زیارت اهل قبور از دیدگاه پیشوایان اسلام و آثار آن
به دنبال بحث از این مسائل که انسان‌ها بعد از مردن، مثل سایر موجودات، فانی می‌شوند و در عالم مثال و عالم برزخ موجودند و به زندگی خود، خوب یا بد در باغ فردوس و یا در عذاب، ادامه می‌دهند، و پس از اثبات عالم برزخ از دیدگاه قرآن و احادیث، حال ای
به دنبال بحث از اين مسائل كه انسانها بعد از مردن، مثل ساير موجودات، فاني ميشوند و در عالم مثال و عالم برزخ موجودند و به زندگي خود، خوب يا بد در باغ فردوس و يا در عذاب، ادامه ميدهند، و پس از اثبات عالم برزخ از ديدگاه قرآن و احاديث، حال اين مسائل مطرح است كه چگونه انسانهاي موجود در دنيا ميتوانند با ارواح موجود در قالب مثالي در عالم برزخ رابطه برقرار كنند؟ و اين ارتباط، چه نتايج مثبت در وضعيت زندگي انسانهاي موجود در عالم برزخ و عالم مثال، ميتواند داشته باشد؟
روايتي از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «قبور مؤمنين و مؤمنات را زيارت كنيد» زيرا:
«انهم يانسون بكم فاذا غبتم عنهم استوحشوا» يعني: «آنان با شما انس ميگيرند، وقتي كه از آنان دور ميشويد، دستخوش وحشت ميشوند».
علت اينكه خوب است به زيارت مؤمنين و مؤمنات برويد و با آنها رابطه داشته باشيد اين است كه آنان در دنيا با شما انس داشتند و هنگامي كه شما از آنان دور شويد (و آنان نيز از شما دور شدند) چه بسا حالت وحشت، ارواح آنان را فرا ميگيرد. پس براي رفع نگراني و وحشت مردگان، با آنها در تماس باشيد.[1]
حال اين سؤال مطرح است كه آيا مردگان درك ميكنند كه چه كسي به زيارت آنها آمده و يا كساني كه به زيارت آنها آمدهاند چه حالي دارند؟ و بايد داشته باشند؟
اين مسأله را نيز راوي از امام موسي كاظم(عليه السلام) سؤال نمود و پاسخ آن را دريافت كرد، روايت چنين نقل شده است:
قال: قلت له: المؤمن يعلم بمن يزور قبره قال: نعم و لا يزال مستانساً به مادام عند قبره فاذا قام و انصرف من قبره دخله من انصرافه عن قبره وحشة.
يعني: «راوي از امام هفتم سؤال كرد: آيا روح مؤمن مرده، علم پيدا ميكند كه چه كسي به زيارت قبر او ميرود؟ فرمود: آري، روح مؤمن موجود در عالم برزخ مادامي كه زيارتكننده، كنار قبر او قرار دارد با او انس پيدا ميكند و هنگامي كه از سر قبر او منصرف شده برگشت، ميت را وحشت فرا ميگيرد».[2]
پس رابطه داشتن انسانهاي موجود در دنيا با مردگان از قبيل فاميل و خويشاوندان و بزرگان ديني و مذهبي و... ميتواند آثار نيك و مؤثري در روحيه مردگان و نيز آمرزش آنها نزد خداوند و در نتيجه آرامش روحي آنان، داشته باشد.
حال اين سؤال نيز مطرح است كه راههاي ارتباط انسانهاي دنيايي با مردگان موجود در عالم مثال كدام بوده؟ و رابطهها چگونه برقرار ميگردد؟ در اين خصوص روايتي از امام صادق(عليه السلام) چنين وارد شده است:
«عن عبدالله بن سنان قال: قلت لابي عبدالله(عليه السلام): كيف التسليم على اهل القبور؟ فقال: نعم: تقول: السلام على اهل الديار من المسلمين و المؤمنين انتم لنا فرط و نحن ان شاء الله بكم لاحقون»، و در حديثي ديگر چنين وارد است كه بگويند: «السلام عليكم من ديار قوم مؤمنين و انا ان شاء الله بكم لاحقون».[3]
يعني: «راوي اين روايت، عبدالله بن سنان نقل ميكند كه از امام صادق(عليه السلام) سؤال كردم آيا سلام بر اهل قبور چگونه است؟ فرمود: آري، [براي ايجاد رابطه بين خود و اهل قبور] چنين ميگويي: «درود و سلام ميفرستم بر اهل ديار از مسلمين و مؤمنين و نيز خطاب بر ارواح مردگان كرده، ميگويي كه: شما از ما دور شدهايد و ما به زودي به شما ملحق خواهيم شد (يعني ديگر نگران نباشيد و مشكل دوري ما از شما بالاخره حل خواهد شد).
و در روايت ديگري نيز چنين وارد شده است كه:
«عن جراح مدائني سالت ابا عبدالله(عليه السلام): كيف التسليم على اهل القبور قال: تقول: السلام على اهل الديار من المسلمين و المؤمنين، رحم الله المستقدمين منا و المستاخرين و انا ان شاء الله بكم لاحقون».[4]
«جراح مدائني ميگويد: من از امام صادق(عليه السلام) سؤال كردم كه بر اهل قبور چگونه سلام بدهم؟ يعني با آنان چگونه رابطه نزديك برقرار كنم فرمود: «در كنار قبر مؤمنين و مؤمنات، قرار گرفته چنين ميگويي: درود بر اهل ديار از مسلمين و مؤمنين باد، خداوند رحمت كند پيشينيان از مردگان و آنهايي را كه بعدا به شما ملحق شدهاند و ما نيز بالاخره به شما ملحق خواهيم شد. (پس نگران نباشيد و وحشت و ترس از دوري، شما را ناراحت نكند).
حتي اگر در حال زيارت قبور، دست خود را روي قبر بگذارد و سوره «انا انزلناه في ليلة القدر» را هفت مرتبه بخواند ايمني آنان از عذاب و گرفتاريها، بيشتر خواهد بود.
بديهي است كه اين، يكي از نتايج و آثار مفيد و پرارزش زيارت اهل قبور و رابطه با آنها است كه سختي زندگي در عالم مثال را براي آنها كم كرده، در روح آنان ايمني و آرامش، ايجاد خواهد كرد. «علي بن بلال» از امام رضا(عليه السلام) روايتي را چنين نقل ميكند كه فرمود:
«من اتى قبر اخيه ثم وضع يده على القبر و قرأ سورة «[انا انزلناه في ليلة القدر] سبع مرات امن يوم الفزع الاكبر او يوم الفزع».[5]
«از امام رضا(عليه السلام) نقل فرمود: كسي كه كنار قبر برادر [ديني] خود آمده، دستش را بر روي قبر او نهاده و سوره قدر يعني [انا انزلناه في ليلة القدر] را هفت مرتبه بخواند از گرفتاريها و سختيهاي روز قيامت كه بايد پاسخگوي اعمال خويش باشد، ايمني پيدا ميكند. يعني خداوند فضل و كرم و رحمت خود را شامل حال مؤمنان مرده مينمايد و آنها را از عذاب و درد و گرفتاري روز قيامت نجات ميدهد».
پس زيارت اهل قبور يكي از راههاي عفو گناهان مردگان بوده و براي آنها راه نجاتي از اين طريق پيدا ميشود كه بتوانند گناهان خود را سبك گردانند و از عذاب و گرفتاري نجات پيدا كنند. پس زيارت اهل قبور، يك مسأله اساسي براي ارواح موجود در عالم مثال بوده، سبكي گناهان را در بردارد.
ثمره زيارت اهل قبور از ديدگاه پيشوايان اسلامي، منحصر به مردگان نيست، بلكه دعاي انسانها در كنار قبور مؤمنين و مؤمنات، مورد پذيرش قرار گرفته، به بركت و احترام مردگان حاجت زندگان را نيز برآورده ميكند.
چنانكه محمد بن مسلم از «امام صادق(عليه السلام)» و آن حضرت نيز از امام علي(عليه السلام) نقل ميكند كه فرمود:
زوروا امواتكم فانهم يفرحون بزيارتكم و ليطلب احدكم حاجته عند قبر ابيه و عند قبر امه بما يدعو لهما.[6]
مردگان فاميل و عشيره خود را زيارت كنيد زيرا آنان با زيارت شما، شاد ميشوند و علاوه بر اين مناسب است همراه زيارت اهل قبور (و بخصوص) زيارت پدر و مادر خود، حاجت خود را از خداوند خواسته دعا كنيد.
در روايت ديگري از امام محمد باقر(عليه السلام) نقل شده است كه راوي ميگويد: من با آن حضرت بودم كه با هم داخل قبرستان بقيع شديم در آنجا امام باقر(عليه السلام) در كنار قبر فردي از شيعه از اهل كوفه ايستاد و چنين فرمود:
اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و اسكن إليه من رحمتك ما تستغني بها عن رحمة من سواك و الحقه لمن كان يتولاه.[7]
پروردگارا، بر غربت و تنهايي او رحم كن و وحشت او را تو، مانوس باش و از رحمت خود، او را آرامش ده به طوري كه از رحمت غير تو بينياز گردد، او را به كسي كه دوست دارد، ملحق كن.
از اين روايات و روايات ديگر معلوم ميشود كه در عالم پس از مرگ گرفتاريهاي روحي فراواني وجود دارد كه ارواح مردگان با آنها، همساز بوده، مواجه هستند.
[1]. فروع كافي، ج3، ص228، تاليف: ابي جعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق كليني رازي، متوفاي سال 329 ـ 328 ه .ق، ناشر: شيخ محمد آخوندي، سال 317 ه .ق.
[2]. فروع كافي، ج3، ص228، باب زيارة القبور.
[3]. فروع كافي، ج3، ص229، باب زيارة القبور، ح 5 و 7.
[4]. فروع كافي، ج3، ص229، باب زيارة القبور، ح8 .
[5]. فروع كافي، ج3، ص229، ح9.
[6]. فروع كافي، ج3، ص230.
[7]. همان، ص229.