هواداری امامان شیعه از راویان برجسته هواداری امامان شیعه از راویان برجسته هواداری امامان شیعه از راویان برجسته بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
هواداری امامان شیعه از راویان برجسته هواداری امامان شیعه از راویان برجسته هواداری امامان شیعه از راویان برجسته هواداری امامان شیعه از راویان برجسته هواداری امامان شیعه از راویان برجسته

هواداری امامان شیعه از راویان برجسته

پرسش این است که عده‌ای از راویان حدیث شیعه از سوی امامان مورد مذمت قرار گرفته‌اند اما علما و فقهای شیعه، آنها را مورد اطمینان می‌دانند، پس مذمت امامان شیعیان و اعتماد شیعیان به این دسته از روات چگونه قابل جمع است؟ پاسخ بعضی از یاران ا

پرسش اين است كه عده‌اي از راويان حديث شيعه از سوي امامان مورد مذمت قرار گرفته‌اند اما علما و فقهاي شيعه، آنها را مورد اطمينان مي‌دانند، پس مذمت امامان شيعيان و اعتماد شيعيان به اين دسته از روات چگونه قابل جمع است؟

پاسخ

بعضي از ياران امامان با آنكه مورد وثوق آنان بودند، اما آن‌گاه كه از سوي حاكمان جور مورد تعقيب و تهديد قرار مي‌گرفتند، امام وقت براي نجات جان آنها نزد بعضي افراد او را مذمت و نكوهش مي‌كرد. اين مذمت امام به گوش حاكم وقت مي‌رسيد و آنها با تصور اينكه شخص مورد نظر، از شيعيان و ياوران امام نيستند، از تعقيب او صرف‌نظر مي‌كردند.

مرحوم علامه حلي درباره «هشام بن سالم الجواليقي» كه اين نويسنده او را مثال مي‌زند و مي‌گويد: «طعنه‌هاي زيادي در مورد او وارد شده است»، در رجال خود از امام صادق عليه السلام  و امام موسي بن جعفر عليه السلام  نقل مي‌كند كه فرمودند: «ثقة ثقة»[1]؛ «مورد اعتماد است و مورد اعتماد است».

از جمله يكي از اصحاب معروف امام باقر و امام صادق عليهما السلام  زرارة بن اعين است كه بسيار مورد توجه و علاقه امام صادق عليه السلام  بود به گونه‌اي كه حضرت مي‌فرمايد: «لولا زرارة لقلت ان احاديث ابي عليه السلام ستذهب»[2]؛ «اگر زراره نباشد خواهم گفت به زودي احاديث پدرم از بين مي‌رود».

روزي امام عليه السلام  مطلع مي‌شود كه حاكم ستمگر وقت، درصدد كشتن زراره است، امام عليه السلام  در غياب وي سخناني مي‌گويد كه شنوندگان تصور مي‌كنند امام از او دل خوشي ندارد. هنگامي كه اين سخنان به گوش حاكم مي‌رسد، دست از تعقيب زراره برمي‌دارد. از اين رو، صرف مذمت امام از شخصي دليل بر بي‌اعتباري آن فرد نبوده، بلكه مي‌بايست با توجه به وثاقت آن افراد نزد امام علت آن مذمت را جستجو نمود.

 
[1]. رجال علامه حلي، ص 179.

[2]. رجال ابن داود، ص 156.


| شناسه مطلب: 86152







نظرات کاربران