اخبار مکه وستنفلد
مجموعه‌ای از پنج اثر مهم در تاریخ محلی مکه، همراه تصحیح و ترجمه گزیده آن به زبان آلمانیاین کتاب مجموعه‌ای از پنج کتاب اخبار مکه ازرقی (م. حدود250ق.)، اخبار مکه فاکهی(سده سوم ق.)، شفاء الغرام فأسی (م.832ق.)، الجامع اللطیف
مجموعهاي از پنج اثر مهم در تاريخ محلي مكه، همراه تصحيح و ترجمه گزيده آن به زبان آلماني
اين كتاب مجموعهاي از پنج كتاب اخبار مكه ازرقي (م. حدود250ق.)، اخبار مكه فاكهي(سده سوم ق.)، شفاء الغرام فأسي (م.832ق.)، الجامع اللطيف ابن ظهيره (م.986ق.) و الاعلام باعلام بيت الله الحرام قطب الدين نهروالي (م.990ق.) است كه برخي از آنها به شكل كامل و بعضي گزيده آمده است. در پايان، خلاصهاي از آگاهيهاي تاريخي اين كتابها به زبان آلماني ترجمه و در جلد چهارم گردآوري شده است.
خاورشناس آلماني، هنريش فرديناند وستنفلد (Heinrich Ferdinand Wuestenfeld)، در سال 1808م. در موندن (Munden) زاده شد. تحصيلات مقدماتي خود را در همان شهر به پايان رساند و براي ادامه تحصيل در مقطع دبيرستان به هانوفر (Hanover) رفت. تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاه گوتينگن (Gotingen) آغاز كرد و در آنجا بخشهايي از عهد قديم را فراگرفت. سپس تحصيلات خود را با فراگرفتن زبانهاي عربي، فارسي، سرياني و سانسكريت ادامه داد و از دانشمند نامآور زبانهاي سامي، ايوالد (Ewald) بهره برد. وي براي آشنايي بيشتر با عهد قديم و زبانهاي سامي، به ويژه زبان عربي، به برلين رفت و از محضر استاداني چون ويلكن (Wilken) و بوپ (Bopp) بهره جست. سپس به گوتينگن بازگشت و دكتراي خود را دريافت كرد. آنگاه وستنفلد در سمت استادياري به تدريس پرداخت و مسئوليت كتابخانه دانشگاه گوتينگن را بر عهده گرفت و به سمت استاد تمام ارتقا يافت.[1] وي آثاري گوناگون در تاريخ، شرححالنامهها و جغرافيا از خود بر جاي گذاشت كه بيشتر آنها تصحيح نسخههاي خطي آثار اسلامي است؛ از جمله: معجم البلدان ياقوت حموي، سيره ابن اسحاق، طبقات الحفاظ ابوعبدالله ذهبي، وفيات الاعيان ابن خلكان، الطرق الرئيسية الخارجة من المدينة المنوره، معجم ما استعجم بكري، المؤرخون العرب و مؤلفاتهم، موت الحسين و اسرة الزبير دمشقي.[2] او همچنين كتاب گمشده اخبار مدينه ابن زباله را از گزارشهاي كتاب سمهودي استخراج كرد و همراه تحقيقي به چاپ رساند.[3] وستنفلد در فوريه سال 1899م. در هانوفر درگذشت.[4]
اخبار مكه از مهمترين آثار احيا شده به دست وستنفلد است كه در چهار جلد به نام «Die chroniken der stadt Mekka» گردآوري شده است. محققان عرب از اين مجموعه با عنوان اخبار مكه[5] و تواريخ مكه[6] يادكردهاند.
ارزش اين كتاب بدان روست كه نخستين تصحيح انتقادي اين آثار بوده است. كراچكوسفكي، اسلامشناس و خاورشناس برجسته روسي، آشنايي محققان دوران حاضر با تاريخ محلي مكه را وامدار مطالعات وستنفلد و كتاب اخبار مكه او دانسته است.[7] پس از وستنفلد، تصحيحات و تحقيقاتي ديگر بر اين پنج كتاب صورت پذيرفت كه بيشتر آنها از كار وستنفلد بهره برده و تصحيح خود را با اين كتاب مقابله كردهاند.
وستنفلد كتاب را در چهار جلد تنظيم كرده و جلد نخست را به تصحيح كهنترين اثر بر جاي مانده در تاريخ محلي مكه، يعني اخبار مكة و ما جاء فيها من الآثار نوشته ابوالوليد ازرقي اختصاص داده است. كار او نخستين تصحيح اين كتاب است و تصحيحهاي بعد از آن بسيار بهره بردهاند. رشدي صالح ملحس در تصحيح خود، اين كتاب را اصل قرار داده است.[8]
با وجود اين، ملحس و عبدالله بن دهيش، مصححان ديگر كتاب، تصحيح وستنفلد را پر از خطا و اشتباه دانستهاند.[9] وستنفلد كتاب ازرقي را بر پايه سه نسخه خطي تصحيح و مقابله كرده و در مقدمهاي مفصل به زبان آلماني، به شرح زندگي ازرقي و كتابش پرداخته[10] و نسخههايي را كه در تصحيح اين اثر از آنها بهره برده، بازشناسانده است.[11] او كتاب ازرقي را همچون سيره ابن هشام دانسته[12] و در جاي ديگر آن را با اخبار مكه فاكهي مقايسه كرده و درباره نويسندگان و اختلافهاي موجود درباره ازرقي به بررسي پرداخته است.[13] او اخبار مكه ازرقي را در 518 صفحه همراه 14 صفحه تصحيحات به سال 1858م. در لايپزيك (Laypzig) آلمان به چاپ رسانده است.
جلد دوم كتاب وستنفلد گزيدهاي از سه كتاب اخبار مكه فاكهي، الجامع اللطيف ابن ظهيره، و شفاء الغرام فأسي با عنوان المنتقي بأخبار ام القري است. وي در اين جلد بر آن است كه آگاهيهاي تاريخي اخبار مكه ازرقي را كامل كند. بدين روي، آگاهيهاي تكراري اين سه كتاب را فرونهاده و فقط گزارشها و آگاهيهاي افزون بر اخبار مكه ازرقي را گزينش كرده است.
در مقدمه كتاب به زبان آلماني، شرح حال نويسندگان اين كتابها آمده است. وي با توجه به اينكه شرح حال فاكهي و كتابش را در مقدمه جلد اول ياد كرده است[14]، پس از شرحي كوتاه درباره كتاب فاكهي[15] به شرح حالي مفصل و دقيق از فأسي و كتابهايش و بازشناسي نسخههاي خطي شفاء الغرام پرداخته است.[16] او كتاب فأسي را ستوده و روش وي را در اين كتاب بسيار دقيق و شفاءالغرام را كاملترين اثر در تاريخ مكه خوانده است.[17] شرح حال ابن ظهيره و نمودار سلسله نسب خاندانش و همچنين معرفي 17 تن از اين خاندان، بخشي ديگر از اين مقدمه را تشكيل ميدهد.[18]
جلد دوم كتاب با گزيده اخبار مكه فاكهي آغاز شده و بخشي از اين كتاب كه در اخبار مكه ازرقي موجود نيست، گزارش شده است. (ج2، ص3ـ51) وستنفلد بر اين باور است كه فاكهي گر چه از ازرقي نام نبرده، بيشتر آگاهيهاي كتابش را از او گرفته است.[19] برخي از آگاهيهاي اين بخش بدين قرارند: راهها (ج2، ص3)، حمامها (ج2، ص32)، قاضيان (ج2، ص43) و حكمرانان قريشي (ج2، ص40ـ43) و غير قريشي مكه. (ج2، ص35ـ40)
كتاب ديگر كه وستنفلد در تكميل آگاهيهاي تاريخي مكه به تصحيح آن پرداخته، شفاءالغرام است. (ج2، ص55ـ326) شفاء الغرام به سبب بيان آگاهيهاي نو و تحليلي درباره مكه، بيشتر برگهاي جلد دوم را به خود اختصاص داده است. وستنفلد در اين بخش 10 باب از 40 باب شفاء الغرام را همراه مقدمه فأسي آورده كه برخي به شكل كامل (براي نمونه: باب 22 در ج2، ص77ـ104) و برخي به شكل گزيده (براي نمونه: باب 6 در ج2، ص74ـ77) آورده شدهاند.
گزيدهاي كوتاه از الجامع اللطيف پايانبخش جلد دوم كتاب است. (ج2، ص325ـ344) وستنفلد بر اين باور است كه الجامع اللطيف در قياس با كتابهاي ياد شده، آگاهيهاي تازه ندارد.[20] از اين رو، تنها قسمتهايي از ابواب هفتم (ج2، ص337ـ339)، هشتم (ج2، ص339 ـ340) و دهم (ج2، ص340ـ344) اين كتاب را كه شامل آگاهيهايي همچون گنبدهاي مسجدالحرام و شمار برخي از اميران مكه است، همراه مقدمه ابن ظهيره آورده است. فهرستي از اعلام و مكانها نيز در پايان جلد دوم كتاب به چشم ميخورد. (ج2، ص349ـ391) جلد دوم به سال 1859م. در 391 صفحه همراه 23 صفحه مقدمه در لايپزيك آلمان به چاپ رسيده است.
كتاب الاعلام باعلام بيت الله الحرام نوشته نهروالي، جلد سوم كتاب را به خود اختصاص داده است. اين جلد نخستين مجلد منتشر شده از اين مجموعه است كه به سال 1857م. در 480 صفحه همراه 16 صفحه مقدمه در لايپزيك به چاپ رسيده است.[21]
وستنفلد پس از گردآوري مجموعهاي كامل از تاريخ مكه در سه جلد پيشين، جلد چهارم كتابش را به تاريخ مكه به زبان آلماني اختصاص داده است. او در اين جلد، گزارشها و آگاهيهاي تاريخي سه جلد پيشين را با نظم و ترتيبي درخور و به صورت خلاصه بيان كرده است.
در مقدمه كوتاه جلد چهارم، شيوه گزينش و دستهبندي آگاهيها آمده و به كتابهاي فاكهي، ازرقي و ابن ظهيره به منزله منابع اين آگاهيها اشاره شده است.[22] وستنفلد در اين جلد بر آن است كه تنها به مباحثي با موضوع مكه بپردازد و از قلمرو آن بيرون نرود.[23]
جلد چهارم كتاب 13 بخش دارد. وستنفلد در آغاز به تاريخ پيش از اسلام مكه ميپردازد كه از آن جمله است: تاريخ كهن كعبه (ج4، ص3ـ4)، ورود ابراهيم و اسماعيل به مكه (ج4، ص4ـ10)، گزارشهايي از قبايل جُرهم (ج4، ص10ـ13)، خزاعه (ج4، ص13) و قريش (ج4، ص25)، نياكان پيامبر همچون قُصَيّ بن كلاب (ج4، ص27) و هاشم بن عبد مناف. (ج4، ص35) تاريخ مكه و كعبه در دوره اسلامي نيز در بخشي جداگانه ياد شده است. وستنفلد اين بخش را با دوران خلفا آغاز كرده (ج4، ص117ـ124) و سپس به مكه در دوران اموي (ج4، ص124ـ157)، عهد عباسي (ج4، ص157ـ241) و سلاطين عثماني (ج4، ص300ـ324) پرداخته است. نقشه مكه بر پايه گزارشهاي ازرقي همراه درختوارهاي از شرفاي مكه (ج4، 345ـ349) پايانبخش اين كتاب است. وستنفلد اين جلد را به سال 1861م. در 340 صفحه در لايپزيك به چاپ رسانده است.
منابع
اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش ابن دهيش؛ اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق؛ الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ تاريخ الادب العربي: كارل بروكلمان، قم، دار الكتاب الاسلامي، 1429ق؛ تاريخ نوشتههاي جغرافيايي در جهان اسلامي: ايگناتي يوليانوويچ كراچكوفسكي، تهران، علمي و فرهنگي، 1379ش؛ طبقات المستشرقين: عبدالحميد صالح، مكتبة مدبولي؛ المستشرقون: نجيب العقيقي، مصر، دار المعارف، 1965م؛ معجم المطبوعات العربيه: يوسف اليان سركيس (م.1351ق.)، قم، مكتبة النجفي، 1410ق؛ موسوعة المستشرقين: عبدالرحمن بدوي، بيروت، دار العلم للملايين، 1993م.
Die Chroniken der stadt Mekkah, Henrich Fredinand Wuestenfeld, laypzig, 1857ـ1861.
[1]. طبقات المستشرقين، ص58؛ المستشرقون، ج2، ص713؛ موسوعة المستشرقين، ص399.
[2]. موسوعة المستشرقين، ص399-402؛ المستشرقون، ج2، ص713-715؛ الاعلام، ج8، ص99.
[3]. موسوعة المستشرقين، ص399؛ المستشرقون، ج2، ص713؛ تاريخ الادب العربي، ج3، ص23.
[4]. طبقات المستشرقين، ص61.
[5]. موسوعة المستشرقين، ص401؛ طبقات المستشرقين، ص60.
[6]. الاعلام، ج8، ص99؛ معجم المطبوعات العربيه، ج1، ص150.
[7]. تاريخ نوشتههاي جغرافيايي در جهان اسلامي، ص132-133.
[8]. اخبار مكه، ص21-22، «مقدمه رشدي الصالح».
[9]. اخبار مكه، ص49، «مقدمه ابن دهيش».
[10] . Ibid, I, P V-XIX.
[11] .Ibid, P XIX-XXIV.
[12]. Ibid, P V.
[13]. Ibid , P XXIV-XXVIII.
[14]. Ibid, P XXIV-XXIX.
[15]. Ibid, II, P V-VI.
[16]. Ibid, P IV-XVI.
[17]. Ibid, P IX.
[18]. Ibid, P XVII-XXIII.
[19]. Ibid, I, P XXVI-XXVIII.
[20]. Ibid, P XXIII.
[21]. موسوعة المستشرقين، ص401.
[22]. Ibid, IV, P V.
[23]. Ibid, P V.