بیت الاحزان بیت الاحزان بیت الاحزان بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بیت الاحزان بیت الاحزان بیت الاحزان بیت الاحزان بیت الاحزان

بیت الاحزان

مکان گریه و سوگواری حضرت زهرا (س) در بقیع بیت الاحزان به معنای ماتم سرا[1]، نام مکانی بود که تا پیش از ویرانی بقاع بقیع در سمت جنوب غربی بقیع و شمال قبرهای امامان شیعه(ع) و قبر عباس عموی پیامبر(ص) قرار داشت.[2]   پس از رحلت پی

مكان گريه و سوگواري حضرت زهرا (س) در بقيع

بيت الاحزان به معناي ماتم سرا[1]، نام مكاني بود كه تا پيش از ويراني بقاع بقيع در سمت جنوب غربي بقيع و شمال قبرهاي امامان شيعه(ع) و قبر عباس عموي پيامبر(ص) قرار داشت.[2]

 

پس از رحلت پيامبر(ص) حضرت زهرا (س) در سوگ پدر و مصائب پس از رحلت وي، سخت گريه و شيون مي‌كرد. اين گريه‌ها كه برآمده از دلبستگي سخت وي به پدر بود و نيز اعتراضي مظلومانه به سياست‌هاي حاكم تلقي مي‌شد[3]، با شكايت گروهي از مردم مدينه روبه‌رو گشت و موجب شد تا او به جايي بيرون از مدينه براي گريه و عزاداري برود. بر پايه برخي روايات، اين مكان كنار قبرهاي شهداي اُحد[4] و بر پايه روايتي ديگر، اتاقكي در بقيع بود كه حضرت علي(ع) براي فاطمه (س) ساخت و بعدها بيت الاحزان نام گرفت. بر پايه اين گزارش، او همراه حسنين(ع) تا هنگام شهادت (سيزدهم جمادي الاولي[5] يا سوم جمادي الثاني[6] سال يازدهم ق.) روز تا شب به گريه و عزاداري در اين مكان مي‌پرداخت.[7] به احتمال، همين اتاق در منابع بعد به «دار علي» در بقيع شناخته شد.[8]

 

سفرنامه ابن جبير نخستين منبع موجود است كه مي‌توان تعبير بيت الحَزَن را در آن يافت. ابن جبير كه خود در محرم سال 580ق. به مدينه رفته بود، از خانه‌اي منسوب به فاطمه (س) جلو قبر عباس عموي پيامبر ياد كرده است كه در آن روزگار به «بيت الحَزَن» معروف بود. وي از عزاداري حضرت فاطمه در سوگ پدر در اين مكان، به عنوان گفته‌هاي شفاهي آن عصر ياد كرده است.[9] ابوالحسن هروي (م.611ق.) با تصريح به نام بيت الاحزان، احتمال وجود قبر او را در اين مكان ياد كرده است.[10] از آن پس در منابع نيز واژه بيت الاحزان كاربرد يافت و به صراحت از اين مكان به مسجد فاطمه (س) تعبير شد.[11]

 

در بسياري از گزارش‌هاي اين منابع، بيت الاحزان جايي جز مكان قبر احتمالي حضرت زهرا (س) در بقيع، نزديك قبرهاي چهار امام(ع) به فاصله‌اي اندك از بيت الاحزان[12] دانسته شده است. با توجه به اين كه مكاني ديگر در بقيع جز بيت الاحزان و قبر احتمالي حضرت، منتسب به او نيست، مي‌توان گزارش ابن شبه (م.262ق.) را درباره مسجد فاطمه (س) ناظر به بيت الاحزان دانست. بر پايه اين گزارش در روزگار امام حسين(ع) در همين مكانِ مسجد، خيمه‌اي افراشته شده بود و خادمه حضرت زهرا كنار اين خيمه راهنمايي زائران را بر عهده داشت.[13] همچنين مي‌توان سخن ابوحامد غزالي (م.505ق.) درباره نماز در مسجد حضرت فاطمه (س) در بقيع را[14] مربوط به بيت الاحزان دانست. برخي منابع بيت الاحزان را قبة الحزن[15] و مقام يا قبر[16] فاطمه (س) نيز خوانده‌اند.[17]

 

اين بنا در رويداد تخريب بقاع متبرك قبرستان بقيع به دست وهابيان، به سال 1221ق. ويران شد.[18] بر پايه گزارش حافظ محمد عبدالحسين كربلايي كه در ماه‌هاي ربيع الثاني تا شوال 1231ق. در مدينه به سر برده، در اين هنگام، بيت الاحزان و ديگر بقاع بقيع مخروبه بوده است.[19] سپس به سال 1233ق.[20] به فرمان سلطان محمود عثماني اين بنا بازسازي شد و ديگر بار به دست وهابيان سعودي به سال 1344ق. ويران گشت[21] و امروز هيچ نشاني از آن در قبرستان بقيع باقي نمانده است؛ بيت الاحزان در ادبيات شيعه جايگاهي ويژه يافت و برخي دانشوران شيعه آثاري را با اين نام درباره مصائب حضرت فاطمه (س) نگاشتند كه مشهورترين آن «بيت الاحزان في مصائب سيدة النسوان» از شيخ عباس قمي است.[22] در منابع از شهري با نام بيت الاحزان ميان دمشق و ساحل به عنوان محل سكونت حضرت يعقوب در دوره فراق يوسف ياد شده است.[23]

 

 

 

منابع

آثار اسلامي مكه و مدينه: رسول جعفريان، قم، مشعر، 1386ش؛ احياء علوم الدين: الغزالي (م.505ق.)، بيروت، دار المعرفه؛ الاشارات الي معرفة الزيارات: علي بن ابي‌بكر الهروي (م.611ق.)، به كوشش جانين سورديل و طومين، المعهد الفرنسي بدمشق، 1953م؛ اعلام الوري: الطبرسي (م.548ق.)، قم، آل البيت عليهم‌السلام، 1417ق؛ الامالي: الصدوق (م.381ق.)، قم، البعثه، 1417ق؛ الامامة و السياسه: ابن قتيبه (م.276ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، الرضي، 1413ق؛ بحار الانوار: المجلسي (م.1110ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق؛ تاريخ الخميس: حسين الدياربكري (م.966ق.)، بيروت، مؤسسة شعبان، 1283ق؛ تاريخ حرم ائمه بقيع: محمد صادق نجمي، تهران، مشعر، 1380ش؛ تاريخ المدينة المنوره: ابن شبّه (م.262ق.)، به كوشش شلتوت، قم، دار الفكر، 1410ق؛ تخريب و بازسازي بقيع: سيد علي قاضي عسكر، تهران، مشعر، 1384ش؛ تذكرة الطريق: حافظ محمد عبدالحسين هندي، به كوشش جعفريان و اسراء دوغان، قم، نشر مورخ، 1386ش؛ جواهر التاريخ: علي كوراني، دار الهدي، 1425ق؛ الخصال: الصدوق (م.381ق.)، به كوشش غفاري، قم، نشر اسلامي، 1416ق؛ دانشنامه جهان اسلام: زير نظر حداد عادل و ديگران، تهران، بنياد دائرة المعارف اسلامي، 1378ش؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي: زير نظر بجنوردي، تهران، مركز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛ دلائل الامامه: الطبري الشيعي (م. قرن4ق.)، قم، بعثت، 1413ق؛ الذريعة الي تصانيف الشيعه: آقا بزرگ تهراني (م.1389ق.)، بيروت، دار الاضواء، 1403ق؛ رحلة ابن جبير: محمد بن احمد (م.614ق.)، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م؛ سفرنامه حاج علي خان اعتماد السلطنه: حاج علي خان اعتماد السلطنه، به كوشش قاضي عسكر، تهران، مشعر، 1379ش؛ سمط النجوم العوالي: عبدالملك بن حسين العصامي (م.1111ق.)، به كوشش عادل احمد و معوض، بيروت، دار الكتب العلميه، 1419ق؛ الصحاح: الجوهري (م.393ق.)، به كوشش العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق؛ فتح القدير: محمد السيواسي ابن الهمام (م.861ق.)، دار الفكر؛ الكافي: الكليني (م.329ق.)، به كوشش غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1375ش؛ كشف الارتياب: سيد محسن الامين (م.1371ق.)، به كوشش امين، مكتبة الحريس، 1382ق؛ كشف الغمه: علي بن عيسي الاربلي (م.693ق.)، بيروت، دار الاضواء، 1405ق؛ كفاية الاثر: علي بن محمد خزاز قمي (م.400ق.)، به كوشش كوه‌كمري، قم، بيدار، 1401ق؛ لسان العرب: ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛ لغت‌نامه: دهخدا (م.1334ش.) و ديگران، مؤسسه لغت‏نامه و دانشگاه تهران، 1373ش؛ مأساة الزهراء: سيد جعفر مرتضي، بيروت، دار السيره، 1417ق؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، ترجمه: انصاري، تهران، مشعر، 1377ش؛ مراصد الاطلاع: صفي الدين عبدالمؤمن بغدادي (م.739ق.)، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم ما كتب عن الرسول و اهل البيت عليهم‌السلام: عبدالجبار الرفاعي، وزارت ارشاد، 1371ش؛ النص و الاجتهاد: سيد عبدالحسين شرف الدين (م.1377ق.)، به كوشش ابومجتبي، سيد الشهداء، 1404ق؛ وفاء الوفاء: السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م.

 

محمد سعيد نجاتي


[1]. الصحاح، ج5، ص2098؛ لسان العرب، ج13، ص111، «حزن»؛ لغت‌نامه، ج3، ص4467، «بيت الاحزان».

[2]. وفاء الوفاء، ج3، ص101؛ سمط النجوم، ج1، ص537؛ سفرنامه حاج علي خان، ص121؛ تخريب و بازسازي بقيع، ص39.

[3]. مأساة الزهراء، ج1، ص335؛ جواهر التاريخ، ج1، ص134.

[4]. الخصال، ج1، ص273؛ الامالي، ص141؛ كشف الغمه، ج1، ص498.

[5]. الامامة و السياسه، ج1، ص31؛ الكافي، ج1، ص458؛ دلائل الامامه، ص134.

[6]. كفاية الاثر، ص65؛ دلائل الامامه، ص79؛ اعلام الوري، ج1، ص300.

[7]. بحار الانوار، ج43، ص178.

[8]. وفاء الوفاء، ج2، ص59.

[9]. رحلة ابن جبير، ص155.

[10]. الاشارات الي معرفة الزيارات، ص93.

[11]. تاريخ الخميس، ج2، ص176؛ وفاء الوفاء، ج3، ص94؛ فتح القدير، ج3، ص183.

[12]. تاريخ المدينه، ج1، ص105؛ وفاء الوفاء، ج3، ص93.

[13]. تاريخ المدينه، ج1، ص106.

[14]. احياء علوم الدين، ج1، ص260.

[15]. مرآة الحرمين، ص478؛ تاريخ حرم ائمه بقيع، ص179؛ آثار اسلامي، ص349.

[16]. فتح القدير، ج3، ص182؛ الاشارات الي معرفة الزيارات، ص93.

[17]. وفاء الوفاء، ج3، ص101؛ سمط النجوم، ج1، ص537.

[18]. كشف الارتياب، ص37.

[19]. تذكرة الطريق، ص124.

[20]. مرآة الحرمين، ص478؛ تاريخ حرم ائمه بقيع، ص96.

[21]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج12، ص393، «بقيع»؛ تخريب و بازسازي بقيع، ص41؛ النص و الاجتهاد، ص301.

[22]. الذريعه، ج3، ص185؛ معجم ما كتب عن الرسول، ج5، ص22؛ دانشنامه جهان اسلام، ج5، ص79.

[23]. معجم البلدان، ج1، ص519؛ مراصد الاطلاع، ج1، ص236.




نظرات کاربران