اضم

 وادی بزرگی در حجاز میان مدینه تا دریای سرخ إضَم نام وادی گسترده‌ای در حجاز است که مدینه منوّره نیز در آن قرار دارد.[1] با توجه به وسعت این وادی، بخش پیوسته و نزدیک به مدینه را که میان آن شهر و اُحُد قرار دارد، «قنات»؛ بخش بالای آ

 وادي بزرگي در حجاز ميان مدينه تا درياي سرخ

إضَم نام وادي گسترده‌اي در حجاز است كه مدينه منوّره نيز در آن قرار دارد.[1] با توجه به وسعت اين وادي، بخش پيوسته و نزديك به مدينه را كه ميان آن شهر و اُحُد قرار دارد، «قنات»؛ بخش بالاي آن را «شَظات»؛ و از آن‌جا تا پايين‌تر را كه به درياي سرخ مي‌رسد، «إضَم» مي‌ناميدند.[2] امروزه به وادي إضَم، «ضَيقَه» نيز گفته مي‌شود.[3]

 

درباره علت اين نام‌گذاري گفته‌اند: هنگامي كه سيل در مدينه جاري مي‌شد، از وادي قَنات مي‌گذشت و به وادي بُطحان، حد فاصل حَرَّه شرقي مدينه تا عقيق، مي‌رسيد و از آن‌جا به وادي عقيق صغير و كبير، بزرگ‌ترين وادي مدينه كه از جنوب و غرب و شمال، اين شهر را در برگرفته، سرازير مي‌شد و سپس در منطقه «زَغابَه» موسوم به «مُجْتَمَع السُّيول» جمع مي‌گشت. آن‌گاه همه اين آب‌ها در وادي إضَم به هم مي‌پيوست و از آن‌جا به درياي سرخ مي‌ريخت.[4]

در برخي منابع به نام‌هاي «سيل إضَم»[5] و «كوه إضَم»[6] برمي‌خوريم كه برگرفته از پيشينه تاريخي سيل در وادي إضَم و كوهي در اين وادي است. بر پايه شماري از گزارش‌ها، هنگامي كه قبيله خُزاعَه و جُرْهُمْ، از قبايل يمن، براي دستيابي به حاكميت مكه و كعبه، رو در روي هم ايستادند و خزاعه پيروز شد، مردم جرْهُم براي در امان ماندن از تهديدهاي خُزاعَه، مكه را ترك كردند و در وادي إضَم فرود آمدند و بر اثر سيل نابود شدند.[7]

 

بر پايه روايتي، داستان كشتي گرفتن حضرت رسول(صلي الله عليه و آله) به پيشنهاد ركانه، كافري از بني‌هاشم، در اين وادي روي داد كه به شكست پياپي ركانه انجاميد.[8] مقصود از «بطن إضَم» كه در كتاب‌هاي سيره و مغازي در پيوند با «سريه‌ بطن إضَم» از آن ياد مي‌شود، منطقه‌اي در فرودست مدينه ميان «ذي خُشُب» و «ذي الْمَرْوَه»، جايي در محل ريزش وادي جزل به إضم در 300 كيلومتري شمال مدينه، است[9] كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) شماري از مسلمانان را براي انجام سريه‌اي به فرماندهي ابوقُتاده به آن‌جا گسيل داشت. در آن مكان، عامر بن أَضْبَط اشْجَعي با دادن تحيت و سلام به شيوه مسلمانان از كنار ايشان گذشت. اما مسلمانان او را بازداشت كردند و مُحلَّم بن ليثي كه در اين سريه شركت داشت، به عامر حمله كرد و وي را كشت. آن‌گاه كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به سپاهيانش رسيد، آيه‌ 94 نساء/4 درباره‌ نادرستي كار آن‌ها بر پيامبر نازل شد.[10]

 

منابع

بحار الانوار: المجلسي (م.1110ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق؛ تاريخ المدينة المنوره: ابن شبّه (م.262ق.)، به كوشش شلتوت، قم، دار الفكر، 1410ق؛ جامع البيان: الطبري (م.310ق.)، به كوشش صدقي جميل، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ شفاء الغرام: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش مصطفي محمد، مكه، النهضة الحديثه، 1999م؛ الكامل في التاريخ: ابن اثير علي بن محمد الجزري (م.630ق.)، بيروت، دار صادر، 1385ق؛ لغت‌نامه: دهخدا (م.1334ش.) و ديگران، مؤسسه لغت‌نامه و دانشگاه تهران، 1373ش؛ المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، دمشق، دار القلم، 1411ق؛ معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم ما استعجم: عبدالله البكري (م.487ق.)، به كوشش السقاء، بيروت، عالم الكتب، 1403ق؛ معجم متن اللغه: احمد رضا، بيروت، دار مكتبة الحياة، 1377ق؛ المغازي: الواقدي (م.207ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، 1409ق؛ منتهي الارب في لغة العرب: عبدالرحيم بن عبدالكريم صفي‌پور، تهران، كتابخانه سنائي؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري پاشا (م.1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ موسوعة مكة المكرمة و المدينة المنوره: احمد زكي يماني، مؤسسة الفرقان، 1430ق؛ وفاء الوفاء: السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه.

 

علي اصغر احمدي

 

 
[1]. معجم البلدان، ج1، ص214؛ معجم متن اللغه، ج1، ص183؛ منتهي الارب، ج1، ص29؛ لغت‌نامه، ج3، ص2873، «إضَم».

[2]. معجم البلدان، ج1، ص214؛ وفاء الوفاء، ج4، ص13؛ معجم متن اللغه، ج1، ص183.

[3]. وفاء الوفاء، ج4، ص13؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج4،ص837.

[4]. تاريخ المدينه، ج1، ص172؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص837؛ المعالم الاثيره، ص29.

[5]. موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص1.

[6]. معجم ما استعجم، ج1، ص166؛ معجم متن اللغه، ج1، ص183.

[7]. شفاء الغرام، ج1، ص679-682؛ موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص1.

[8]. وفاء الوفاء، ج4، ص14؛ بحار الانوار، ج17، ص368-369.

[9]. معجم ما استعجم، ج1، ص166؛ وفاء الوفاء، ج4، ص14؛ المعالم الاثيره، ص50.

[10]. المغازي، ج2، ص797؛ جامع البيان، ج5، ص301-302؛ الكامل، ج2، ص233-234.

 


| شناسه مطلب: 86524




حجاز اضم