تامسون، احمد
وکیل انگلیسی مسافر مکه در سال‌های 1977و 2001م. و نگارنده سفرنامه حج احمد تامسون (Ahmad Thomson) که پیش از گرایش به اسلام مارتین تامسون (MartinThomson) شناخته می‌شد[1]، به سال 1950م. در رُدِزیای شمالی (زامبیای کنونی) در خانواده مسیحی
وكيل انگليسي مسافر مكه در سالهاي 1977و 2001م. و نگارنده سفرنامه حج
احمد تامسون (Ahmad Thomson) كه پيش از گرايش به اسلام مارتين تامسون (MartinThomson) شناخته ميشد[1]، به سال 1950م. در رُدِزياي شمالي (زامبياي كنوني) در خانواده مسيحي انگليسي زاده شد. پدرش كارمند اداره مستعمرات بريتانيا بود.[2] تا 16 سالگي همراه خانوادهاش در رُدِزيا سكونت داشت. سپس در سال 1966م. او را به مدرسهاي در انگلستان فرستادند و پس از اتمام دوران مدرسه در دانشگاه در رشته حقوق تحصيل كرد و به منصب وكالت رسيد.[3] (تصوير شماره 15) در سال 1973م. تحت تأثير شيخ عبدالقادر صوفي مرابط[4] يا Ian Dallas كه به سال1930م. در اسكاتلند زاده شده و مؤسس جنبش جهاني مرابطين و از شيوخ صوفيه بود، به دين اسلام گرويد.[5] احمد تامسون داراي مذهب مالكي با گرايش صوفيانه است و در سراسر كتابش اين گرايش ديده ميشود.[6] تامسون از اعضا و مؤسسان انجمن وكلاي مسلمان انگلستان[7] و رئيس دفاتر واين[8] (wynne chamber) است كه با هدف ارائه مشاوره به مسلمانان انگلستان در قلمرو مسائل حقوقي اسلام و حقوق مدني انگلستان تأسيس شده است. وي چندين كتاب در موضوع اسلام نگاشته است؛ از جمله كتاب Dajjal:The king who has no clothes كه انتشارات المعي برگردان فارسي آن را با عنوان دجال پادشاه بيتاج و تخت منتشر كرده است.[9]
تامسون در تابستان سال 1977م. همراه دو تن از دوستانش كه از مريدان شيخ عبدالقادر صوفي بودند، سفر حج را آغاز كرد. وي خاطرات سفر پرماجراي خود را كه هفت ماه به درازا انجاميد و بيشتر آن از راه زميني صورت پذيرفت، در دو كتاب با نامهاي The difficult journey (سفر سخت) و The way back (راه بازگشت) نگاشته است. بخش نخست سفر حج او از آغاز تا پايان اعمال و مناسك حج، در كتاب اول؛ و بخش دوم از پايان اعمال حج تا بازگشت به انگلستان، در كتاب دوم آمده است.
تامسون مشغول نوشتن كتابي در باره تاريخ اسلام در اسپانيا (اندلس) بود كه تحت تأثير شيخ عبدالقادر، تصميم به سفر حج گرفت. او در آغاز كتاب ميگويد كه از نوشتن خسته شده است و ميخواهد اسلام را در عمل تجربه كند. از اين رو، به سرعت نگارش كتاب را به پايان ميبرد و آماده سفر ميشود. نخست تصميم ميگيرد پياده به سفر حج رود؛ ولي دوستش عبدالقادر به دليل نزديك بودن ايام حج، وي را از اين كار بازميدارد. از آن جا كه وي هزينه كافي براي اين سفر نداشته، با تـأسي به حديثي از پيامبر، بر خدا توكل ميكند و راهي سفر ميشود.[10] او و همراهانش در طول راه بارها با مشكل مالي رو به رو ميشوند؛ ولي با كمك مسلمانان به راه خود ادامه ميدهند.[11]
نويسنده كه تازه مسلمان بوده و در باره اسلام آگاهيهاي چندان نداشته است، افزون بر انجام مناسك حج، در پي كسب تجربه و شناخت عملي از اسلام و مسلمانان بوده است. كتاب داراي بافت اسلامي و با اصطلاحات عربي و اسلامي همراه است. از اين رو، در پايان كتاب فرهنگي مفصل از اصطلاحات عربي و اسلامي آمده تا براي غير مسلمانان قابل فهم باشد.[12]
او در اين دو كتاب به وصف تجارب خود در طول سفر و مكانها و مردمي ميپردازد كه ديده است. بيش از دو سوم كتاب به شرح مسير از لندن تا مكه اختصاص دارد و كمتر از يك سوم آن به وصف شهر مكه، مكانهاي مقدس آن و مناسك حج ميپردازد. مطالب كتاب، برداشتهاي شخصي نويسنده است كه بخشي از آن به بيان حوادث و بخش ديگر به احوال و احساسات دروني وي اختصاص دارد. بخش اخير بيشتر مربوط به ايام حج و حضور او در مكه است. فصلهاي هر دو كتاب بر پايه نام شهرها و اماكني كه وي در اين سفر به آنها رفته، نامگذاري شده است.
تامسون هر گاه موضوعي را ياد ميكند كه با قرآن ارتباط دارد يا قرآن به آن اشاره كرده است، آيه و ترجمه انگليسي آن را آورده[13] و در نقل روايات، به كتاب الموطأ مالك ابن انس بسيار استناد نموده[14] و گاه از شعر نيز بهره برده است.[15]
او در بخشهايي از كتاب كه در باره مشاهد مشرفه سخن گفته، بيشتر به حال و هواي معنوي خود پرداخته و كمتر وصف آنها را آورده و هر گاه بدين كار دست زده، وصفهايش بيشتر نمادين است.
تامسون در اين سفر از كشورهاي يونان، مصر و سودان گذشته[16] و در هر شهر از مكانهاي تاريخي و مذهبي ديدار كرده است. ماه رمضان را در خارطوم، در زاويههاي صوفيه سپري كرده و همراه دراويش روزه گرفته است. او به صراحت از وهابيت نام نميبرد؛ اما گاه از عقايد سختگيرانه وهابيان انتقاد ميكند. هنگام زيارت شهداي بدر كه وهابيان مانع ورود زنان به منطقه قبور شهدا ميشوند، تامسون و دوستش دچار شگفتي ميشوند و بر اين باورند كه اين رفتار وهابيان هيچ توجيهي از قرآن و سنت ندارد.[17] نيز هنگامي كه ميشنود آنان درخت خرمايي را به اين بهانه بريدهاند كه منسوب به پيامبر
است و شايد احترام به آن باعث رواج بتپرستي شود، اين كار را نكوهش و تمسخر ميكند.[18]
است و شايد احترام به آن باعث رواج بتپرستي شود، اين كار را نكوهش و تمسخر ميكند.[18]
با اينكه تامسون در اروپا رشد كرده و مدتي كوتاه از مسلمان شدنش ميگذشته، به سرعت با فرهنگ و زندگي مسلمانان در كشورهاي فقير افريقايي مأنوس شده و سختيهايي مانند بيپولي و خوابيدن در زواياي صوفيه يا گوشه مسجد و همغذا شدن با مسلمانان فقير و نيز مشكلات بهداشتي آن زمان، مايه آزار وي نشده و بر خلاف سفرنامهنويسان مشابه، از آنها ياد نكرده است. آن چه بيشتر براي وي نمود يافته، اخلاق نيك و مهماننوازي مسلمانان بوده است.
تامسون پس از دو ماه اقامت در خارطوم، با هواپيما به جده رفته و بيدرنگ شبانه راهي مكه شده و هنگام اذان صبح روز هشتم ذيحجه به آن شهر رسيده است. شرح وي از روزهاي حضورش در مكه و اعمال حج، بسيار احساسي و آميخته به مضامين لطيف و عرفاني است.[19] او اين سفر را در عميق شدن فهمش از اسلام بسيار مؤثر ميداند و در جايي اشاره ميكند: «هنگامي كه مسلمان شدم، از حج چيزي نميدانستم و معناي آن را درنمييافتم و هيچ انگيزهاي براي اداي آن نداشتم. اما اكنون كه اعمال حج را آغاز كردهام، معناي آن را درك ميكنم و برايم روشن شده است كه حج از معقولترين كارها در جهان است.»[20]
در يكي از روزهاي حضور وي در مكه، هنگامي كه او و همراهانش پس از طواف به خانه بازميگردند، درمييابند كه پول يكي از همراهان در حين طواف به سرقت رفته است. آنان شگفتزده ميشوند كه چگونه كسي
در اين هنگام براي دزدي به حرم الهي ميآيد.[21]
در اين هنگام براي دزدي به حرم الهي ميآيد.[21]
تامسون و همراهانش پس از اداي اعمال و مناسك حج، رهسپار مدينه ميشوند. گزارش سفر از اين مرحله تا هنگام بازگشت به لندن، در كتاب دوم يعني The way back آمده است. او در حركت به سوي مدينه، از بدر ديدار ميكند. وصف او از نبرد بدر خواندني است.[22] وي بيشتر مدت اقامت خويش در مدينه را به زيارت قبر پيامبر، قرائت قرآن و دعا و ذكر و نماز[23]، و خواندن ديوان شيخ محمد ابن الحبيب در روضه مشرفه ميگذراند.[24] او گزارشي كوتاه از زيارت قبور عمر و ابوبكر آورده است. آنگونه كه در كتاب آمده، وي فقط يك بار به قبرستان بقيع ميرود و آن را مكاني ميشمرد كه بسياري از اصحاب و خاندان و تابعان پيامبر در آن مدفونند[25]؛ اما به مدفون بودن چهار تن از امامان شيعه و عثمان بن عفان در آن جا اشاره نميكند.
نويسنده از مكانهاي مهم تاريخي مانند مسجد قبا و محل نبرد خندق و مسجد قبلتين ديدار ميكند و در باره هر يك از اين مكانها تاريخچهاي ميآورد.[26] نيز دو بار براي ديدن منطقه احد و زيارت شهداي نبرد احد به آن جا ميرود كه يك بار آن با پاي پياده راه ميسپارد.[27] همچنين از دانشگاه مدينه كه بيرون از شهر قرار داشته، ديدار ميكند و يك شب را در خوابگاه دانشجويان ميگذراند.[28]
تامسون پس از پايان سفرش راهي كشور اردن ميشود[29] تا از آن جا به اروپا رود. وي در طول اين مسير، از محل نبرد تبوك ديدار ميكند.[30] در برگشت به لندن، از كشورهاي اردن (امّان)، سوريه (دمشق، حِمص، حلب)، تركيه (آدانا، اِرِقلي،كُنيا،كوتاهايا، استامبول)، يونان (آتن، پاترا)، ايتاليا (باري، رم)، و فرانسه (چالُن، پاريس، بِيوايس،كالِي، دُوِر) گذشته و سرانجام در زمستان وارد لندن شده است. بيش از دو سوم كتاب به گزارش اين مسير اختصاص دارد.
سفرنامه تامسون به سال 1994م. در دو جلد با دو عنوان The difficult journey در 323 صفحه و The way back در 259 صفحه و قطع رقعي در انتشارات طاها (Ta-Ha publisher ltd) در لندن به چاپ رسيده است. وي به سال 2001م. نيز به زيارت خانه خدا رفت.[31]
منابع
جمهرة الرحلات: احمد محمد محمود، الدار السعوديه، 1431ق.Thomson Ahmad- The difficult journey-Ta Ha ltd – London 1994. / Thomson Ahmad،The way back،Ta-Ha ltd، London 1994. / Thomson Ahmad Muhammad Ata’ur-rahim AJesus prophet of Islam -Ta Ha ltd London 1995. / www.starnostar.com. / www.gatewaytodivinemercy.com.
سيد حامد عليزاده موسوي
[1]. www.starnostar.com/Hajj-Ahmad-Thomson-Info-Real-Name-Martin-Thomson-Bio-Hajj-Ahmad-Thomson-Profile-Statistics/14380/Biography/
[2]. Jesus prophet of Islam ,p 335.
[3].www.gatewaytodivinemercy.com/hajj-ahmad-thomson.html.
[4]. www.gatewaytodivinemercy.com/hajj-ahmad-thomson.html.
[5]. salafimanhaj.com/pdf/Al-MuraabitoonMovement.pdf.
[6]. The way back, p60,83,243.
[7]. www.gatewaytodivinemercy.com/hajj-ahmad-thomson.html.
[8]. www.wynnechambers.co.uk/aboutus.php.
[9]. www.ketab.ir/bookview.aspx?bookid=1525187.
[10]. جمهرة الرحلات، ج2، ص100.
[11]. The Muslim world vol 89 ,p70.
[12]. The way back, p210.
[13]. The way back, p3,9,10,18,2021,60,…
[14]. The way back, p11,12,14,21,24,25,…
[15]. The way back, p19,51-59,…
[16]. جمهرة الرحلات، ج2، ص100.
[17]. The way back, p10.
[18]. The way back, p43.
[19]. جمهرة الرحلات، ج2، ص107.
[20]. جمهرة الرحلات، ج2، ص108.
[21]. جمهرة الرحلات، ج2، ص109.
[22]. The way back, p9.
[23]. The way back, p51-53.
[24]. The way back, p65.
[25]. The way back, p22.
[26] The way back, p27-29.
[27]. The way back, p23,34.
[28]. The way back, p31.
[29]. The way back, p77.
[30]. The way back, p71.
[31]. http://www.thecitycircle.com/past-events/hajj-stories.