سیمای صحابه در قرآن
خداوند در چندین آیه قرآن، اصحاب را ستوده است؛ از جمله: (اعراف: 156ـ15 علیه السلام )، (آل عمران: 1 علیه السلام 2ـ1 علیه السلام علیها السلام )، (انفال: 62 و 6 علیها السلام و 64)، (آل عمران: 110) و (فتح: 2 صلی الله علیه و آله ). شیعیان می&zwnj
خداوند در چندين آيه قرآن، اصحاب را ستوده است؛ از جمله: (اعراف: 156ـ15 عليه السلام )، (آل عمران: 1 عليه السلام 2ـ1 عليه السلام عليها السلام )، (انفال: 62 و 6 عليها السلام و 64)، (آل عمران: 110) و (فتح: 2 صلي الله عليه و آله ).
شيعيان ميگويند: اصحاب در دوران حيات پيامبر صلي الله عليه و آله مؤمن بودند اما پس از او مرتد شدند. چگونه اصحاب پس از پيامبر صلي الله عليه و آله مرتد شدند و چرا مرتد شدند؟ مگر آنكه بهخاطر بيعت با ابوبكر مرتد شده باشند!
چرا اصحاب با ابوبكر بيعت كردند؟ آيا از ابوبكر ترسيدند؟ آيا ابوبكر داراي قدرت بود و با زور از آنها بيعت گرفت؟...
پاسخ
1. در هيچ آيهاي صحابه «بما هم صحابة»، ستوده نشدهاند، بلكه در تمام آيههايي كه اشاره كردهايد يا سخن از اهل تقوا است {لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ}[1] يا تمجيد از كساني است كه تابع رسول خدايند {الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ}[2] و يا سخن از كساني است كه دستورهاي رسول خدا صلي الله عليه و آله را اجابت كردهاند {الَّذِينَ اسْتَجابُوا}[3] يا تعبير مؤمنان و بعضي مشخصههاي اهل ايمان است.
از اينرو، عدهاي از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله مصداق تعابير فوق هستند نه تمام كساني كه ادعاي مسلماني داشتند؛ زيرا تمام مسلمانان زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله اهل تقوا و تابع محض رسول خدا صلي الله عليه و آله و مؤمن واقعي نبودند.
گروهي از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله ، به بعضي از كارهاي رسول خدا صلي الله عليه و آله اعتراض ميكردند، و با نافرماني خود رسول خدا صلي الله عليه و آله را ميرنجاندند. از اينرو، مصداق {الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ} نبودند.
اهل سنت نوشتهاند:
آنگاه كه رسولخدا[ صلي الله عليه و آله ] لشكري تدارك ديد و فرماندهي لشكر را به اسامة بن زيد سپرد، اصحاب به رسول خدا اعتراض كردند. رسول خدا[ صلي الله عليه و آله ] با صداي بلند به آنها فرمود: شما قبل از اين هم به فرماندهي پدرش معترض بوديد...[4]
آيا آيههايي كه در مدح تابعان محض رسول خدا صلي الله عليه و آله و اجابتكنندگان فرمان ايشان نازل شده است را ميتوان به اينها نسبت داد؟
آياتي كه در نكوهش بعضي اصحاب نازل شده است
لازم است براي رفع شبهه و كنار زدن پرده جهل از ديدگاه حقيقتجويان، به بعضي آيات قرآن كه در مذمت بعضي صحابه رسول خدا صلي الله عليه و آله نازل شده است اشاره كنيم:
الف) آنگاه كه رسول خدا صلي الله عليه و آله در حال خطبه نمازجمعه بود عدة زيادي از مسلمانان با آگاهي از ورود كاروان تجارتي رسول خدا صلي الله عليه و آله را در همان حال گذشته و به سوي كاروان تجاري رفتند.
خداوند در مذمت آنها آيه 11 سوره جمعه را نازل نمود:
{وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً}
و هنگامي كه آنها تجارت يا سرگرمي و لهوي را ببينند پراكنده ميشوند و به سوي آن ميروند و تو را ايستاده به حال خود رها ميكنند.
ب) مسلماناني كه از رفتن به جهاد خودداري ميكردند و از سخن خدا و رسول خدا صلي الله عليه و آله در اين مورد اطاعت نميكردند خداوند در آيات متعدد از جمله آيه عليه السلام 5 و عليه السلام عليه السلام سوره نساء و عليها السلام عليهما السلام سوره توبه آنها را مذمت نموده است.
ج) مسلماناني كه در غزوه احد رسول خدا صلي الله عليه و آله را در مقابل دشمن با ياران انگشت شمار تنها گذاشتند و فرار كردند و خيلي از آنها نسبت به وعدههاي خدا ترديد پيدا كرده بودند كه آيات 15 عليها السلام و 154 و 155 سوره بقره در مذمت اينها نازل شد.
د) مسلماناني كه در غزوه حنين رسول خدا صلي الله عليه و آله را در مقابل دشمن تنها گذاشتند و فرار كردند كه آيه 25 سوره توبه در مذمت آنان نازل شد.
ه ) در غزوه خندق وقتي كه عمرو بن عبدود مبارز ميطلبيد، رسول خدا صلي الله عليه و آله سه بار رو به مسلمانان فرمود چه كسي حاضر است به مبارزه اين كافر برود؟ در حالي كه مسلمانان از ترس جانشان، نفسهايشان در سينه حبس شده هيچكس جز علي بن ابيطالب عليه السلام جواب نداد آيات صلي الله عليه و آله الي 11 سوره احزاب در مذمت اينان نازل شد.
و) تمام آياتي كه در مورد منافقان نازل شده مربوط به اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله ميباشد، زيرا عدهاي از اصحاب ادعاي ايمان ميكردند درحاليكه منافق بودند
ـ تظاهر به اسلام ميكردند اما در واقع كافر بودند ـ خداوند در مورد اينان
ميفرمايد:
ـ تظاهر به اسلام ميكردند اما در واقع كافر بودند ـ خداوند در مورد اينان
ميفرمايد:
{وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ} (توبه: 101)
و از (ميان) اعراب باديهنشين كه اطراف شما هستند، جمعي منافقند و از اهل مدينه (نيز) گروهي سخت به نفاق پايبندند. تو آنها را نميشناسي، ولي ما آنها را ميشناسيم.
و همچنين خداوند رسول خدا صلي الله عليه و آله را در مقابل كفر دروني بعضي صحابه دلداري داده و ميفرمايد: «اي پيامبر! كساني كه در مسير كفر شتاب ميكنند و با زبان ميگويند: ايمان آوردهايم و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند...».[5]
اينها هم از اصحاب پيامبر بودند، آيا شما ميگوييد اينان بهترين امت رسول خدا بودند به خاطر اينكه اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند؟
ز) كساني كه با تمام بيادبي گفتند: بعد از مرگ پيامبر با همسران او ازدواج ميكنيم كه آيه 5 عليها السلام سوره احزاب در مذمت آنان نازل شد. اينان نيز از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند.
ح) زناني كه اسرار پيامبر را بر ملا كردند و آيه عليها السلام سوره تحريم در مذمت آنها نازل شد، از اصحاب پيامبر حتي از همسران آن حضرت بودند.
ط) عدهاي هنگام برگشت از غزوه تبوك نقشه كشتن رسول خدا صلي الله عليه و آله را طرح كردند و خداوند رسول خدا را از اين موضوع مطلع نمود و رسول خدا صلي الله عليه و آله با تدابيري از اجراي اين نقشه جلوگيري كرد آيات 64 الي 66 سوره توبه در مذمت آنها نازل شد. اين افراد از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله و حتي ـ در ظاهر امر ـ از مجاهدين راه خدا بودند.
ي) سازندگان مسجد ضرار كه خداوند در آيه 10 عليه السلام سوره توبه آنها را مذمت ميكند، از اصحاب رسول خدا بودند.
ك) در آيه 6 سوره حجرات خداوند ميفرمايد: {... إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا...} در مورد كسي است كه از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله است و رسول خدا صلي الله عليه و آله او را براي دريافت زكات به سوي عدهاي از مسلمانان فرستاده بود در عين حال خداوند از او به «فاسق» تعبير كرده است.
ل) كساني كه به همسر رسول خدا صلي الله عليه و آله نسبت ناروا دادند و خداوند در مذمت آنها و در پاكي آن بانو آيه افك ـ آيه 11 سوره نور ـ را نازل نمود، از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله بود.
م) خداوند در مورد عدهاي از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله ميفرمايد:
{وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ} (بقره: عليهما السلام )
و گروهي از مردم كساني هستند كه ميگويند به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم، درحالي كه ايمان نياوردهاند.
اولاً: شما از كجا ميدانيد كدام دسته از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله مصداق اين آيه هستند و كدام گروه نيستند؟
ثانياً: با اين گفتار خداوند چگونه ميتوانيد تمام اصحاب رسول خدا را عادل و مؤمن بدانيد؟
ن) اهل سنت روايات زيادي در ارتداد اكثر مسلمانان نقل كردهاند كه عدة زيادي از آنها صحابه رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند ـ كه در بحث ارتداد اصحاب بخشي از آن روايات را نقل كرديم ـ .
براي جمعبندي اين بحث به يك روايت از اهل سنت اشاره ميكنيم:
ابن عباس ميگويد:
ما اُنزلتْ في الْقُرْآنِ آيةُ ـ يا ايّها الّذينَ امَنُوا ـ إلّا عليٌّ رأسُها وأميرُها وَلَقدْ عاتبَ اللهُ اصحابَ محمّدٍ فى غير آيٍ مِنَ الْقرآنِ وَ ما ذكر عليّاً إلّا بِالْخير.[6]
در قرآن هيچ آيه ـ اي كساني كه ايمان آوردهايد ـ نازل نشده مگر آن كه علي در رأس مصاديق آن آيه و امير آنها است خداوند اصحاب رسول خدا را در آيات متعدد قرآن مورد عتاب و مذمت قرار داده جز علي كه به غير از نيكي از او ياد نشده است.
نتيجه آنكه: صرف اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله بودن به معناي عادل بودن شخص نيست زيرا آيات بسياري در مذمت منافقان نازل شده و منافقان از اصحاب رسول خدا بودند. منافقان كساني بودند كه تظاهر به اسلام ميكردند و گرداگرد رسول خدا صلي الله عليه و آله ميگشتند اما در واقع كافر بودند آيا مذمت اينان، اهانت به رسول خدا صلي الله عليه و آله است؟
قرآن در مورد عدهاي از اصحاب ميفرمايد:
(قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ) (حجرات: 14)
عربهاي باديهنشين گفتند: ايمان آوردهايم. بگو شما ايمان نياوردهايد، ولي بگوييد اسلام آوردهايم، هنوز ايمان وارد قلبهاي شما نشده است.
عمر به بعضي اعضاي شوراي شش نفره گفت: «رسول خدا در حالي كه از شما خشمگين بود از دنيا رفت».[7]
آيا خداوند آنها را ستوده است؟
2. شيعيان معتقد نيستند كه همه اصحاب در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله مؤمن بودند و پس از پيامبر صلي الله عليه و آله مرتد شدند، بلكه ميگويند: بعضي اصحاب، حتي در زمان خود رسول خدا صلي الله عليه و آله مؤمن نبودند؛ به دلايلي كه بيان شد.
ميگوييد: «ابوبكر به زور بيعت نگرفت». ابوبكر و طرفدارانش از دو راه زور و تزوير، از مردم بيعت گرفتند.
در مباحث پيشين از جمله در پاسخ پرسش عليه السلام 5 روشن ساختيم كه از برخي مسلمانان با زور بيعت گرفتند. اما تزويرشان در اين بود كه به انصار گفتند كه ما پيشتر از شما ايمان آورديم و از اقوام رسول خدا صلي الله عليه و آله هستيم، پس ما شايسته خلافتيم. علي عليه السلام به ابوبكر و عمر فرمود:
وَ اَنا اَحتَجُّ عَليكُم بِمثلِ مَا احتَجَجتُم بِه عَلَى الاَنصارِ نَحنُ اَولى بِرَسولِ اللهِ حَيّاً وَ مَيّتاً فَانصِفونا اِن كُنتمُ تُؤمِنون.[8]
با همان دلايلي كه بر انصار احتجاج كرديد به شما استدلال ميكنم ـ كه حق با من است ـ ما از همه شما به رسول خدا نزديكتريم، هم در حال حيات و هم پس از مرگ، پس اگر ايمان داريد انصاف را در حق ما رعايت كنيد.[9]
[1]. انعام: 32؛ اعراف: 156 و 169.
[2]. اعراف: 157.
[3]. آل عمران: 172؛ شوري: 38.
[4]. صحيح بخاري، ج4، 1620؛ صحيح مسلم، ج7، ص131؛ مسند احمد بن حنبل، ج2، ص20؛ سنن ترمذي، ج5، ص676؛ امتاع الاسماع، ج 14، ص 517؛ البداية و النهايه، ج 5، ص 222؛ البدء و التاريخ، ج 5، ص 59.
[5]. مائده: 41.
[6]. معرفة الصحابة لأبينعيم، ج1، ص359؛ كنزالعمال، ج13، ص108؛ جامع الاحاديث، ج 36، ص214؛ المعجم الكبير، ج11، ص 264؛ شواهد التنزيل، ج1، صص65 ـ 67 و... .
[7]. شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 185.
[8]. الامامة و السياسه، ج 1، ص 29.
[9]. بحث مفصل آن را در كتاب خورشيد ولايت در نگاه اهل سنت آوردهايم.