پرده‌بافی، کارگاه

کارگاه تولید پرده کعبه کارگاه پرده‌بافی کعبه که به آن «مَصنَع کِسوَة الکعبة» گفته می‌شود[1]، در نوشته‌های مربوط به اوایل راه‌اندازی کارگاه مکه گویا به سبب محدود بودن مساحت و فعالیت، با عنوان‌هایی مانند «دار ال

كارگاه توليد پرده كعبه

كارگاه پرده‌بافي كعبه كه به آن «مَصنَع كِسوَة الكعبة» گفته مي‌شود[1]، در نوشته‌هاي مربوط به اوايل راه‌اندازي كارگاه مكه گويا به سبب محدود بودن مساحت و فعاليت، با عنوان‌هايي مانند «دار الكسوه» و «مَعمَل الكسوه» ياد شده است.[2]

 

 برخي تاريخ‌پژوهان بر پايه روايات[3]، پيشينه پوشاندن كعبه با پرده را به دوران حضرت اسماعيل[4] و بعضي نيز به موجب گزارش‌هايي[5]، بافتن پرده در مصر را به زمانه خليفه دوم مي‌رسانند[6] كه در بافتن پارچه‌هاي مرغوب «قُباطي» شهرت داشت. اين واژه جمع قُبطيه، پيراهني نازك و سفيد منسوب به قبط، از شهرهاي مصر، بوده است.[7] گزارش‌هاي تاريخي مربوط به اوايل دوران حكومت عباسيان (حك: 132-924ق.) به بافتن پرده كعبه در شهرهاي تِنّيس و تونه در مصر[8] تا هنگام نبردهاي صليبي اشاره مي‌كند كه سرانجام در سال 624ق. در مواجهه با اروپاييان ويران گشتند.[9] به سال 750ق. ملك صالح اسماعيل بن ناصر محمد بن قلاوون سه دهكده مصري بيسوس، سَندَبيس و ابي‌الغيط از دهكده‌هاي منطقه قَليوبيه را كه با بودجه بيت المال خريده بود، براي ساختن پرده كعبه و حجره و منبر پيامبر وقف نمود.[10] سلطان سليمان بن سليم عثماني (حك: 926-974ق.) نيز دهكده‌هايي در شرق مصر با نام‌هاي سلكه، سير و نجنجه، قريس الحجر، منايل، كوم رحان، بجام، منية النصاري و بطاليه را در وقفنامه‌اي با متني طولاني به موقوفه ياد شده افزود.[11] در آغاز سده سيزدهم ق. به دستور خديو مصر، محمد علي پاشا (حك: 1219-1265ق.) اين موقوفه‌ها منحل گشتند و به خزانه مصر وارد شدند و دولت مصر با تأسيس اداره «اوقاف حرمين شريفين»، هزينه‌هاي بافتن پرده را از خزانه مصر تأمين مي‌كرد.[12] اين اقدام براي دولتي كردن بافتن پرده سبب شد فرستادن پرده از مصر به مكه در سال‌هاي بعد، از روابط دولت‌هاي مصر و حجاز اثر پذيرد.[13] به سال 1333ق. در دوران جنگ جهاني اول، حكومت عثماني كه بيم داشت انگليس به سبب دشمني با آن‌ها و نفوذي كه در مصر يافته بود، از فرستادن پرده كعبه مصر به مكه پيشگيري كند، دستور داد در سرزمين عثماني پرده‌اي بسازند و آن را به مدينه برده، در مسجد نبوي نگهداري كنند تا در صورت لزوم از آن استفاده نمايند. به سال 1341ق. كه به سبب اختلاف ميان حكومت مصر و شريف حسين پادشاه حجاز، مصر از تحويل پرده خودداري ورزيد، پرده پيشين را بر كعبه نصب كردند و سالياني نيز از بيم تكرار رفتار مصر، پرده را در عراق بافتند.[14] گزارش‌هايي ديگر نيز نشان مي‌دهند كه مصر همواره مركز بافت پرده كعبه نبوده و گاهي پرده در مناطقي ديگر بافته مي‌شده است. براي نمونه، برخي منابع از بافتن پرده در سال‌هايي از سده‌هاي پنجم، ششم[15] و نهم ق.[16] در برخي شهرهاي ايران و در سال‌هايي از سده سوم و ششم ق. در عراق[17]
و در دوره‌اي نيز در يمن[18] ياد كرده‌اند. با اين همه، منابع تاريخي از وجود كارگاه‌هاي پرده‌بافي در مناطق ياد شده سخني نگفته‌اند.

 

ƒ كارگاه پرده‌بافي مصر: منابع از جزئيات كارگاه مصر در سده‌هاي پيشين آگاهي اندكي به دست مي‌دهند. بر پايه برخي پژوهش‌ها، كارگاه پرده‌بافي در دوران مملوكي در «مشهد الامام الحسين» قاهره قرار داشت. اين كارگاه در روزگار ناصر بن محمد بن قلاوون به «قلعه» در قصر الأبلق و بعدها به سال 1213ق. به بيرون قلعه و در همسايگي خانه برخي بزرگان شهر مانند مصطفي كدخدا، فرماندار وقت قاهره، ايوب جاويش در مجاورت «مشهد السيدة زينب» و سپس احمد محروقي در جماليه منتقل شد.[19] گزارش‌هاي مربوط به اواخر سده سيزدهم و نيمه نخست سده چهاردهم ق. از وجود كارگاه پرده‌بافي در محله خُرَنفِش[20]/خُرُنفُش[21] قاهره ياد كرده و گاه از نيروهاي انساني و هنرمندان آن نام برده‌اند.[22] برخي از اين گزارش‌ها كارگاه خرنفش را مجهز به جديدترين ابزارها[23] و داراي بخشي ويژه تعمير ابزارهاي آسيب ديده[24] و شامل200 چرخ ريسندگي شمرده‌اند كه 10 چرخ آن داراي 180 دوك براي بافت درشت و باقيمانده آن داراي 216 دوك براي بافت ريز بوده است.[25] برخي نيز از اهتمام بافندگان به آدابي همچون وضو، قرائت دسته‌جمعي فاتحه، سوزاندن كندر و تكرار آيه (إِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً) (احزاب/33، 56) در آغاز كار روزانه ياد كرده‌اند.

 

همچنين درباره انتقال پارچه‌هاي بافته شده در كارگاه به سفيدشويي ساحل رود نيل نزديك روض الفرج و از آن جا به انبارهاي خرنفش سخن گفته‌اند.[26] بر پايه گزارش‌هاي موجود، پس از پايان يافتن بافت پرده، سرشناس‌ترين استاد خطاط مصر آيات قرآن را روي پرده مي‌نوشت و پيرامون آن را تزيين مي‌نمود و آن‌گاه جامه كعبه را با نخ‌هاي طلايي، نقره‌اي و ابريشمي حاشيه‌دوزي مي‌كردند.[27] به گفته برخي منابع، ساخت پرده در كارگاه خرنفش به سال 1318ق. معادل 4143 ليره هزينه داشت[28] كه به سال 1340ق. به 10322 ليره رسيد.[29] به گفته ابراهيم رفعت پاشا، بر پايه رسمي قديمي، مدير كارگاه پرده را با آداب ويژه به ميدان صلاح الدين منتقل مي‌كرد و سپس پرده به خديو مصر، قاضي‌القضاة و آن گاه مأمور محمل مصري تحويل مي‌شد. سپس پرده را به مسجد الحسين مي‌بردند تا خياطان آن را بدوزند. بعد درون صندوق‌هاي ويژه به مكان كارگاه در خرنفش منتقل و در روز حركت محمل مصري ديگر بار به ميدان صلاح الدين آورده مي‌شد. مدير كارگاه آن را به خديو و او نيز به امير حج تحويل مي‌داد تا همراه محمل به مكه برده شود. بر پايه همين گزارش از سال 1318ق. مراسم ياد شده در فاصله روزهاي 26 شوال تا 13 ذي‌قعده برگزار شده است.[30] دوخت پرده در مسجدالحرام تكميل مي‌شد. قطعه‌هاي پرده را روي زمين مي‌چيدند و سپس به هم مي‌دوختند؛ به گونه‌اي كه هشت قطعه به دست آيد. آن گاه قطعه‌ها را با طناب به يكديگر مي‌پيوستند و بالاي خانه كعبه رفته، طناب‌ها را مي‌كشيدند وآن‌ها را به آهن‌هايي مي‌بستند كه بر بام كعبه به صورت ثابت و محكم نصب شده بود. در هر ديوار دو قطعه پارچه قرار مي‌گرفت. آن‌گاه خياط‌ها قطعه‌هاي پرده را روي كعبه به هم مي‌دوختند.[31] (← پرده كعبه)

 

افزون بر پرده، قطعه‌هايي ديگر مانند جامه مقام ابراهيم، پرده درگاه مقام ابراهيم، پرده باب التوبه (درِ پله دروني كعبه)، پرده دروازه منبر مسجدالحرام، كيسه جايگاه كليد كعبه، طناب‌هاي ضخيم و نازك براي پيوستن پرده به كعبه، و قطعه پارچه‌هايي براي شستن كعبه نيز در كارگاه مصر توليد مي‌شده است[32] كه بيشتر با نخ‌هاي ابريشمي سياه، پارچه اطلسي سياه و ساده، ابريشم قرمز و سبز، و تارهاي نقره‌اي سفيد و طلايي بافته مي‌شدند.[33] افزون بر اين، حلقه‌ها و طناب‌هايي نيز براي بستن قطعات پرده به يكديگر در اين كارگاه‌ ساخته مي‌شد.[34]

 

گفته‌اند اين كارگاه از آن پس كه مسؤوليت توليد پرده به دولت سعودي واگذار شد، به همان شكل باقي مانده و واپسين پرده توليدي مصر (← همين مقاله: كارگاه پرده‌بافي مكه) در آن نگهداري مي‌شود.[35]

مهدي ملك‌محمدي

 

ƒ كارگاه پرده‌بافي مكه: به سال 1346ق. در پي خودداري مصر از ارسال پرده كعبه، ملك عبدالعزيز سعودي به وزير دارايي خود «شيخ عبدالله سليمان حمدان» دستور داد كه كارگاهي براي بافت پرده در منطقه اجياد در جنوب شرقي مكه روبه‌روي وزارت دارايي بسازد.[36] نخستين كارگاه در اواسط همان سال از محرم تا رجب به مدت شش ماه در مكه و در زميني به مساحت 1500 متر مربع ساخته شد.[37] با بهبود روابط دوجانبه، مصر به سال 1357ق. بار ديگر بر بافت پرده در آن كشور پاي فشرد و دولت سعودي نيز آن را پذيرفت؛ ولي بعدها به سال 1382ق. حكومت سعودي به سبب پيدايش اختلاف سياسي اجازه نداد پرده مصر را به مكه آورند و دستور داد كارگاهي در منطقه «جروَل» راه‌اندازي شود.[38] بر پايه گزارشي، به سال 1392ق. با دستور ملك فهد، معاون دوم رئيس شوراي وزيران آن زمان، كارگاهي به مساحت 100 هزار متر مربع احداث گشت[39] و ساختمان آن به دستگاه‌هاي مدرن و اتوماتيك توليد پارچه تجهيز يافت و به سال 1397ق. در امّ الجود مكه، جاده قديم جده و نزديك موزه حرم[40]، راه‌اندازي شد.[41] (تصوير شماره 2)

 

با اين حال، بخش صنعت دستي به سبب ارزش بالاي هنري آن همچنان به كار ادامه داد.[42] كارگاه مكه از سال 1414ق. به «الرئاسة العامة لشؤون المسجدالحرام و المسجد النبوي»* پيوست و اكنون زير نظر آن كار مي‌كند.[43]

 

ƒ نيروي انساني كارگاه: نخستين مدير كارگاه در سال آغازين (1346ق.) شيخ عبدالرحمن مظهر بود.[44] در سال‌هاي 1347 و 1352ق. به ترتيب محمد خان و شيخ احمد سالم جوهري مديريت كارگاه را بر عهده گرفتند.[45] از هفتم جمادي الثاني 1433ق. مديريت كارگاه به محمد بن عبدالله باجوده واگذار شد.[46] نخستين كارگران به سال 1346ق. به درخواست ملك عبدالعزيز از عالم هندي شيخ اسماعيل غزنوي، همراه با حرير و ديگر وسايل مورد نياز، از هند به مكه آورده شدند.[47] شمار كاركنان كارگاه را در نخستين سال تأسيس شصت تن برشمرده‌اند.[48] به سال 1352ق. سعودي‌ها براي بافت پرده خودكفا شدند.[49] شمار كاركنان كارگاه به سال 1382ق. را 16 تن نوشته‌اند كه به سال 1419ق. به 240 تن افزايش يافت. هفت تن از اين افراد تكنيسين‌هاي خارجي بودند.[50] مجموع هزينه‌هاي بافتن پرده را سالانه 17 ميليون ريال سعودي برآورد كرده‌اند.[51] (تصوير شماره 3)

 

ƒ بخش‌هاي كارخانه: كارخانه از بخش‌هاي گوناگون تشكيل شده كه هر يك به توليد بخشي از پرده اختصاص دارد. در آغاز، سه بخش توليد كمربند پرده (حِزام*) و بافت دستي و رنگرزي فعال بود و بعدها بخش‌هاي بافت ماشيني و چاپ و پرچم بدان افزوده شدند. ابريشم خالص به صورت كلاف و ماده خام از ايتاليا وارد مي‌شود و سپس در كارخانه رنگ‌آميزي مي‌گردد.[52] ابريشم بايد به صورت دوك درآيد. روش پيشين تبديل به دوك چنين بود كه يك چرخ با موتور مرتبط مي‌شد و كارگران آن را به كار مي‌انداختند. اين روش به سفت شدن دوك‌ها و كندي سرعت فرايند چرخش و هدر رفتن مقداري بسيار از ابريشم‌ها مي‌انجاميد. به سال 1410ق. دستگاهي به ارزش 357833 فرانك سوييس براي تابيدن دوك‌ها خريداري شد كه دوك‌هايي كاملاً همانند توليد مي‌كند.[53] در همان سال، ماشين نخ‌ريسي خودكار براي تنيدن نخ‌ها به صورت ماسوره مورد استفاده در فراهم پود، با قيمت 62000 مارك آلمان خريده شد. از آن جا كه پودهاي توليد شده تنها براي چهار تا شش ماسوره كفايت مي‌كرد، دستگاهي ديگر فراهم شد تا اين كار را به طور خودكار و هم‌زمان انجام دهد. در گذشته، هر ماشين به طور جداگانه و نخست تنها با دو و سپس سه و بعد چهار ماسوره كار مي‌كرد. اين فرايند مدتي بسيار به طول مي‌انجاميد.[54]

 

ماشيني ديگر نيز براي متراكم كردن تارهاي نخ فراهم شد كه مي‌تواند در هر دقيقه 600 ماسوره توليد كند. سرانجام از نخ‌هاي متراكم 9900 ماسوره پديد مي‌آيد كه اگر قرار بود اين كار به صورت دستي انجام گيرد، حدود يك ماه به طول مي‌انجاميد. در تاريخ 30/10/1417ق. طي قراردادي با يك كمپاني معروف سوييسي، سه دستگاه بافندگي براي كارخانه فراهم شد. يكي از اين دستگاه‌ها به واحد الكترونيكي انفورماتيك مجهز است كه 2688 اسب بخار انرژي دارد. هر يك از قسمت‌ها به بخش الكترونيك مجهز شده‌اند تا روند توليد و عملكرد دستگاه‌ها و هر‌گونه نقص فني را گزارش كنند. افزون بر اين، سه دستگاه ديگر هر يك با قدرت 6200 اسب بخار با هدف تلفيق فن‌آوري نوين و سنتي، براي طراحي و توليد سه‌گونه پارچه خريداري شد: الف) طراحي رايانه‌اي و بافت پارچه مشكي پرده خانه كعبه. ب) بافت پارچه‌هاي ساده مورد نياز در بخش تزئينات حِزام، پرده درِ، و ديگر بخش‌ها. ج) بافت آستر پارچه، حزام و ديگر قسمت‌ها. دستگاه‌هاي ياد شده به ترتيب 140، 220 و 260 سانتي‌متر عرض دارند.[55]

 

ƒ مراحل توليد در كارخانه

‚ 1. آزمايشگاه: آزمايشگاه مراقبت كيفيت با هدف افزايش كيفيت توليد ساخته شده و شامل دستگاه‌هايي براي اندازه‌گيري اين موارد است: پايداري رنگ در برابر تعرّق، ضخامت پارچه، دوام و مقاومت نخ‌ها به صورت مكانيزه، مقاومت پارچه در برابر آتش‌سوزي، ميزان سايش، اندازه پايداري رنگ در برابر شست‌وشو، و محاسبه مقاومت پارچه در برابر نور.[56]

 

‚ 2. رنگ‌آميزي: در مرحله رنگ‌آميزي، ابريشم ناب طبيعي را كه به شكل كلاف‌هاي نخ خام و پوشانده با يك لايه صمغ و به وزن حدود 100 گرم، 3000 متر طول و 76 سانتي‌متر ارتفاع هستند، در دو مرحله رنگ مي‌كنند:الف) در حوضچه‌هاي رنگرزي با دماي بالا و داراي صابون، روغن زيتون و بعضي مواد شيميايي با تركيبات قليايي متوسط، صمغ روي ابريشم را برمي‌دارند. كلاف‌ها دو ساعت در دماي 90 درجه سانتي‌گراد در مواد ياد شده غوطه‌ور مي‌مانند و سپس چندين بار با آب شست‌وشو مي‌شوند. ابريشم طبيعي رنگ سفيد نخست خود را بازمي‌يابد و براي رنگ­آميزي آماده مي‌شود. ب) درحوضچه‌هايي با دماي 90 درجه سانتي‌گراد، رنگ‌هاي از پيش تعيين شده، با هم مخلوط مي‌شوند تا رنگ سياه براي سطح بيروني پرده خانه كعبه و رنگ سبز براي سطح داخلي آن به دست آيد. در اين مرحله، ابريشم‌ها را وزن مي‌كنند و سپس مقدار رنگ متناسب با آن‌ها را آماده مي‌نمايند. سپس برخي تركيبات شيميايي تثبيت كننده رنگ را به آن مي‌افزايند تا رنگ پارچه را در برابر تابش نور خورشيد، باران شديد، شست‌وشو و سايش تثبيت كنند. ابريشم به طور خودكار دو ساعت پياپي در دستگاه مي‌چرخد. سپس كلاف‌ها چندين بار شست‌وشو مي‌شوند تا رنگ اضافه آن بيرون شود. آن‌گاه خشك مي‌گردند و به حوزه مكانيزه توليد فرستاده مي‌شوند.[57]

 

‚ 3. طراحي: در اين بخش، زمينه نقوش پرده و كتيبه‌هاي آن طراحي مي‌شود. هر سال ممكن است در طرح‌ها اندكي تغيير داده شود.

 

‚ 4. بافندگي: الف) بافت مقدماتي: نخست نخ‌هاي ابريشمي كه در مراحل پيشين به رنگ سياه درآمده بودند، به شكل كلاف‌هايي درمي‌آيند تا در دستگاه‌هاي بافندگي قابل استفاده باشند. سپس براي تبديل كلاف به دوك نخ، آن را به حالت طولي، كنار هم بر يك استوانه در دستگاهي مخصوص پهن كرده، «تار» پارچه را توليد مي‌كنند. در مرحله بعد كه به آن «مرحله اتصال» گفته مي‌شود، انتهاي نخ‌ها از شانه‌هاي دستگاه عبور مي‌يابند. نخ‌هاي عرضي (پود) گرداگرد چرخ‌هاي ويژه به نام ماسوره پيچيده و درون ماكو ثابت مي‌شود. ماكو ميان نخ‌هاي طولي (تار) به حركت درآمده، از سويي به سوي ديگر مي‌رود تا پارچه توليد شود. در گذشته، مرحله ياد شده به صورت دستي انجام مي‌گرفت. ولي پس از پيشرفت پياپي در روش‌هاي توليد، بافت دستي جاي خود را به بافت ماشيني داده است. ب) بافت دستي: به سبب اهميت هنري پارچه‌هاي دستبافت، ميان بخش‌هاي دستبافت و ماشيني براي توليد پارچه مزين سبز يا مشكي، ارتباطي نزديك برقرار است. اين كار با دقت فراوان و زحمت و صبر بسيار انجام مي‌گيرد كه نتيجه آن، شاهكاري در هنر نساجي و مورد ستايش همگان است. ج) بافت خودكار: پارچه نقش‌دار در يك دستگاه الكترونيك و پارچه ساده اوليه در ماشيني ديگر توليد مي‌شود. پرده‌هاي ساده در قطعات حزام، قنديل‌ها و پرده درِ كعبه به كار مي‌روند. آستر كه پرده به آن دوخته و سبب استحكام آن مي‌شود، از جنس پنبه و با رنگ سفيد در همين مرحله توليد مي‌گردد. براي بالابردن سرعت كار، مسؤولان كارخانه دستگاه‌هاي خودكار و پيشرفته بافندگي را فراهم كرده‌اند.[58]

 

‚ 5. چاپ: در اين مرحله، حزام، پرده مجاور درِ كعبه و ديگر تزئينات با كليشه‌هاي ويژه بر ابريشم سياه چاپ مي‌شوند. دستگاه‌هاي چاپ كارخانه در آغاز به سال 1399ق. به صورت دستي و بومي ساخته شده بودند. اما به سبب كُندي روند توليد و همگام با گسترش برنامه‌ها، برخي تجهيزات به كارگاه افزوده شدند: الف) دستگاه عكاسي خودكار. ظهور فيلم‌هاي گرفته شده با دستگاه و انتقال آن روي ابريشم در چند دقيقه صورت مي‌گيرد. اين دستگاه با مكيدن هوا به صورت خودكار و مراقبت شده، سبب مي‌شود كه اسلايدها روي ابريشم چاپ شوند. نيز زمان عكاسي را كنترل مي‌كند تا چراغ‌ها به طور خودكار در پايان فرايند خاموش شوند. سرعت و راحتي عملكرد اين دستگاه در مقايسه با دستگاه دستي، قابل توجه است. ب) كوره خشك‌كننده شاپلون. اين بخش جعبه نفوذناپذير بزرگي است همراه با يك رسّام كه شاپلون را آماده مي‌كند و نيز شامل سيستم كنترل‌گر دما است كه دماي مورد نياز را در طول مدت فرايند خشك كردن فراهم مي‌كند و در نهايت، بهترين نتيجه پس از پوشاندن شاپلون با رنگ حاصل مي‌شود. ج)‌كوره خشك‌كننده نقش‌هاي برجسته. اين بخش گونه‌اي لايه ضخيم حصير مانند است كه حركات مكانيكي پيوسته دارد. در فاصله معيني از وسط لايه ضخيم، هواي گرم با دماي مراقبت شده به درون پمپاژ مي‌شود. نقش‌هايي كه به خشك شدن نياز دارند، در بخش راست قرار مي‌گيرند؛ به گونه‌اي كه با جريان هواي گرم كه از راست به چپ در حركت است، در تماس باشند و سرانجام به صورت كاملاً خشك از بخش چپ بيرون مي‌آيند.[59]

 

‚ 6. كتيبه‌هاي پرده: پس از چاپ آيات و نقش‌ها، كلاف‌هاي نخ را بر پرده نهاده، كوك مي‌زنند. كلاف‌هاي زرد براي بخش‌هايي از كتيبه به كار مي‌روند كه طلادوزي مي‌شود و كلاف‌هاي سفيد براي بخش‌هايي به كار مي‌آيند كه نقره‌دوزي مي‌شود. در ادامه، روي كتيبه‌ها را با مفتول‌هايي از طلا يا نقره به دقت كوك مي‌زنند.[60]

 

قطعه‌هاي پرده و كتيبه‌هاي آن را در كارخانه با چرخي ويژه به هم مي‌دوزند.[61] در مراسم سالانه موسم حج در مكان كارخانه، مسؤول سازمان «الرئاسة العامة لشؤون المسجدالحرام والمسجد النبوي» با حضور گروهي از مسؤولان حكومتي، پرده را براي نصب به بزرگ خاندان پرده‌دار كعبه (شيبيان) تسليم مي‌كند.[62] مرحله نهايي توليد پرده پس از انتقال در صبحگاه روز عرفه به مسجدالحرام، با پوشاندن آن بر كعبه و وصل كردن قطعه‌هاي بزرگ‌تر به يكديگر انجام مي‌پذيرد.[63]

 

افزون بر بخش بافت پرده بيروني كعبه، بخش‌هايي ديگر نيز فعال هستند و در آن‌ها محصولاتي مانند پرده درون كعبه و ضريح پيامبر (ص)[64]، قطعه‌هاي اهدايي به مهمانان بلندپايه عربستان و شخصيت‌هاي كشورهاي اسلامي[65]، و قالي‌ها و فرش‌هاي مساجد عربستان را مي‌بافند. همچنين سالني به اصلاح و مرمت ماشين‌هاي بافت اختصاص يافته است.[66]

 

 

منابع

آثار اسلامي مكه و مدينه: رسول جعفريان، قم، مشعر، 1386ش؛ اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش عبدالكريم، مكه، جامعة ام القري، 1408ق؛ احكام و خصائص الحرمين: علي احمد يحيي القاعدي، به كوشش ابراهيم احمد، لبنان، مؤسسة الريان، 1429ق؛ اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق؛ ارشيف ملتقي اهل الحديث-1.www.ahlalhadeeth.com؛ الاطلس المصور لمكة المكرمة و المشاعر المقدسه: محمد مرزا عبدالصالح شاوش، الرياض، 1422ق؛ تاج العروس: الزبيدي (م.1205ق.)، به كوشش گروهي از محققان، دار الهدايه، 1409ق؛ تاريخ ابن خلدون: ابن خلدون (م.808ق.)، به كوشش خليل شحاده، بيروت، دار الفكر، 1408ق؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ تاريخ الكعبة المعظمه: حسين عبدالله باسلامه، جده، تهامه، 1402ق؛ جامع مفيدي: محمد مفيد مستوفي بافقي، به كوشش افشاري، تهران، 1340ش؛ خلد برين (تاريخ تيموريان و تركمانان): محمد يوسف واله اصفهاني قزويني، به كوشش ميرهاشم محدث، ميراث مكتوب، 1379ش؛ الرحلة الحجازيه: محمد لبيب البتنوني، طائف، مكتبة المعارف؛ رعاية الحرمين منذ صدر الاسلام: محمد بن عبدالله السبيل، 1422ق؛ الرياض (روزنامه): www. alriyadh.com؛ شفاء الغرام: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، دار الكتب العلميه، 1421ق؛ عصر محمد علي: عبدالرحمن الرافعي، دار المعارف، 1402ق؛ العقد الثمين في تاريخ البلد الامين: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش فؤاد سير، مصر، الرساله، 1406ق؛ فتح الباري: ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، بيروت، دار المعرفه؛ فتوح البلدان: البلاذري (م.279ق.)، بيروت، دار الهلال، 1988م؛ في رحاب البيت العتيق: محيي الدين احمد امام، اندلس، دار قرطبه؛ كسوة الكعبة المشرفه: ابراهيم حلمي، به كوشش جمال غيطاني، اخبار اليوم؛ كعبه و جامه آن از آغاز تا كنون: محمد الدقن، ترجمه: انصاري، تهران، مشعر، 1384ش؛ الكامل في التاريخ: ابن اثير (م.630ق.)، بيروت، دار صادر، 1385ق؛ مجلة الداعي الشهريه: دار العلوم، 2001م؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ مصر في فجر الاسلام من الفتح العربي الي قيام الدولة الطولونيه: اسماعيل كاشف، بيروت، دار الرائد العربي، 1406ق؛ مصنع كسوة الكعبة المشرفه: الرئاسة العامة لشؤون المسجدالحرام، 1419ق؛ المصنّف: عبدالرزاق الصنعاني (م.211ق.)، به كوشش حبيب الرحمن، المجلس العلمي؛ المواعظ و الاعتبار: المقريزي (م.845ق.)، به كوشش خليل المنصور، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق؛ موزه و پرده‌بافي مكه مكرمه: عمار ابوطالبي، مشعر، 1387ش؛ موسوعة المفاهيم الاسلامية العامه: مصر، المجلس الاعلي للشؤون الاسلامي؛ ميقات الحج (دو فصلنامه): مركز تحقيقات حج، تهران، مشعر؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت؛ نزهة المشتاق: محمد الادريسي (م.560ق.)، بيروت، عالم الكتب، 1409ق.

محمود نصيري


[1]. مرآة الحرمين، ج1، ص11؛ مصنع كسوة الكعبه، صفحات مختلف.

[2]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص293-294.

[3]. المصنف، ج5، ص154؛ فتح الباري، ج3، ص366.

[4]. التاريخ القويم، ج3، ص542.

[5]. نك: اخبار مكه، ج1، ص356-357؛ فتوح البلدان، ج1، ص54؛ مرآة الحرمين، ج1، ص282.

[6]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص251.

[7]. شفاء الغرام، ج1، ص166؛ التاريخ القويم، ج3، ص550؛ تاريخ الكعبة المعظمه، ص256.

[8]. مصر في فجر الاسلام، ص276؛ نك: التاريخ القويم، ج2، ص552-553.

[9]. المواعظ و الاعتبار، ج1، ص334؛ نك: الرحلة الحجازيه، ص135.

[10]. شفاء الغرام، ج1، ص169-170؛ مرآة الحرمين، ج1، ص284؛ تاريخ الكعبة المعظمه، ص269.

[11]. نك: تاريخ الكعبة المعظمه، ص270-278.

[12]. مرآة الحرمين، ج1، ص281؛ مصنع كسوة الكعبه، ص17.

[13]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص281، 293؛ ميقات حج، ش32، ص104، «جامه كعبه در عصر جديد».

[14]. احكام و خصائص الحرمين، ج1، ص213-215؛ تاريخ الكعبة المعظمه، ص288-290.

[15]. العقد الثمين، ج4، ص385-386؛ اتحاف الوري، ج2، ص505؛ آثار اسلامي، ص84.

[16]. خلد برين، ص485-486؛ جامع مفيدي، ج3، ص156.

[17]. نزهة المشتاق، ج1، ص396؛ الكامل، ج6، ص311؛ تاريخ ابن خلدون، ج3، ص306.

[18]. الكامل، ج6، ص49.

[19]. في رحاب البيت العتيق، ص216؛ موسوعة المفاهيم، ج1، ص553، «باب الكعبه».

[20]. تاج العروس، ج17، ص181، «خرمش».

[21]. تاج العروس، ج23، ص185، «خرشف».

[22]. كسوة الكعبه، ص82؛ نك: مرآة الحرمين، ج1، ص12.

[23]. في رحاب البيت العتيق، ص216.

[24]. عصر محمد علي، ص499؛ في رحاب البيت العتيق، ص217.

[25]. في رحاب البيت العتيق، ص216.

[26]. كسوة الكعبه، ص81-82؛ في رحاب البيت العتيق، ص217-222.

[27]. في رحاب البيت العتيق، ص222.

[28]. مرآة الحرمين، ص297؛ تاريخ الكعبة المعظمه، ص287.

[29]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص287.

[30]. مرآة الحرمين، ج1، ص9-12.

[31]. التاريخ القويم، ج3، ص575.

[32]. مرآة الحرمين، ج1، ص293-296؛ ميقات حج، ش35، ص145-150، «جامه مصري در دوران جديد»؛ نك: كعبه و جامه آن، ص200-223.

[33]. مرآة الحرمين، ج1، ص293؛ كعبه و جامه آن، ص200، 207.

[34]. كعبه و جامه آن، ص238.

[35]. ميقات حج، ش32، ص111، «جامه كعبه در عصر جديد»؛ مجلة الداعي الشهريه، س35، ش11-12، «الملك عبدالعزيز اهتم بالكسوة و أمر ببناء مصنع أم القري لكسوة الكعبة في مكة المكرمة».

[36]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص292-294.

[37]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص294؛ الاطلس المصور، ص158.

[38]. التاريخ القويم، ج4، ص7؛ ميقات حج، ش37، ص124،
«صنعت جامه كعبه در دولت عربستان سعودي»؛ آثار اسلامي، ص86.

[39]. آثار اسلامي، ص86.

[40]. آثار اسلامي، ص86-87.

[41]. مصنع كسوة الكعبه، ص18؛ رعاية الحرمين، ص76.

[42]. مصنع كسوة الكعبه، ص18.

[43]. في رحاب البيت العتيق، ص121.

[44]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص294.

[45]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص300.

[46]. جريدة الرياض، ش16019، 12، جمادي الآخر 1433.

[47]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص294.

[48]. تاريخ الكعبة المعظمه، ص295.

[49]. التاريخ القويم، ج3، ص566.

[50]. مكه و مدينه تصويري از توسعه و نوسازي، ص111؛ مصنع كسوة الكعبه، ص50.

[51]. مصنع كسوة الكعبه، ص51؛ آثار اسلامي، ص89.

[52]. مصنع كسوة الكعبه، ص35-37، 51؛ ميقات حج، ش37، ص126، «صنعت جامه كعبه در دولت عربستان سعودي».

[53]. مصنع كسوة الكعبه، ص53.

[54]. مصنع كسوة الكعبه، ص41-42.

[55]. مصنع كسوة الكعبه، ص54-56.

[56]. مصنع كسوة الكعبه، ص45.

[57]. مصنع كسوة الكعبه، ص36-37.

[58]. مصنع كسوة الكعبه، ص38-40.

[59]. مصنع كسوة الكعبه، ص42-43.

[60]. موزه و پرده‌بافي، ص108-111.

[61]. موزه و پرده‌بافي، ص112؛ أرشيف ملتقي أهل الحديث-1، ش63، ص320؛ ميقات الحج، ش29، ص97، «اول بيت».

[62]. مصنع كسوة الكعبه، ص48؛ تاريخ الكعبة المعظمه، ص288.

[63]. مصنع كسوة الكعبه، ص46-47.

[64]. موزه و پرده‌بافي، ص140.

[65]. مصنع كسوة الكعبه، ص48؛ موزه و پرده‌بافي، ص111.

[66]. آثار اسلامي، ص87.


| شناسه مطلب: 86775




پرده‌بافي