یاداشت-حج، صلح پایدار و مجمع گفتوگوهای منطقهای
دکتر سیدمحمد حسینی سفیر اسبق ج.ا.ا در عربستان سعودی.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، روزنامه آفتاب یزد در یاداشتی به قلم دکتر سیدمحمد حسینی سفیر اسبق ج.ا.ا در عربستان سعودی نوشت:
سخنی منقول از چرچیل است که میگوید"آنهایی که جنگ را میبرند، آنهایی نیستند که صلح را پیریزی میکنند و برعکس آنها که صلح را ایجاد میکنند، نمیتوانند برندگان جنگ باشند." متون سیاسی و نظریههای غالب در روابط بینالملل، صلح را در مقابل جنگ تعریف میکنند. صلح، در این متون نبود جنگ تعریف میشود و دولتها مهمترین بازیگران ایجاد صلح تلقی میشوند. دولتها با ایجاد بازدارندگی نظامی و سیاست معطوف به قدرت،صلح و ثبات نسبی ایجاد میکنند و این وضعیت ترجمان رویکرد مدرن به صلح است. رویکرد مدرن به صلح، دولتها را مهمترین مبتکران و ایجادکنندگان صلح معرفی میکند و در این میان نقش اجتماعات و فرهنگ در تکوین صلح را نادیده میگیرد. اجتماعات صلحآمیز در این رویکرد، تابعی از اراده دولتها به صلح است. رویکرد کلاسیک به صلح اما صلح ناشی از اجبار را صلحی موقت و ناپایدار میداند و در نقطه مقابل، صلح پایدار را جامعه محور، فرهنگ محور و محصول تکوین صلح در بطن لایههای اجتماعی معرفی میکند. در رویکرد کلاسیک، صلح محصول دولتها نیست، محصول اجتماعات است. صلح ناشی از اراده معطوف به قدرت نیست بلکه از رابطه اجتماعات در فضایی آزاد تکوین مییابد. صلح پایدار محصول گستره وسیعی از اقناع، رضایت و روندهای همزیستی اجتماعات ایجاد میشود و خود را به دولتها تحمیل میکند. در یک کلام صلح محصول تعاملات اجتماعات است و دولتها نمیتوانند خالق صلح پایدار باشند. به طریق اولی روشن است که یک ابرقدرت یا امپراطوری نمیتواند صلحی جهانی، یعنی گستره وسیعی از اقناع، رضایت و روندهای همزیستی را در سطح دولتهاایجاد کند، چه رسد به آنکه بخواهد این کار را در سطوح خردتر، یعنی بین ملتهای منطقه و گروههای قومی به انجام رساند و به اینترتیب به استقرار صلح در معنای واقعی آن بپردازد.
منطقه خاورمیانه بیش از یک قرن اسیر تعارضات ساختاری و اختلافات قومی، مذهبی، مرزی، سرزمینی، سیاسی و اقتصادی است و در این میان سیاستهای استعماری و مداخله قدرتهای بزرگ بر آتش این تعارضات افزوده است. منطقهای که از آغاز شکلگیری پس از جنگ جهانی اول رنگ آرامش و ثبات به خود ندیده و در جنگ دائمی، کودتا و شورش همواره سوخته است.
پس از حادثه 11 سپتامبر، تروریسم به عنوان بزرگترین تهدید امنیت بینالملل در خاورمیانه ریشه دواند و شیوع پیدا کرد و امروز به دغدغه اول امنیتی همه کشورهای منطقه بلکه جهان تبدیل شده است. روشن است که جنگ و ناامنی زمینه را برای حیات و تکثیر تروریسم فراهم میکند و در نقطه مقابل صلح پایدار و امنیت زمینه ریشهکنی تروریسم را فراهم میکند. با رویکردی که از صلح کلاسیک معرفی کردیم، صلح پایدار و امنیت بدون مشارکت اجتماعات حاصل نمیشود. عدم ارتباط اجتماعات زمینه را برای جنگ روانی و القائات و تصورات غلط فراهم میکند. هر چه دیوار میان ملتهای مسلمان بلندتر باشد، زمینه نفوذ قدرتهای مداخلهگر در مسائل منطقهای فراهم میشود. در این میان دولتهای منطقهای نیز اسیر برداشتها و سوء برداشتها نسبت به یکدیگر میشوند و از یکدیگر تصور تهدید دارند. در این فضا کنشهای صلحجویانه نیز کنشی خصمانه تلقی میشود و راه بر هرگونه تعامل و گفتوگو و رفع سوء تفاهم بسته میشود.
با رویکرد کلاسیک به صلح، صلح پایدار در خاورمیانه در گرو تعاملات و گستره ارتباطات اجتماعات مردمیاست. همزمان اراده قدرتهای منطقه به آغاز گفتوگو و تعامل، رسیدن به صلح پایدار را تسریع میبخشد. پیشنهاد دکتر ظریف مبنی بر تشکیل مجمع گفتوگوی منطقهای برای مبارزه با تروریسم و حل مسائل منطقهای در این بستر نتیجهبخش خواهد بود. به گفته دکتر ظریف مجمع گفتوگوی منطقهای در نهایت میتواند همکاری امنیتی، توسعه و اصلاح تصورات کشورها از یکدیگر را فراهم کند. ظریف بر عدم مداخله قدرتهای بزرگ تاکید کرده و استفاده از ظرفیت سازمان ملل متحد برای آغاز این مذاکرات را پیشنهاد کرده است."نقش منطقهای برای سازمان ملل متحد که پیش از این در قطعنامه 598 شورای امنیت پیش بینی شده، میتواند به کاهش دغدغهها و نگرانیها، به خصوص نزد کشورهای کوچکتر، تمهید تضمینها و سازوکارهایی برای حفظ منافع مشروع جامعه بین المللی و پیوند هر گونه گفتوگوی منطقهای با مسائلی که ذاتاً فراتر از مرزهای منطقه میروند، کمک کند."موفقیت مجمع گفتوگوهای منطقهای با وساطت سازمان ملل متحد و همکاری و اراده دولتهای منطقه زمینه ایجاد صلح پایدار در سطح دولتی را فراهم میکند اما صلح پایدار بر اساس آنچه در مورد رویکرد کلاسیک به صلح گفتیم مستلزم تکوین صلح از لایههای اجتماعی و فرهنگی است. به عبارت دیگر چشمانداز مجمع گفتوگوهای منطقهای در گرو تکوین صلح از اجتماعات مردمیو نخبگی در سطح جوامع و چانهزنی دولتها با یکدیگر در سطح دولتی است.
کنگره حج، ظرفیتی بینظیر از اجتماعات مسلمانان است که بیواسطه و فارغ از سیاست معطوف به قدرت، زمینه ارتباط، تعامل و همفکری مسلمانان را فراهم میکند.حج در وهله نخست احساس همبودگی را میان مسلمانان تقویت میکند. یک قبله، یک قرآن، یک پیامبر و آیین مشترک؛ هویت واحد میان مسلمانان را تقویت میکند. امکان تبادل نظر مسلمانان، اصلاح ذهنیتها و سوء برداشتها
از دیگر ملتها، از نتایج کنگره معنوی حج است. حج میتواند زمینه ساز صلح پایدار باشد و زمینههای همکاری و همگرایی کشورهای مسلمان بر اساس منافع مشترک در بلند مدت را فراهم نماید.