آداب سخن و زبان در بیتالله الحرام را بشناسیم
برای ایجاد دوستی بین زائر بیتاللهالحرام و خداوند باید شرایطی را مهیا کرد که ذکر، راستگویی، استغفار و شگرگزاری برخی از آنها هستند.
هرچه زائر در دوستى با پرورگار، ثابتقدم باشد و به محبوب حقیقى امید بندد و دوستى خدا را در بندگى و پیروى از او بداند، خداوند نیز او را در زمره محبوبان خود قرار مىدهد. برای ایجاد دوستی بین زائر بیتالله الحرام و خداوند باید شرایطی را مهیا کرد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ذکر
دوران سفر، فرصتى مناسب است تا زائر، با بهرهگیرى از زبان با یاد خدا انس بگیرد و با تلاوت دعا و گفتن ذکر، دل خود را صفا بخشد و از این توفیق معنوى بهره برد. ذکر زبانى از راههاى مؤثر انس با خداست. خواندن نمازهاى یومیه و نافله، دعا و نیایش، مناجات با معبود و گفتن ذکر، جلوههاى انس با خداست.
حضور زائران در فضاى معنوى مسجدالنبى و مسجدالحرام، بهترین فرصت براى این انس است. در آموزههاى دینى، سفارش شده است زائران، زبان خویش را همواره به ذکر خدا عطرآگین کنند و پیوسته خدا را به بزرگى و یکتایى بستایند. همچنین، بر محمد و آل محمد(ص) صلوات بفرستند یا نامهاى مبارک خداوند را به زبان بیاورند.
راستگویى
راستى و صداقت، از صفات برجسته زائران است و منزلت و جایگاه آنان را نزد همسفران ارتقا مىبخشد و موجب جلب اعتماد همسفران مىشود. زائران باید در سفرهاى معنوى، این ویژگى نیکوى انسانى را ارج نهند و آن را در وجود خویش، بیش از پیش پرورش دهند تا حجشان مقبول درگاه الهى قرار گیرد و در برابر صدقشان پاداش گیرند. در آیهاى از قرآن مىخوانیم «لیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ؛ هدف این است که خداوند، راستگویان را به خاطر صدقشان پاداش دهد»
راستگویى، سبب تزکیه و پاکى کردار آدمى مىشود؛ چنانکه امام صادق(ع) مىفرماید: «مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَکى عَمَلُهُ؛ آن که زبانش راست بگوید، عملش پاک مىشود».
استغفار
از راههاى نزدیکى به خداوند مهربان، استغفار است. استغفار نوعى عبادت، و عبادت، از عوامل رشد روحى و معنوى است. عبادت آرامبخش و روحافزا است. زیبایى عبادت به این است که انسان، با برترین موجود، یعنى کمال بىنهایت هستى، ارتباطى عمیق برقرار مىکند و بىهیچ پرده و حجابى با او سخن مىگوید. استغفار نیز از شیرینىهاى زبان است. انسان باید از گناهى که مرتکب شده، توبه کند و حتى اگر گناهى مرتکب نشده باشد نیز، پسندیده است در همه حال استغفار گوید. در حقیقت، مىتوان گفت استغفار، نوعى دعاست و انسان، همواره باید دعا کند؛ زیرا دعا سلاح مؤمن و روح عبادت است. البته استغفار باید با یقین و حضور قلب باشد و تنها گفتن این کلمه کافى نیست، بلکه باید به معناى عمیق آن توجه شود. استغفار کردن باید موجب تحول درونى در شخص شود؛ به گونهاى که دیگر مرتکب گناه نشود.
استغفار بىروح
رفاعه مىگوید: ما در جنگ جمل با امیرالمؤمنین(ع) بودیم. حضرت کسى را دنبال طلحة بن عبیدالله فرستاد و خواستار شد که با او ملاقات کند. طلحه نزد حضرت آمد. امام(ع) به او فرمود: تو را به خدا سوگند مىدهم آیا از رسول خدا(ص) نشنیدى که فرمودند: «هرکس من مولاى اویم، پس على مولاى اوست. خدایا! دوست بدار هرکس على را دوست دارد و دشمن بدار هرکس على را دشمن مىدارد»؟! طلحه گفت: «آرى شنیدهام!» حضرت فرمود: «پس چرا به جنگ با من برخاستهاى؟ تو اول کسى بودى که با من بیعت کردى و سپس بیعت خود را شکستى. درحالىکه خداوند عزوجل مىفرماید: هر کس پیمانشکنى کند تنها به زیان خود پیمان شکسته است». در این هنگام طلحه گفت: «استغفرالله» و سپس برگشت. با اینکه در مقابل على(ع) از کرده خود طلب استغفار کرد، اما وقتى به سپاه جمل برگشت به رفتار اشتباه خود ادامه داد و در این جنگ کشته شد و طلحة الخیر به طلحة الشر تبدیل شد.
قرائت قرآن
قرآن، کتاب آسمانى و روشنگر راه زندگانى مسلمانان جهان و معجزه جاویدان رسول اکرم(ص) است. خواندن قرآن قلب را آرام و نور چشم را زیاد مىکند. چه زیباست که زائر هر فرصتى به دست آورد، شمیم جان خویش را با خواندن آیات مبارک قرآن بنوازد و روح خویش را صیقل دهد. خصوصا اگر این فرد زائر خانه خدا و شهر رسول الله باشد؛ جایى که مرکز نزول قرآن است و جاى جاى آن یادآور نزول آیات الهى است. تلاوت و ختم قرآن در مدینه و مکه اهمیت ویژهاى دارد. امام سجاد(ع) فرمود: «هرکس در مکه ختم قرآن کند، نمىمیرد تا آنکه پیامبر خدا(ص) را ببیند و جایگاهش را در بهشت بنگرد.
شکرگزارى
از زیبایىهاى زبان، نعمت شکرگزارى است. خداوند مهربان، تنها معبودى است که شایسته شکرگزارى است و انسان هرگز نمىتواند با زبان خویش، از عهده شکر او برآید. خداوند متعال، نعمتهاى بسیارى، از جمله چشم، گوش، زبان، راه رفتن و ... به انسان بخشیده است؛ نعمتهاى بزرگى که مىتوانیم به وسیله آنها به راه حق و حقیقت رهنمون شویم. امام سجاد(ع) در مقام شکر از محضر پروردگار میفرماید: خدایا! هرگاه کسى در طریق شکر تو، به سرمنزلى رسد، احسان دیگرى از سوى تو براى او فراهم آید و سپاس دیگرى را بر وى لازم گرداند؛ هرچه در فرمانبردارى از تو کوشش کند، به سرانجامى نرسد و به آن مرتبه از طاعت که تو به فضل و احسان خود سزاوار آن هستى، دست نیابد. پس شاکرترین بندگانت، از سپاس تو ناتوان باشد و عابدترین ایشان، از فرمانبردارىات فرو ماند.
دعا و راز و نیاز با خدا
از جلوههاى زیباى بهرهگیرى از زبان، مىتوان به راز ونیاز با خداوند منان اشاره کرد. براى مؤمنانى که به معرفت رسیدهاند، شکوهمندترین زمان، لحظهاى است که در محضر پروردگار هستى، به دعا و مناجات مىپردازند و با سادهترین الفاظ، در برابر تواناترین قدرت، ابراز ناتوانى مىکنند.
رسولان الهى، در تنگناهاى زندگى با دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند، از او یارى مىخواستند. زندگى ائمه(ع) نیز سرشار از مضامین زیبایى است که با مقدسترین کلمات، پروردگار را مىستودند.