اِعلام الساجد باَحکام المساجد اِعلام الساجد باَحکام المساجد اِعلام الساجد باَحکام المساجد بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
اِعلام الساجد باَحکام المساجد اِعلام الساجد باَحکام المساجد اِعلام الساجد باَحکام المساجد اِعلام الساجد باَحکام المساجد اِعلام الساجد باَحکام المساجد

اِعلام الساجد باَحکام المساجد

 کتابی در احکام و فضیلت‌های مسجدالحرام، مسجدالنبی، بیت المقدس و دیگر مساجد، نوشته محمد بن بَهادُر زَرْکَشی (م.794ق.) این کتاب شامل احکام فقهی ویژه مسجدالحرام، مسجدالنبی، بیت‌ المقدس و دیگر مساجد و از نخستین کتاب‌هایی است که به‌

 كتابي در احكام و فضيلت‌هاي مسجدالحرام، مسجدالنبي، بيت المقدس و ديگر مساجد، نوشته محمد بن بَهادُر زَرْكَشي (م.794ق.)

اين كتاب شامل احكام فقهي ويژه مسجدالحرام، مسجدالنبي، بيت‌ المقدس و ديگر مساجد و از نخستين كتاب‌هايي است كه به‌‌گونه مستقل بدين موضوع پرداخته‌اند. اعلام الساجد از منابع مهم فقه شافعي در احكام ويژه مساجد است كه افزون بر احكام، به تاريخ و خلاصه‌اي از وضعيت مساجد سه‌گانه اشاره مي‌كند.

 

ابوعبدالله بدرالدين، محمد بن بهادر زركشي از دانشوران شافعي به سال 745ق. در قاهره زاده شد. او را به دليل حفظ كتاب المنهاج في الفروع امام نووي، منهاجي خوانده‌اند. در كودكي نزد پدرش صنعت زركَش (زربافي) را آموخت[1] و گويا به همين سبب، وي را زركشي گفته‌اند. او از استادان مصري همچون جمال الدين اِسنوي، سراج الدين بُلْغيني و حافظ مُغُلطاي بهره برد. سپس به حَلَب و دمشق سفر كرد و از استادان نام‌آور آن ديارها نيز بهره برد. دروس فقه و اصول را از شهاب الدين اَذرعي در حلب فراگرفت و براي تسلط هر چه بيشتر بر دانش حديث، به حلقه درس ابن‌كثير در دمشق پيوست. سپس به قاهره بازگشت و در جست‌وجوي دانش‌هاي گوناگون كوشيد تا به مقام استادي رسيد و به تدريس فقه شافعي و افتاء پرداخت. همچنين رياست خانقاه كريم الدين را در قرافه صغرا بر عهده داشت.[2]

 

بيش از 30 عنوان تأليف در دانش‌هاي گوناگون چون فقه، اصول، فروع و قرآن از وي بر جاي مانده است.[3] آن چه در اين ميان شهرت يافته و به مؤلفش نيز شهرت بخشيده، كتاب ارزشمند البرهان في علوم القرآن در حوزه دانش‌هاي قرآني است كه بيشتر كتاب‌هاي قرآني به آن استناد كرده و از آن بهره برده‌اند. سيوطي (م.911ق.) كتاب الاتقان في علوم القرآن را بر مبناي همين اثر نگاشته است.[4] زركشي به سال 794ق. در مصر درگذشت.

 

او در ‌نگارش اِعلام الساجد از منابع گسترده فقهي، لغوي، حديثي و تاريخي بهره برده كه از آن جمله‌اند: اخبار مكه ازرقي (براي نمونه: ص46، 52، 57، 67)، اخبار مكه فاكهي(براي نمونه: ص52)، صحيح مسلم (براي نمونه: ص67، 182)، صحيح بخاري (براي نمونه: ص54) و مناسك نووي (براي نمونه: ص119). آثار تاريخي و فقهي بعد نيز به اين كتاب استناد كرده‌اند كه از آن جمله‌اند: نسيم الرياض علي شفاء القاضي عياض نوشته علامه شهاب، الجامع اللطيف از ابن ظهيره، اتحاف الاخصّاء بفضائل المسجدالاقصي اثر سيوطي. (مقدمه محقق، ص5)

 

زركشي حديث‌هاي كتابش را گاه بدون سلسله اسناد راويان و گاه با ذكر دقيق آن‌ها آورده است. (براي نمونه: ص43، 117) گاهي نيز پس از آوردن روايت، راوي آن را جرح و تعديل كرده است. (براي نمونه: ص44)

 

وي كتاب را در چهار باب و يك مقدمه سامان داده است. در مقدمه كتاب، به بررسي معناي لغوي و شرعي مسجد پرداخته و سپس به سخنان و اختلاف‌ها درباره نخستين مسجد ساخته شده در زمين اشاره كرده است. فضيلت ساختن مسجد و آيات و روايت‌ها در اين‌ باره، از ديگر مطالب اين مقدمه است. (ص36ـ39)

 

چنان‌كه از نام كتاب پيدا است، زركشي اين كتاب را در بيان احكام فقهي مساجد نگاشته است. وي پيش از بيان احكام و ويژگي‌هاي مساجد سه‌گانه، به پيشينه تاريخي مكان‌هاي مسجدالحرام و مسجدالنبي نيز اشاره كرده و گاه آگاهي‌هاي گسترده به دست داده است. او باب نخست كتاب را به مسجدالحرام اختصاص داده و در آغاز به بناي كعبه پيش از هبوط آدم و سپس ساخت و سازهاي آن همچون بناي ابن زبير و ويراني و بازسازي آن به دست عبدالملك بن مروان اشاره دارد. (ص43ـ50) گفتار درباره نخستين كسي كه بر كعبه پرده پوشاند (ص51ـ53)، گسترش مسجدالحرام (ص57ـ58)، و بيان مراد از اين مسجد (ص59ـ61) بخش‌هاي آغازين اين باب را برساخته‌اند.

 

او به بيان حدود حرم (ص63ـ65) و فلسفه آن‌ها (ص65) پرداخته و ابياتي در اين زمينه آورده (ص64) و درباره اسامي و حدود مكان‌هايي چون منا (ص67)، مُزْدَلَفه (ص71) و عرفات (ص72ـ73) قلم زده است. همچنين به منطقه‌اي گسترده‌تر از مكه نظر كرده و به بيان حجاز (ص74ـ75)و جزيرة العرب (ص76ـ77) و اسامي، حدود و وجه نام‌گذاري آن‌ها اشاره و نام‌هاي مكه را در 30 عنوان ياد كرده است. (ص78ـ83)

 

زركشي پس از دادن آگاهي‌هاي تاريخي، به بيان احكام و ويژگي‌هاي مسجدالحرام پرداخته است. شماره‌‌گذاري احكام از ويژگي‌هاي اين كتاب به شمار مي‌رود. او احكام اين باب را در 125 بند ياد كرده است كه برخي از آن‌ها گم شده‌اند و در كتاب موجود نيستند. (براي نمونه: ص219) او افزون بر بيان احكام فقه شافعي (براي نمونه: ص67، 85) كه كتاب بر پايه آن نگاشته شده، به باورهاي ديگر مذاهب همچون حنفي (براي نمونه: ص85، 144)، حنبلي (براي نمونه: ص85) و مالكي (براي نمونه: ص93، 179) اشاره كرده است.

 

زركشي پس از بيان حكم در يك بند، گاه فروعي را در شرح و تفصيل آن آورده و گاهي نيز برداشت‌هاي شخصي خود را كه پيش از وي ياد نشده، با عنوان «فروع نقل نشده» بيان كرده است. (براي نمونه: ص86) آغاز كردن برخي از احكام با پرسش، از شيوه‌هاي او در بيان احكام است. (براي نمونه: ص89، 102)برخي از احكام فقهي اين باب بدين قرارند: تقدم امام بر مأموم در كعبه (ص86)، نماز درون كعبه و بر سقف آن (ص96ـ97)، وضو و غسل با آب زمزم و باورهاي فقهي درباره آن (ص135ـ137)، قطع درخت حرم(ص155)، و صيد در آن. (ص154)

 

نويسنده افزون بر احكام فقهي مسجدالحرام، به ويژگي‌ها و فضيلت‌ها و آداب زيارت آن در بندهايي جداگانه پرداخته؛ همچون: دعا كردن هنگام ديدن كعبه (ص109)، وارد شدن به مسجدالحرام با خضوع و خشوع، و فضيلت نماز در اين مسجد. (ص112ـ113)

 

باب دوم كتاب درباره مسجدالنبي است كه همچون باب نخست، در آغاز به تاريخ مدينه و مسجدالنبي پرداخته است. نويسنده اين باب را با ساخت و سازهاي مسجدالنبي ‌آغاز مي‌كند (ص223ـ225) و سپس حدود حرم مدينه (ص226ـ229) و نام‌هاي اين شهر را مي‌آورد. (ص232ـ236)

 

وي احكام، ويژگي‌ها و فضيلت‌هاي مسجدالنبي را در 40 بند ياد كرده كه برخي از آن‌ها بدين قرارند: حرمت صيد (ص243ـ245)، خاك و سنگ حرم مدينه (ص245)، استحباب روزه و صدقه در مدينه، نذر نماز ‌گزاردن در مسجدالنبي (ص269) و فضيلت نماز در آن مسجد. (ص246)

 

باب سوم كتاب به تاريخ، احكام و فضيلت‌هاي مسجدالاقصي اختصاص دارد. نويسنده در اين باب، نام‌هاي مسجدالاقصي و آيات و روايت‌هاي فضيلت اين مسجد را ياد كرده و سپس به احكام مسجدالاقصي در20 بند پرداخته است كه از آن جمله‌اند: فضيلت نماز و مقدار فضيلت آن (ص287)، استحباب ختم قرآن در مسجدالاقصي (ص288) و استحباب احرام براي حج و عمره از اين مسجد. (ص289)

 

باب چهارم كتاب در بيان احكام همه مساجد به‌گونه مطلق است كه در 137 بند تنظيم شده است. برخي از احكام اين باب عبارتند از: جواز خوابيدن در مساجد (ص305)، خوردن نان و ميوه در مساجد (ص329)، بيرون بردن سنگ و خاك از مساجد (ص340)، روشن كردن مسجد با روغن نجس (ص361)، ساختن مسجد در گورستان (ص356) و كوتاه كردن ناخن و مو در مسجد. (ص407)

 

چاپ‌ها

 ابوالوفاء مصطفي مراغي كتاب اعلام الساجد را با بهره‌گيري از چند نسخه خطي تصحيح كرده و مقدمه‌اي مختصر در شرح حال و آثار زركشي نگاشته و در انتشارات احياء تراث اسلامي قاهره به سال 1384ق. در 447 صفحه با قطع وزيري به چاپ رسانده است. ابوالوفاء فهرست‌هايي از آيات، حديث‌ها، نام‌هاي خاص و مكان‌ها را همراه عكس‌هايي از حرم مكي و مدني در پايان كتاب گنجانده است. تصحيح ديگر كتاب به دست ايمن صالح شعبان صورت پذيرفته است. او اين كتاب را در انتشارات دار الكتب العلميه لبنان به سال 1416ق. به چاپ رسانده است. وي تحقيق خود را بر پايه تحقيق اول سامان داده و علت انتشار ديگر بار آن را كميابي چاپ و تحقيق اول دانسته است.

 

… منابع

الاتقان: السيوطي (م.911ق.)، به كوشش سعيد، لبنان، دار الفكر، 1416ق؛ الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ البرهان في علوم القرآن: الزركشي (م.794ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، قاهره، احياء الكتب العربيه، 1376ق؛ شذرات الذهب: عبدالحي بن العماد (م.1089ق.)، به كوشش الارنؤوط، بيروت، دار ابن كثير، 1406ق؛ معجم المؤلفين: عمر كحّاله، بيروت، دار احياء التراث العربي ـ مكتبة المثني؛ معجم مطبوعات العربيه: يوسف اليان سركيس، قم، مكتبة النجفي، 1410ق؛ هدية العارفين: اسماعيل پاشا (م.1339ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي.

 

سيد حامد علي‌زاده موسوي

 
[1] . معجم المطبوعات العربيه، ج1، ص968.

[2] . شذرات الذهب، ج8، ص572-573؛ معجم المؤلفين، ج9، ص121.

[3]. البرهان، ص5-12، « مقدمه محقق»؛ هدية العارفين، ج2، ص174-175؛ الاعلام، ج6، ص60-61.

[4]. الاتقان، ج1، ص27.

 




نظرات کاربران