مجاز نبودن تبرک جستن به قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله)
وهابیان، تبرک جستن به قبر پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) را مجاز ندانسته و از بوسیدن و دست زدن به پنجره اطراف قبر آن حضرت، جلوگیری کرده و می‌گویند، این قبر برکت ندارد؛ زیرا ما در دعا از خداوند می‌خواهیم که به محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله)
وهابيان، تبرك جستن به قبر پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) را مجاز ندانسته و از بوسيدن و دست زدن به پنجره اطراف قبر آن حضرت، جلوگيري كرده و ميگويند، اين قبر بركت ندارد؛ زيرا ما در دعا از خداوند ميخواهيم كه به محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) اين بركت را بدهد.
پاسخ:
1. اينكه ما در نماز و غير نماز، بركات را براي محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) ميخواهيم، به معناي نداشتن بركت و مبارك نبودن آنان نيست؛ بلكه همچنانكه در معناي بركت گذشت، اين كلمه به معناي دوام و ثبات بركت است؛ از اينرو معناي چنين دعايي، تقاضاي دوام بركت آن حضرات است تا اين بركات، شامل حال ما نيز بشود. زيرا بيگمان وجود مبارك رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در مبارك بودن، كمتر از وجود حضرت عيسي(عليه السلام) نيست كه فرمود: (وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ)؛ «و مرا [هر جا كه باشم] وجودي پربركت قرار داده است». (مريم: 31) چگونه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) بابركت نيست، در حالي كه خداوند، ايشان را بركت و رحمت براي همه جهانيان معرفي نموده است: (وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ)؛ «ما تو را جز براي رحمت جهانيان نفرستاديم». (انبياء: 107)
همچنين خداوند رحمت بودن و بركت داشتن آن حضرت نسبت به كافران را چنين توضيح داده است: (وَ مَا كَانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ)؛ «و [اي پيامبر!] تا تو در ميان آنان هستي، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد). (انفال: 33)
خداوند در اين آيه، ثبات و دوام رحمت (كه معناي بركت است) و تبديل نشدن آن به عذاب براي كافران را وجود شريف آن حضرت ميداند. همچنين قرآن كريم، وجود ايشان براي مسلمانان را منشأ بركت و ضامن بخشايش گناهان قرار داده و ميفرمايد:
(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً) (نساء: 64)
ما هيچ پيامبري را نفرستاديم، مگر براي اينكه به فرمان خدا، از وي اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامي كه به خود ستم مىكردند [و فرمانهاي خدا را زيرپا مىگذاردند]، به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پيامبر هم براي آنها استغفار مىكرد، خدا را توبهپذير و مهربان مىيافتند.
اين بركت پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) و واسطه در بخشوده شدن امت، تنها مخصوص زمان حيات ظاهري آن حضرت نيست؛ زيرا عالمان اسلامي، اين آيه را براي پس از رحلت آن حضرت نيز معتبر دانسته و يكي از اعمال مستحب در كنار قبر آن حضرت را تلاوت اين آيه دانستهاند؛ براي نمونه «ابنقدامه حنبلي»، از فقيهان بزرگ حنبلي كه وهابيان، خود را پيرو اين مذهب ميدانند، در مستحبات ورود به مسجد نبوي مينويسد:
مستحب است، با پاي راست داخل شود... آنگاه نزد قبر حضرت آمده و پشت به قبله و وسط قبر بايستد و بگويد: «السلام عليك ايها النبي و رحمة الله وبركاته...». [آنگاه بخواند:] «تو در كتابت فرمودي و كلامت حق است: (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا)؛ «اگر آنها هنگامي كه به خود ستم ميكنند [و مرتكب گناهي ميشوند]، نزد تو آيند و از خدا طلب آمرزش كنند و پيامبر نيز براي آنها استغفار كند، خدا را تواب و رحيم مييابند». (نساء: 64) اينك نزد تو آمدهام و از گناهان خويش استغفار ميكنم. پس تو را نزد خداوند متعال، شفيع خود قرار ميدهم».[1]
ابنقدامه در اين كلام، به روشني بيان ميكند كه آيه قرآن، مخصوص زمان حيات پيامبر(صلي الله عليه و آله) نيست. او دستور داده است كه زائران براي احترام پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله)، روبهروي قبر ايشان و پشت به قبله بايستند؛ در حالي كه وهابيان، همواره پشت به ضريح حضرت ميايستند و مسلمانان را نيز از ايستادن در مقابل آن حضرت منع ميكنند.
[1]. المغني، عبدالله بن قدامه، ج3، ص590.