داستان هایی از زندگی امام هادی(ع) داستان هایی از زندگی امام هادی(ع) داستان هایی از زندگی امام هادی(ع) بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
داستان هایی از زندگی امام هادی(ع) داستان هایی از زندگی امام هادی(ع) داستان هایی از زندگی امام هادی(ع) داستان هایی از زندگی امام هادی(ع) داستان هایی از زندگی امام هادی(ع)

داستان هایی از زندگی امام هادی(ع)

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، ابوهاشم جعفری، از شاگردان و اصحاب برجسته امام رضا(ع) و امام هادی(ع) بود. روزی امام هادی(ع) او را دید و قاطعانه به او فرمود: «چرا تو را نزد عبدالرحمان بن یعقوب می بینم؟» ابوهاشم گفت: «عبدالرحمان، دایی من است.» امام فرمود: «عبدالرحمان درباره خدا سخن نادرست می گوید و ذات پاک خدا را به صورت جسم و او را دارای نشانه های جسم توصیف می کند؛ یا با او هم نشین شو و ما را واگذار و یا با ما باش و او را واگذار!» ابوهاشم گفت: «او هرچه می خواهد بگوید. به من چه زیانی می رساند، وقتی که من عقیده ای به گفتارش نداشته باشم؟» امام پاسخ داد: «آیا نمی ترسی که عذابی بر او فرود آید و آن عذاب، تو را نیز فراگیرد؟»


دارو رسانی امام هادی(ع) به بیمار


شخصی به نام زید بن علی می گوید: به بیماری سختی مبتلا شدم. شبانه برایم پزشک آوردند. پزشک به خوردن دارویی دستور داد، ولی چنان دارویی را پیدا نکردم. هنوز پزشک از خانه ام بیرون نرفته بود که خدمتکار امام هادی(ع) به خانه ام آمد. شیشه ای را که همان دارو در آن بود، به من داد و گفت: امام هادی(ع) سلام می رساند و می فرماید: «از همین دارو در این چند روز استفاده کن.» آن دارو را گرفتم و خوردم و سلامتی خود را بازیافتم.


کشاورزی امام هادی(ع)


علی بن حمزه می گوید: امام هادی(ع) را دیدم که در زمین خود مشغول کار و کوشش است؛ به گونه ای که قدم های مبارکش غرق در عرق شده بود. عرض کردم: فدایت شوم! مردان کجایند که به جای شما کار کنند و نگذارند شما زحمت کشید؟ امام هادی(ع) فرمود: «ای علی! آن که بهتر از من و پدرم بود، در زمین خود کار کرد.» عرض کردم: او کیست؟ امام فرمود: «رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و همه پدرانم با دست خود کار می کردند. کار کردن، شیوه پیامبران، رسولان و انسان های شایسته است».


پرهیز از بد گفتن به روزگار


حسن بن مسعود می گوید: «روزی به محضر امام هادی(ع) رسیدم. آن روز بر اثر زمین خوردگی، انگشتم ضربه دیده و شانه ام نیز آسیب دیده بود. همچنین در میان ازدحام جمعیت، لباس هایم پاره شده بود و از هر سو به تنگ آمده بودم. بنابراین، با عصبانیت گفتم: ای روزگار! خدا شر تو را از سر من کوتاه کند. ای روز، عجب روز بدی هستی!


امام هادی(ع) به من رو کرد و فرمود: «تو نیز با اینکه با ما رفت و آمد می کنی، این حرف ها را می زنی و گناه خود را بر گردن بی گناهان می افکنی؟» با شنیدن این سخن، فهمیدم اشتباه کرده ام و گفتم: «مولا و آقای من! از درگاه خدا استغفار و طلب آمرزش می کنم. امام فرمود: سوگند به خدا! این دشنام ها سودی به حال شما نمی بخشد، بلکه خداوند به این دلیل که بی گناهی را سرزنش می کنید، شما را مجازات خواهد کرد. مگر نمی دانی که پاداش و کیفر در دنیا و آخرت به دست خداست؟» گفتم: چرا مولای من! حضرت فرمود: «تکرار نکن و برای روزها دخالت و نقشی در حکم خدا قائل مشو!» گفتم: به چشم ای آقای من!»


پاسخ امام هادی(ع) به پرسش های پیچیده یحیی بن اَکْثَم


یحیی بن اَکْثَم، از دانشمندان برجسته درباری بود که چند سؤال مشکل را تنظیم کرد و به واسطه برادر امام هادی(ع)، برای آن حضرت فرستاد. امام پس از اینکه دریافت برادرش نمی تواند به پرسش ها پاسخ دهد، فرمود: جواب پرسش ها را بنویس!


1. پرسش: بر اساس آیه 40 سوره نمل، آن که علمی از کتاب داشت (یعنی وزیر سلیمان به نام آصف)، به سلیمان گفت: من تخت بلقیس را پیش از آنکه چشم بر هم نهی، نزد تو حاضر می کنم. سؤال من این است. مگر پیامبر خدا، حضرت سلیمان به علم آصف نیازمند بود؟


پاسخ امام: «آن که علمی از کتاب داشت، آصف بود و حضرت سلیمان از شناخت آنچه آصف می شناخت، ناتوان نبود، بلکه می خواست به امت خود بفهماند حجت پس از من آصف است و آن علم را سلیمان، به امر خداوند به آصف سپرده و آموخته بود تا مردم درباره امامت و راهنمایی های آصف، اختلاف نکنند».


2. پرسش: بر اساس آیه 100 سوره یوسف، «یوسف پدر و مادرش را بر فراز تخت برد و آنها و فرزندانش در برابرش به سجده افتادند.» سؤال من این است که چگونه یعقوب پیامبر و فرزندانش بر یوسف سجده کردند؟


پاسخ امام: «سجده یعقوب و فرزندانش در برابر یوسف، برای اطاعت از خدا و اظهار محبت به یوسف بود، نه برای یوسف، چنان که سجده فرشتگان بر آ دم، برای آدم نبود، بلکه اطاعت از خدا و اظهار علاقه به آدم بود».


3. پرسش: منظور از «سَبْعةُ اَبْحُرْ» (هفت دریا) در آیه 27 لقمان چیست و در کجا قرار دارد؟ در این آیه خداوند می فرماید: «و اگر همه درختان روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریا به آن افزوده شود، همه تمام می شود، ولی کلمات خدا پایان نمی گیرد».


پاسخ امام: «هفت دریا عبارت است از: چشمه کبریت؛ چشمه لَمین؛ چشمه برهوت؛ چشمه طبریه؛ آب گرم ماسنبدان (محلی در خوزستان)؛ آب گرم آفریقیه، معروف به لسان و چشمه بحرون. کلمات پایان ناپذیر خدا ما هستیم که فضایلمان بیرون از مرز درک است».


4. پرسش: خداوند در آیه 71 زخرف در وصف بهشت می فرماید: «هرچه دل بخواهد و چشم از آن لذت برد، در بهشت موجود است. پس چرا خداوند آدم را که تنها، گندم خورد، عذاب و کیفر کرد؟»


پاسخ امام: «آن درختی که خداوند بر آدم و همسرش نهی کرده بود، درخت حسد بود [که به استعاره درخت نامیده شده است]. خداوند به آنها سفارش کرده بود که به چشم حسد، بر کسانی که خدا بر مخلوقات دیگر برتری شان داده است، ننگرند. آدم فراموش کرد و بر آنها حسد بُرد و عزم و تصمیمی نداشت».


5. پرسش: چرا نماز صبح باید بلند خوانده شود، با اینکه از نمازهای روزانه است و بلند خواندن برای نمازهای شبانه است؟


پاسخ امام: «بلند خواندن نماز صبح برای آن است که پیامبر اکرم(ص) وقتی آن را می خواند که هوا تاریک بود. ازاین رو، در حکم قرائت های شبانه است».




نظرات کاربران