بدعت و شرکبودن تبرک
وهابیان می‌گویند: «تبرک جستن به قبور و مکان‌هایی که به انبیاء و صالحان منتسب است، از بزرگ‌ترین وسایل کفر و شرک می‌باشد».[1] همچنین مدعی‌اند: «از تبرک‌هایی که بدعت گذاشته شده است، تبرک جستن از مخلوق می&zwn
وهابيان ميگويند: «تبرك جستن به قبور و مكانهايي كه به انبياء و صالحان منتسب است، از بزرگترين وسايل كفر و شرك ميباشد».[1]
همچنين مدعياند: «از تبركهايي كه بدعت گذاشته شده است، تبرك جستن از مخلوق ميباشد؛ زيرا كه اين كار، رنگ و ثنيت (دوگانهپرستي) دارد».[2]
پاسخ:
اگر تبرك جستن شرك باشد، استثناءپذير نيست؛ چرا كه صحابه به پيامبر(صلي الله عليه و آله) تبرك ميجستند. چگونه ممكن است تبركي كه شبيه بتپرستي است و شرك است، درباره شخصيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) مجاز باشد، اما همين عمل درباره ديگران جايز نباشد. از سوي ديگر به نقل صحيح و متواتر، به اثبات رسيده است كه صحابه، از آب وضوي پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) عرق بدن رسول خدا، آب دهان و خلط سينه پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله)، مو و لباس ايشان و حتي از ظرفهايي كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) در آنها غذا خورده يا آب نوشيده بود، تبرك ميجستند.[3] همه اينها تبرك جستن از مخلوق است كه در حضور پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) انجام ميپذيرفت و آن حضرت نهتنها اصحاب را از چنين كاري باز نداشت، بلكه خودش براي تبرك جستن، موي خود را بين آنان تقسيم ميكرد.
از عبدالله بن زيد نقل شده است كه او سر پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) را در لباسش تراشيد و آن حضرت(صلي الله عليه و آله) نيز لباس را با موها به وي بخشيد. او مقداري از موها را بين اصحاب تقسيم كرد و ناخنهاي آن حضرت(صلي الله عليه و آله) را گرفت و آن را به همراهش بخشيد. او ميگفت: «مقداري از موهاي آن حضرت(صلي الله عليه و آله) هماكنون پيش ماست كه با حنا و گل خطمي، رنگ شده است».[4]
پس از آنكه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) قرباني را در حج انجام داد، به دلاك دستور داد كه حاضر شود. در اين هنگام، مسلمانان دور آن حضرت(صلي الله عليه و آله) را گرفتند تا مقداري از مو را براي تبــرك بردارند. پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) موي شقيقه راستش را به دلاك و سپس مقداري را به ابوطلحه انصاري داد. آنگاه خالد بن وليد از آن حضرت(صلي الله عليه و آله) درخواست كرد كه مقداري از موهاي جلوي سر و پيشانياش را به وي بدهد. آن حضرت(صلي الله عليه و آله) موهاي جلوي سر و پيشانياش را به خالد داد. او آن را در جلوي كلاهخودش نصب كرد و پس از آن، با هيچ لشكري مواجه نميشد، مگر آنكه آنان را تار و مار ميكرد.[5]
انس ميگويد:
عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: لَقَدْ «رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالْحَلَّاقُ يَحْلِقُهُ، وَأَطَافَ بِهِ أَصْحَابُهُ، فَمَا يُرِيدُونَ أَنْ تَقَعَ شَعْرَةٌ إِلَّا فِي يَدِ رَجُلٍ.[6]
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) را ديدم كه سر خود را ميتراشد و صحابه دور او را گرفتهاند و هيچ مويي از سر پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) نميافتاد، مگر آنكه در دست يكي از صحابه بود.
از جابر بن عبدالله انصاري نقل شده است:
عن محمد بن المنكدر قال سمعت جابرا يقول: جاء رسول الله صلى الله عليه و سلم يعودني وأنا مريض لا أعقل فتوضأ وصب علي من وضوئه فعقلت.[7]
رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به عيادت من آمد كه مريض و بيهوش بودم. او در ظرفي وضو گرفت و باقيمانده آب وضويش را بر من پاشيد و من به هوش آمدم.
[1]. الحسام الماحق، ج1، ص11.
[2]. كتب العقيده، ج19، ص123.
[3]. نك: التبرك، علي احمدي ميانجي، صص27-138.
[4]. فَحَلَقَ رَسُولُ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ رَأْسَهُ فِي ثَوْبِهِ فَأَعْطَاهُ، فَقَسَمَ مِنْهُ عَلَى رِجَالٍ، وَقَلَّمَ أَظْفَارَهُ، فَأَعْطَاهُ صَاحِبَهُ "، قَالَ: فَإِنَّهُ لَعِنْدَنَا مَخْضُوبٌ بِالْحِنَّاءِ وَالْكَتَمِ، يَعْنِي: شَعْرَهُ. محقق كتاب مسند ميگويد: «اسناده صحيح رجاله ثقات رجال الصحيح غير صحابيه فلم يخرج له سوي البخاري وأصحاب السنن»؛ مسند أحمد بن حنبل، ج26، ص395. حاكم نيشابوري نيز ميگويد: «هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ»؛ المستدرك، ج1، ص641.
[5]. مغازي واقدي، ج3، ص1108.
[6]. صحيح مسلم، ج4، ص1812.
[7]. صحيح بخاري، ج1، ص82.