اخبار المدینه ابن زَباله
نخستین کتاب تاریخ مدینه، نوشته محمد بن حسن مخزومی، معروف به ابن زباله (م.حدود200ق.) از اخبار المدینه ابن زباله تاکنون نسخه‌ای یافت نشده است. نسخه موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی که احتمال داده‌اند اخبار المدینه ابن زباله باشد
نخستين كتاب تاريخ مدينه، نوشته محمد بن حسن مخزومي، معروف به ابن زباله (م.حدود200ق.)
از اخبار المدينه ابن زباله تاكنون نسخهاي يافت نشده است. نسخه موجود در كتابخانه آستان قدس رضوي كه احتمال دادهاند اخبار المدينه ابن زباله باشد[1]، همان المناسك ابواسحاق حربي (م.285ق.) در راهشناسي حج و مناطق و مكانهاي مدينه است.[2] سخاوي در سده نهم ق. اخبار المدينه را ديده و آن را مجلدي پُربرگ خوانده است.[3] در همان سده، سَمهودي با هدف تلخيصِ[4] آثار اصلي درباره مدينه، به گزينش اطلاعات و گزارشهاي اخبار المدينه پرداخته است. اما گويا اين نسخه از كتاب در حريقي در مسجدالحرام، همراه كتابخانه و كتاب پُربرگ خود سمهودي كه وفاء الوفاي كنوني تلخيص آن است، از ميان رفته باشد.[5] از آن پس نسخهاي از اخبار المدينه ديده نشده است. اما عمده اطلاعات و گزارشهاي آن با انتقال به متون و منابع مدينهشناسي محفوظ مانده است.
محمد بن حسن بن ابيالحسن قرشي مخزومي مدني با كنيه ابوالحسن يا ابوعبدالله و شناخته شده به ابن زباله، از تاريخنگاران، راويان و نسبشناسان سده دوم ق. در مدينه است. گفتني است زباله به فتح يا ضم زاء[6] از نواحي كهن مدينه بوده است.[7] به احتمال، وي در حدود سال 200ق. درگذشت.[8] بر پايه تصريح ابن حجر، او از اصحاب مالك بن انس به شمار ميآيد[9] و از محضر بسياري از محدثان و دانشوران سده دوم ق. بهره برده است. مِزّي، فهرستي جامع از استادان، شاگردان و راويان ابن زباله ترتيب داده است.[10] برخي از استادان وي عبارتند از: ابراهيم بن قُدامه مدني، اسامة بن حَفص مدني، عبدالله بن محمد بن ابيفَروِه، و عبدالله بن وَهَب. صلاح عبدالعزيز بن سلامه، محقق كتاب، با كاوش در سلسله اسناد و متون حديثي، به شناسايي 105 تن از مشايخ روايي ابن زباله پرداخته است. از شاگردان نامآور وي ميتوان به عمر بن شَبَّه نُمَيري، زبير بن بكار، و يحيي بن حسن علوي اشاره كرد. اينان در مدينهپژوهي به روش و سبك او توجه كرده، آثاري پديد آوردهاند كه تاكنون جز كتاب ابن شبه نسخهاي از آنها يافت نشده است.
رجالشناسان ابن زباله را به جعل حديث و كذب متهم نموده و او را تضعيف كردهاند.[11] اما سَمهودي معتقد است در گزارشها و نقل شدههاي مشترك ميان ابن زباله و يحيي بن حسن علوي، بايد به ابن زباله اعتماد كرد؛ زيرا يحيي مورد اعتماد است.[12] گزارشهاي سمهودي از كتابهاي اين دو تاريخنگار نشان ميدهد كه آنها در بسياري از اخبار اشتراك دارند.
جز اخبار المدينه، دو اثر ديگر به ابن زباله نسبت يافته است[13]: مَثالِبُ الاَنساب، و ازواج النبي. زبير بن بكار كه شاگرد و راوي ابن زباله بوده،گزيدهاي از ازواج النبي فراهم آورده است.[14] ابن نديم به آثاري ديگر از وي در شعر و ادب اشاره كرده است.[15]
اهميت و روش: روش ابن زباله در تاريخنگاري از اعتماد و توجه تاريخنگاران برخوردار شده است. مصحح كتاب ابن شبه، اثر ابن زباله را نخستين تاريخ مدون مدينه و پيشتاز در مدينهشناسي شمرده و به اهميت و تأثير و نفوذ آن در تاريخنگاران بعدي اشاره كرده است.[16] ابن زباله در شناسايي مطالب مربوط به مدينه و مكانها و رويدادهاي آن، از مشاهدات عيني تا فراگيري از دانشوران آن دوران فروگذار نكرده، تلفيقي از تاريخ و جغرافيا را در روش تاريخنگاري خويش به كار گرفته است. گويا روش وي در مدينهشناسي، اساس كارهاي مدائني (م.228ق.)، ابن شبه (م.262ق.) و يحيي علوي (م.277ق.) بوده است. به نظر ميرسد تقسيم مباحث به فضيلتها، چاهها، راهها، مساجد، ساكنان، نامها، و خانههاي مدينه و ديگر عنوانهاي موضوعي كه بعدها رسم شد، از ابن زباله بر جاي مانده است. (ص251) ديگر ويژگي كار او توجه به سير تاريخي تحولات اجتماعي مدينه و توسعه شهري و ثبت خانهها و ساكنان آن دوران است. وي در هر موضوع به ارائه پژوهشي جامع[17] و گسترده ميپردازد و همه گزارشها و اخبار را نقل ميكند. به تعبير صلاح عبدالعزيز بن سلامه، او به عمران شهري (ص247) و تحولات جغرافيايي مدينه توجهي ويژه نشان ميدهد و وضعيت محلات، قبايل، بازارها، توسعه و تعمير خانهها و مساجد، و سرنوشت ساكنان محلات را به طور دقيق مشخص ميكند. نيز در شناسايي نامها، كلمات و نكات ادبي بسيار دقت ميورزد. بر پايه روش عمومي تاريخنگاران مدني، مسائل و نكات ادبي و شعر در گزارشهاي وي نيز بازتاب يافته است. (براي نمونه: ص169، 171، 173، 176، 181)
از تاريخنگاران كهنتر كه از كتاب ابن زباله بهره بردهاند، ميتوان به زبير بن بكار اشاره كرد كه در شناسايي نامهاي مدينه و ديگر موضوعات به ديدگاه وي استناد كرده است.[18] در المناسك حربي (م.285ق.) بازتاب اطلاعات اخبار المدينه ابن زباله را به روشني ميتوان ديد[19]. همچنين نويسنده الدُرَّة الثَمينه بيشتر از طريق زبير بن بكار، نقل شدهها و منصوصات ابن زباله را گسترش داده است. دركتاب التعريف بما آنست الهجره نوشته مطري، گزارشهاي تاريخي و جغرافيايي ابن زباله در وصف جايها و مساجد و چاههاي مدينه بازتاب يافته است. منابع متأخر مدينهشناسي مانند بهجة النفوس مرجاني (م.769ق.)، تحقيق النصره مراغي (م.816ق.)، المغانم المطابه فيروزآبادي (م.817ق.)، التحفة اللطيفه سخاوي (م.902ق.) و بيش از همه وفاء الوفاي سمهودي (م.911ق.) از گزارشها و آگاهيهاي تاريخي ابن زباله بهره گرفتهاند.
محتوا: صلاح عبدالعزيز بن سلامه از راه گزارشهاي سمهودي، ابن نجار، مراغي، سخاوي، فيروزآبادي و ديگر تاريخنگاران مدينه، اثر گمشده ابن زباله را به منزله رساله دكتراي خويش بازسازي كرده است. اين اثر شامل يك مقدمه، چهار فصل و خاتمه است. در مقدمه و فصل يكم و خاتمه، از زندگي، اسلوب تاريخنگاري و ارزش گزارشهاي ابن زباله سخن رفته است. فصول بعد به اصل نقل شدهها و نصوص ابن زباله كه چكيدهاي از آن در دو بخش كلي ارائه شده، اختصاص يافته است: 1. گزارشهاي ابن زباله درباره مسجدالنبي و ديگر مساجد مدينه و توسعه و تعمير و كيفيت ساختمان وآگاهيهاي پيراموني. بر پايه اين گزارشها، ميتوان نگرشي روشنتر به تاريخ مسجد پيامبر9 و نقش صحابه در ساختن آن يافت. وي با دقت، وضع مسجد و اندازه[20] و اطراف آن، خانههاي پيرامون، و افزوده شدن هر بخش را توضيح داده است. معمولاً همين توضيحات در كتب بعدي نيز آمده است.[21]
ابن زباله به سيره پيامبر و كارهاي او در بناي مسجدالنبي و كيفيت تغيير قبله، منبر و حجره شريف، و رفت و آمد به مسجد اشاره كرده است. نيز چند نقل درباره سازنده منبر پيامبر و اندازه و ابعاد آن به دست ميدهد. هم اندازه اولي منبر پيامبر9 و هم وضعيت و اندازه آن در دوران خويش را بيان نموده است. (ص90) در شرح حال ساكنان مدينه، آگاهيهاي گذشته را با ديدههاي خود، بدون تفصيل و حاشيهنويسي آميخته است.
از روايتهاي گوناگون ابن زباله، وضع حجرههاي پيرامون مسجدالنبي، قبر پيامبر و نيز ستونهاي مسجد مشخص ميشود. او بابها و نيز ستونهاي گوناگون را با نامهاي مخلّقه، قرعه، توبه، وفود، مقام جبرئيل و سرير معرفي كرده است. در مجموع 296 ستون كه شش مورد آن در ديوار قبر شريف نبوي است، در سخن ابن زباله وصف شده است. (ص93ـ103) در وصف درهاي مسجد پيامبر، به سه در كه پيامبر9 قرار داد و نيز 24 در تا دوران خود، اشاره ميكند. محقق كتاب ميان اين گزارش ابن زباله و گزارشهاي تاريخنگاران بعدي كه 20 در براي مسجدالنبي معرفي كردهاند، منافاتي نديده؛ زيرا نحوه وصف و دستهبندي آنها متفاوت است. بر پايه اين گزارش، در دوم مسجد، «باب علي» خوانده شده كه پشت خانه پيامبر9 قرار گرفته و هنگام تعمير ديوار، بسته شده است. (ص104ـ113) در گفتار پيرامون تعمير و توسعه مسجد، از افزودهها و تغييرهاي مسجدالنبي هنگام حكمراني خليفه دوم و سوم و وليد بن عبدالملك گزارشهايي كوتاه و سودمند آمده است. (ص113ـ122) به گزارش ابن زباله و يحيي علوي، عمر بن عبدالعزيز نخستين كسي بود كه براي مسجدالنبي محراب و شُرُفات (كنگره روي ديوار) ساخت، با اين توجيه كه اينها موجب زينت و زيبايي مسجد هستند. همچنين براي جلوگيري از كسب و كار در مسجد و نگهباني و مراقبت از آن، كسي را به كار گماشت. (ص122ـ123) شمار قنديلهاي مسجد در دوران ابن زباله 290 عدد بوده است. وصف ابن زباله از منارهها كه نوآوري عمر بن عبدالعزيز بوده و نحوه اذان گفتن، فرستادن مصاحف به مساجد، سقايت مسجد، فرشهاي مسجد و برخي از آداب و آيينهاي همسايگي با مسجدالنبي و رفتن به آن و ديگر مساجد، از اهميت و ارزشي ويژه برخوردار است. (ص124ـ133)
در اخبار المدينه آگاهيها و گزارشهايي پرشمار درباره مصلاها و مسجدهاي مناطق گوناگون مدينه آمده كه پيامبر اكرم9 در آنها نماز گزارده است؛ مانند مسجد فَضيخ، مسجد بنيقريظه، مسجد قُبا، مسجد قبلتين، و مسجد ذُباب. همچنين درباره مساجد مسير مكه و مدينه و جايهاي ديگر كه پيامبر 9 در آنها نماز گزارده، گزارشهاي گوناگون آورده است. (ص136ـ163)
2. آگاهيهايي درباره نخستين ساكنان، تاريخ، نامها، فضيلتها و احكام، مقابر، چاهها، واديها، بقاع، و بازارهاي مدينه. ابن زباله همراه بررسي وضعيت انصار مدينه و سرگذشت و تاريخ سياسي آنها (ص164ـ183)، پارهاي از احكام فقهي و فضيلتهاي اين شهر مقدس را بيان ميكند. (ص184ـ204) در يادكرد آرامگاههاي مدينه، از فضيلت سرزمين بقيع و نيايش شبانه پيامبر9 در آنجا خبر ميدهد و در معرفي قبور و دفن شدگان در بقيع، از مقبره ابراهيم فرزند پيامبر و عثمان بن مَظعون، آرامگاه آل عمر بن خطاب، قبر امام حسن7، مدفن رأس الحسين7، و قبرهاي فاطمه بنت اسد، عبدالرحمن بن عوف، صفيه بنت عبدالمطلب، اَطهار المؤمنين، عثمان بن عفان، مالك بن سنان خِدْري، و نيز مقبره بنيسَلَمه ياد ميكند. (ص205ـ210) سپس بخشي از سيره اجتماعي را گزارش مينمايد و به معرفي چاهها و واديها و صدقات پيامبر9 (ص211ـ231) و گزارش درباره برخي محلات و مكانها و روستاها و بازارهاي مدينه ميپردازد. در مجموع 21 چاه حفر شده در مدينه به دست پيامبر اكرم9 و نحوه حفر آنها را معرفي مينمايد.
چاپها: عُسَيلان به نقل از كتاب ذخائر التراث العربي الاسلامي از گردآوري و نشر اخبار المدينه به دست فرديناند وستنفلد (م.1899م.)، خاورشناس آلماني خبر داده كه آن را از وفاء الوفاي سَمهودي استخراج و تنظيم كرده است.[22] اين تصحيح در سال 1864م. با عنوان تاريخ المدينة لابن زباله چاپ شده است.[23] بَدَوي در معرفي آثار وستنفلد، به مشخصات كامل كتاب تاريخ المدينه به عنوان تلخيص وفاءالوفاي سمهودي اشاره كرده و نامي از ابن زباله نبرده است.[24] در چاپي ديگر، صلاح عبدالعزيز بن سلامه به بازسازي كتاب پرداخته و آن را به دانشگاه ام القري در مكه ارائه كرده كه به همت مركز بحوث و دراسات المدينة المنوره در 1424ق. منتشر شده است.
منابع
اتحاف الزائر: ابن عساكر (م.618ق.)، به كوشش شكري، بيروت، دار الارقم؛ اخبار المدينه: ابن زباله (م.199ق.)، به كوشش صلاح عبدالعزيز، المدينه، 1424ق؛ الاعلان بالتوبيخ: شمس الدين السخاوي (م.902ق.)، به كوشش فرانس روزنتال، بيروت، دار الكتب العلميه؛ الاكمال في رفع الارتياب: علي بن هبة الله ابن ماكولا (م.475ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1411ق؛ تاريخ الادب العربي: كارل بروكلمان، قم، دار الكتاب الاسلامي، 1429ق؛ تاريخ التراث العربي: فؤاد سزگين، ترجمه: فهمي، قم، مكتبة النجفي، 1412ق؛ تاريخ المدينة المنوره: ابن شبّه (م.262ق.)، به كوشش شلتوت، جده، دار الاصفهاني، 1402ق؛ تاريخ المسجد النبوي الشريف: محمد الياس عبدالغني؛ التعريف بما آنست الهجره: محمد بن احمد المطري (م.741ق.)، به كوشش سعيد عبدالفتاح، مكه، مكتبة نزار الباني، 1417ق؛ تقريب التهذيب: ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، به كوشش مصطفي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق؛ تهذيب التهذيب: ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، بيروت، دار الفكر، 1404ق؛ تهذيب الكمال: المزي (م.742ق)، به كوشش احمد علي و حسن احمد، بيروت، دار الفكر، 1414ق؛ فهرست الفبايي كتب خطي كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي (عليه السلام)(شماره 13): دكتر آصف فكرت، آستان قدس رضوي؛ الفهرست: ابن النديم (م.380ق.)، به كوشش تجدد؛ الجرح و التعديل: ابن ابيحاتم الرازي (م.327ق.)، بيروت، دار الفكر، 1372ق؛ الضعفاء الصغير: البخاري (م.256ق.)، به كوشش محمود ابراهيم، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛ لسان الميزان: ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، به كوشش عادل احمد و علي محمد، بيروت، دار الكتاب العلميه، 1416ق؛ لمحات عن تاريخ جزيرة العرب: حمد الجاسر، العرب؛ المدينة المنورة في آثار المؤلفين: عبدالله بن عبدالرحيم عسيلان، المدينه، 1418ق؛ معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر؛ معجم ما استعجم: عبدالله البكري (م.487ق.)، به كوشش جمال طلبه، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق؛ المناسك و اماكن طرق الحج: ابواسحاق الحربي (م.285ق.)، به كوشش حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه، 1401ق؛ المنتخب من كتاب ازواج النبي (صلي الله عليه و آله): محمد بن حسن بن زباله برواية الزبير بن بكار، به كوشش العمري، المدينه، مطبعة الجامعة الاسلاميه، 1401ق؛ موسوعة المستشرقين: عبدالرحمن بدوي، بيروت، دار العلم للملايين، 1993م؛ موسوعة مكة المكرمة و المدينة المنوره: احمد زكي يماني، مصر، مؤسسة الفرقان، 1428ق؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در حج و زيارت؛ وفاء الوفاء: السمهودي (م.911ق.)، به كوشش السامرائي، مؤسسة الفرقان، 1422ق.
علي احمدي ميرآقا
[1]. فهرست كتب خطي كتابخانه آستان قدس رضوي، ج8، ص479.
[2]. المناسك، ص271.
[3]. الاعلان، ص274.
[4]. لمحات عن تاريخ جزيرة العرب، مج24، ص298.
[5]. وفاء الوفاء، ج2، ص415-416.
[6]. معجم ما استعجم، ج2، ص693؛ معجم البلدان، ج3، ص129؛ تقريب التهذيب، ج2، ص66-67.
[7]. وفاء الوفاء، ج1، ص352.
[8]. الاكمال، ج4، ص171؛ تهذيب الكمال، ج16، ص202؛ تقريب التهذيب، ج2، ص67.
[9]. لسان الميزان، ج5، ص136؛ تهذيب التهذيب، ج9، ص101؛ وفاء الوفاء، ج1، ص62.
[10]. تهذيب الكمال، ج16، ص202-205.
[11]. الضعفاء الصغير، ص103؛ الجرح و التعديل، ج7، ص238.
[12]. وفاء الوفاء، ج2، ص65.
[13]. تهذيب التهذيب، ج9، ص117.
[14]. المنتخب من كتاب ازواج النبي، ص15-16.
[15]. الفهرست، ص121.
[16]. تاريخ المدينه، مقدمه، ص ل.
[17]. موسوعة مكة المكرمه، ج2، ص197.
[18]. التعريف بما آنست الهجره، ص51، 53، 72، 101، 113، 126، 144، 149.
[19]. المناسك، ص360، 368، 382، 396، 425، 655، 656.
[20]. تاريخ المسجد النبوي، ص116.
[21]. نك: اتحاف الزائر، ص105-107.
[22]. المدينة المنورة في آثار المؤلفين، ص30؛ نك: تاريخ الادب العربي، ج2، ص23؛ تاريخ التراث العربي، مج1، ج2، ص201-202.
[23]. ميقات حج، ش23، ص173، «كتابشناسي تاريخ مدينه».
[24]. موسوعة المستشرقين، ص401.