جلوه  عاشورا  زینب (س) جلوه  عاشورا  زینب (س) جلوه  عاشورا  زینب (س) بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
جلوه  عاشورا  زینب (س) جلوه  عاشورا  زینب (س) جلوه  عاشورا  زینب (س) جلوه  عاشورا  زینب (س) جلوه  عاشورا  زینب (س)

جلوه عاشورا زینب (س)

به گزارش خبرنگار اعزامی پایگاه اطلاع رسانی حج و زیارت به کربلا، حجت الاسلام و المسلمین قادری، درباره عظمت زینب (س) در حرم مطهر امام حسین (ع) به ایراد سخنرانی پرداخت همچنین مداح اهل بیت (ع) حاج احمد زمانی، به مدیحه سرایی.

حجت الاسلام و المسلمین قادری، یکی از جلوه های برجسته و پررنگ واقعه کربلا را حضور حضرت زینب (س) دانست و گفت: با اینکه وی جزو شهدای عاشورا نیست ولی آن چنان جلوتر از شهدای واقعه است که فقط در کنار امام حسین (ع) دیده می شود؛ به گونه ای واقعه عاشورا منهای ایشان، قابل فهم و تفسیر نیست. اگر در یک صفحه، واقعه سیدالشهدا (ع) است، در صفحه مقابل خواهرش دیده می شود. راز این مطلب را باید در خصوصیات زینب (س) جستجو کنیم


نخستین خصیصه ایشان، "عارفه و عابده" بودن است. از سنین کودکی، دریافت و درکی که از صفات جمال وجلال الهی داشت، نشان می داد که وی در دریافت معنوی و عرفانی، فردی معمولی نیست بلکه سرآمد همه عرفان و سالکان است. از همین رو از همان کودکی، کانون توجه امام عارفان (ع) قرار گرفت.


روزی امام علی (ع) وارد منزل شد، زینب چهار ساله در دامنش نشست و گفت: تو مرا دوست نمی داری!! امام پرسید: چرا؟ گفت: چون قلب تو مالامال از محبت خدا است و دیگر نمی تواند جایی برای محبت زینب باشد. امام پرسید: رابطه پدر با دختر در چیست؟ عرض کرد: محبت برای خدا و دلسوزی برای من زینب است. امام (ع) شگفت زده، فرمود: "فداک ابوک." پس از پنجاه سال، زینب در سلوک معنوی و عرفانی در جایی ایستاد که امام شهیدان در هنگام خداحافظی وی را در آغوش کشید و فرمود: "در نماز شبت مرا هم دعا کن" پس اعتبار و منزلت واقعه عاشورا این است. سید الشهدا (ع) چنین عارفه ای را در کنار خود داشت.


دومین خصیصه اینکه امام را "امام و مقتدای مفترض الطاعه" می دید؛ نه برادر. وجود امام به عنوان یکی از اعضای خانواده تلقی نمی شد تا جایگاه امام برایش عادی شود بلکه اطاعت و ادب در برابر وی را بر خود لازم می دانست.


هلال می گوید: شب عاشورا قدم می زدم مبادا دشمن به محل خیمه گاه نفوذ کند. امام مرا دید و فرمود: بیا از سیاهی شب استفاده کن و از کربلا خارج شو و خودت را نجات بده. عرض کردم هرگز چنین کاری نخواهم کرد. امام از من جدا شد و وارد خیمه خواهرش گردید. مایل بودم ببینم زینب چه سلوکی با حسین (ع) دارد؟ دیدم با همه قامت در برابرش بلند شد و سپس با وسایل معمولی بالشی درست کرد، پشت سر امام گذاشت تا آقا راحت باشد سپس دو زانو مقابلش نشست و عرض کرد: آیا این هفتاد و دو تن فردا تو را تنها نمی گذارند؟ یعنی در آن شرایط، اصلا به خودش فکر نمی کرد بلکه به سلامت جان امام می اندیشید.


سومین خصیصه که زینب را زینب کرد و به حق زینت پدر شد، "بصیرت" است. یعنی در شرایطی که حتی خواص در درک شناخت حق از باطل درمانده بودند که در جای خودش بیشتر توضیح خواهم داد وی نه تنها حق را شناخت بلکه همراه  امام زمان خودش شد و همه مشکلات بعد از واقعه، حتی حفظ جان امام سجاد (ع) را به جان خرید. در گزارشی آمده است: "عبدالله بن عباس کنار حجر اسماعیل در مکه، عاجزانه از امام می خواست حال که تصمیم رفتن به کوفه را داری، حداقل زنان را با خودت نبر! زینب که ناظر رایزنی عبدالله بن عباس بود، فوری وارد مذاکره شد و قاطعانه فرمود: "اگر شما همراه امام نمی شوید، رایزنی نکنید که امام ما زن ها را نبرد چراکه ما خود همراه او شدیم، او از ما نخواست که همراه او شویم."




نظرات کاربران