زیارت در دائرةالمعارف اسلام
مدخل زیارت در دائرةالمعارف اسلام، مدخلی مفصل است که بهدست تعدادی از مستشرقان تحریر شده و مناسک و کتابهای زیارتی را در ده نقطه مهم از جهان اسلام بررسی کرده است. بخش نخست این مدخل در شماره قبلی مجله میقات ارائه شد؛ بخش دوم آن در این مقاله تقدیم میشود و بخشهای بعدی نیز در شمارههای آتی ملحق میگردند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، مقاله «زيارت در دائرةالمعارف اسلام» به قلم حجت الاسلام هادي ولي پور در صدو يكمين شماره فصلنامه ميقات حج به چاپ رسيد.
بزرگترين مجموعة پژوهشي مستشرقان دربارة دين اسلام، دائرةالمعارف اسلام (EI)، چاپ ليدن هلند است كه با تلاش خاورشناساني چون گلدزيهر (Goldziher, Ignaz.)، دخويه (De Goeje, M. J) و هوتسما) Houtsma, Martin Theodore) از سال 1908م شده و تاكنون به ويراست سوم (EI3) رسيده است. موضوع زيارت بهدليل پرسشها و چالشهاي فراروي آن در عصر حاضر، توجه انديشمندان مسلمان بسياري را جلب كرده است. ترجمه و ارزيابي مطالبي كه با رويكرد تاريخي و روش خاص مستشرقان غير مسلمان نگاشته شده، ميتواند در تبيين برخي ابعاد اين موضوع مفيد باشد.
مدخل زيارت در دائرةالمعارف اسلام، مدخلي مفصل است كه بهدست تعدادي از مستشرقان تحرير شده و مناسك و كتابهاي زيارتي را در ده نقطه مهم از جهان اسلام بررسي كرده است. بخش نخست اين مدخل در شماره قبلي مجله ميقات ارائه شد؛ بخش دوم آن در اين مقاله تقديم ميشود و بخشهاي بعدي نيز در شمارههاي آتي ملحق ميگردند.
در نتيجه گيري مقاله مي خوانيم: به جز اين دو، هرآنچه در تقدس اين مكان گفته ميشود و هرآنچه در برخي نوشتههاي شبهتاريخي آمده، بيپايه و تأييد نشده است (Berque (1958م)، اليوسي، (Al-Yousi)، ص۶۰)
روحانيون جهت ايجاد چهارچوبي پايدار براي اين زيارتگاهها، اغلب با مريدان خود توافقنامه (شرط) ميبستند. در دهه ۱۹۷۰م، ديل ايكلمن،[21] هنگام بررسي آنچه نويسنده آن را «مركز زيارتي» شهر ابوالجعد مراكش مينامد، شنيد كه اين قراردادها، از دوران بنيانگذار اخوت زاويه شرقَوَة، سيدمحمد الشرقي (م۱۰۱۰ق/۱۶۰۱م)، با قبيلههاي موكل منطقه بسته شده است. آستين (1976م)، اسلام مراكشي (Moroccan Islam)، ص۱۶۹) نخستين بار، ژاك برك[22] توجهات را به اينگونه شروط جلب كرد. او «شرط»هاي ميان قبايل اطلس بزرگ[23] و قديسان محلي را در اواخر دهه ۱۹۴۰م كشف و نمونهاي از آن را در كتاب ساختارهاي اجتماعي اطلس بزرگ (Structures Sociales du Haut Atlas) (۱۹۵۵، ۱۹۷۸، ص۲۷۸) منتشر كرد. اين قراردادها به مراكش محدود نبودند.*
امروزه برخي از اين زيارتگاههاي محلي با همان حرارت گذشته پابرجا است. اسبوع تيميمون[24] از جملة اين زيارتگاهها است كه هر ساله پذيراي هزاران زائر ميباشد. اما از سال ۱۹۹۳م، كه «گروههاي مسلح مسلمان» (GIA)، طرفداران متعصب آيين قديسان، اين حرم الجزايري را تخريب كردند، مراسم طعامي چون فليته (Flitta)، برگزار نشده است؛ مراسميكه قبيله براي بزرگداشت قديسش، سيدمحمد بنعوده (Sidi M'hammad b. 'Uda)، (زنده در قرن هفدهم) برگزار ميكرد.
اين گردهمايي در اواسط دهه ۱۹۵۰م، هنوز هم از ديدنيترين گردهمآييهاي منطقه بود. اميل درمنگام (E. Dermenghem)، در كتاب آيين قديسان در اسلام مغربيان[25] (پاريس، ۱۹۵۴) آن را «يكي از بهترينِ اين مراسمها» ميخواند. اين مطلب در مورد مراسمي كه براي بزرگداشت لاله عزيزه (قديسي از قرن چهاردهم ميلادي) در اطلس بزرگ برگزار ميشد نيز صدق ميكند. بيست سال بعد، پاول پاسكون (P. Pascon)، در بازديد مجدد از مسير حركت برك، به طور اتفاقي، چنين مشاهده كرد:
مهاجري كه در حال بازگشت بود، آشكارا اعلام كرد كه مطابق با آداب و رسوم كهنه قرباني نخواهد داد... . در ماه مي ۱۹۷۶م، بولدوزرها كركور بزرگ [مدخل مربوطه] لاله عزيزه را براي تعريض جاده به داخل يك مسيل راندند... . در جولاي همان سال، جمعيت در حريم قديسه، به اندازه كشتن يك گاو هم نبود (ساختارهاي اجتماعي اطلس بزرگ).[26]
اين نمونهها نشان ميدهد كه فاكتورهاي زيادي در تسريع افول گردهماييهاي مذهبي بزرگ مغرب نقش داشته است. برخي از اين فاكتورها ناشي از تغييرات اجتماعي سياسي و برخي حاصل يكسانسازي بخش اعظم جمعيت است. اما دستة ديگري هم وجود دارد كه از شرايط جديد اجتماعيسازي مذهبي به وجود آمده كه مروج اصلي آنها در ابتدا، دولت بوده است. امروزه اين نقش در الجزيره بر عهدة گروههايي است كه در مراكش تحمل ميشوند اما در تونس غيرقانوني هستند و همة آنها خود را اسلامگرا ميدانند.
براي مشاهده متن كامل مقاله اينجا را كليك نماييد.