طلب شفاعت از اولیاء خدا (1)
تعریف عبادت عبادت، خضوع ناشی از اعتقاد به الوهیت معبود و ربوبیت و استقلال او در فعلش می باشد. این تعریف یک تعریف وجدانی و فطری است که قرآن و سنت بر آن تاکید دارند. بنابراین اگر کسی نزد دیگران خضوع کند و تواضع نماید نه با این اعتقاد که آنان «اله&r
تعريف عبادت
عبادت، خضوع ناشي از اعتقاد به الوهيت معبود و ربوبيت و استقلال او در فعلش مي باشد. اين تعريف يك تعريف وجداني و فطري است كه قرآن و سنت بر آن تاكيد دارند. بنابراين اگر كسي نزد ديگران خضوع كند و تواضع نمايد نه با اين اعتقاد كه آنان «اله» يا «رب» هستند، بلكه بدين خاطر كه چون بندگاني كرامت يافته نزد پروردگارند كه در گفتار بر او سبقت نمي گيرند و مطيع اوامر او هستند، « عباد مكرمون، لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون» (1) لذا شايسته تكريم هستند ، اين خضوع و تكريم قطعا شرك و عبادت نخواهد بود، لذا بوسيدن دست پيامبر يا امام يا معلم يا پدر يا مادر يا قرآن يا ضريح اولياء خدا و آثار ايشان جز تعظيم و تكريم ايشان نيست.
اينك، پس از اين مقدمه، كه در آن ملاك صحيح را در عبادت شناختيم به بررسي بعضي از اعمال كه در بين مسلمانان رايج است و اختصاصي هم به امامان شيعه اماميه ندارد، مي پردازيم و آنها را با معيار عبادت و شرك مقايسه مي كنيم تا روشن شود آيا با توحيد تزاحم و با شرك تشابه دارد؟
در اينجا به بررسي بعضي از مسائل اكتفا مي كنيم و بحث را به مسائل زير منحصر مي سازيم :
آيا طلب شفاعت از اولياء خدا شرك است؟
شفاعت اعانت و نصرتي است از جانب خدا و به اذن او براي كساني كه روابط خود را خدا و اولياء او قطع نكرده اند، اگر چه گناهكار باشند.
دلايل جواز شفاعت
الف: طلب شفاعت همان طلب دعاست و طلب دعا از صالحين امري مستحب است.
ب: قرآن شهادت مي دهد كه درخواست آمرزش از خدا براي بندگان توسط پيامبر مفيد و نافع است. خداي متعال مي فرمايد: ‹‹ و لو انهم اذا ظلموا انفسهم جاءوك فاستغروالله واستغفرلهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحيما ›› (2) اگر ايشان آنگاه كه بر خود ستم مي كنند ( دچار گناه مي شوند) نزد تو آيند و از خدا طلب آمرزش كنند و تو بر ايشان طلب آمرزش كني خدا را توبه پذير و مهربان مي يابند.
اين امر اختصاصي به دوران حيات پيامبر (ص) ندارد چنانكه احاديث و سيره اصحاب بر آن دلالت دارد.
ج: احاديث پيامبر و سيره اصحاب: ترمذي در صحيص خود از انس روايت مي كند : از پيامبر (ص) تقاضا كردم روز قيامت براي من شفاعت كند. فرمود: خواهم كرد. گفتم: كجا ترا بجويم؟ فرمود: بر صراط. (3)
همه اينها مورد اتفاق مسلمانان بوده، صحبت در اين است كه آيا طلب شفاعت از كسي كه به او حق شفاعت داده شده مثل اينكه بگوئيم: « اي رسول خدا بر ما شفاعت كن» شرك است؟ وهابيون آن را شرك مي دانند و مهمترين دلايل ايشان عبارتست از:
1- اين كار ، عمل مشركين است كه از بت ها طلب شفاعت مي كنند، چنانكه در قرآن نيز آمده است. (4) پاسخ: اينكه قرآن آنها را مشرك مي داند به جهت طلب شفاعت نيست بلكه به سبب عبادت بت ها است.
2- شفاعت تنها براي خداست چنانكه قرآن مي فرمايد: « بگو شفاعت تماماً براي خداست.» (5)
پاسخ: خداوند به گروهي از بندگانش اجازه داده كه با شروط خاصي شفاعت كنند، چنانكه قرآن براي پيامبر (ص) مقام محمود (6) را اثبات مي كند و همه مفسرين آن را به شفاعت تفسير كرده اند.
3- طلب شفاعت از مرده لغو است، قرآن مي فرمايد: « ان الله يسمع من يشاء و ما انت بسمع من في القبور». (7) خداوند هر كس را بخواهد مي شنواياند و تو آنكه را در قبر هست نمي شنواياني ( سخن تو را نمي شنود)
پاسخ: ما با اجساد سخن نمي گوئيم، بلكه با ارواح پاك و زنده اي كه در برزخ زندگي مي كنند سخن مي گوئيم و درود و زيارت براي آن ارواح نوراني جاودانه كه طلب شفاعت نيز از آنهاست.
صحابه پس از وفات رسول خدا (ص) از ايشان شفاعت مي طلبيدند و روايت شده وقتي آن حضرت وفات يافت، خليفه اول ابابكر پوشش از چهره حضرت كنار زد و آن را بوسيد و گفت: پدر و مادرم فداي تو. در مرگ و زندگي ات پاك بودي. ما را نزد پروردگارت ياد آور. (8)
1- انبياء : 26 و 27
2- نساء : 64
3- سنن ترمذي ، 4 : 42
4- يونس : 18
5- زمر : 43 و 44
6- اسراء : 79
7- فاطر : 22
8- كشف الارتياب ، ص 65 (به نقل از خلاصه الكلام)