معجزه ای از امام هادی(ع) معجزه ای از امام هادی(ع) معجزه ای از امام هادی(ع) بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
معجزه ای از امام هادی(ع) معجزه ای از امام هادی(ع) معجزه ای از امام هادی(ع) معجزه ای از امام هادی(ع) معجزه ای از امام هادی(ع)

معجزه ای از امام هادی(ع)

خطیب بعثه مقام معظم رهبری در کربلا در جمع زائرین ایرانی در سرداب حرم حضرت عباس(ع) گفت:معتمد عباسی؛خلیفه غاصب که در حل مسأله درمانده بود، بناچار به دنبال امام حسن عسکری علیه ‏السلام فرستاد و آن گرامی را از زندان به دربار خلیفه آوردند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی حج از کربلای معلی، حجت الاسلام و المسلمین محمدرضایی آدریانی، خطیب بعثه مقام معظم رهبری در جمع زائرین ایرانی در سرداب حرم حضرت عباس(ع)گفت:اهل بیت پیامبر(ص) پس از آن حضرت، وظیفه حراست از دین و حفاظت از اعتقادات مردم را بر عهده گرفتند، امام عسگری(ع)نیز دراین راستا در دفاع از دین جدش حضرت محمد(ص) در زمانی که درشهر سامراء ــ پایتخت بنی عباس خشکسالی سختی در بر گرفت. «معتمد» خلیفه وقت فرمان داد مردم به نماز استسقاء (طلب باران) بروند، مردم سه روز پی در پی برای نماز به مصلی رفتند و دست به دعا برداشتند ولی باران نیامد.


وی ادامه داد:در روز چهارم، جاثلیق بزرگ اسقفان مسیحی همراه مسیحیان و راهبان به صحرا رفت. یکی از راهبان همراه او، هر وقت دست به سوی آسمان بلند می‏کرد بارانی درشت فرو می ‏بارید.روز بعد نیز جاثلیق همان کار را کرد و آن قدر باران آمد که مردم دیگر تقاضای باران نداشتند، این کار موجب شگفتی مردم و شک و تردید آنان و تمایل به مسیحیت در میان بسیاری از مسلمانان شد و جامعه اسلامی در آستانه‏ یک بحران سرنوشت‏ ساز و خطرناک قرار گرفت.


سخنران بعثه مقام معظم رهبری اظهارداشت:خلیفه عباسی احساس خطر کرد؛ و دانشمندان و اطرافیان او نیز از حل این معضل درمانده شدند.معتمد بناچار به دنبال امام حسن عسکری علیه ‏السلام فرستاد. آن گرامی را از زندان به دربار خلیفه آوردند.خلیفه داستان را برای امام(ع) تعریف کرد و سپس عرضه داشت: "امت جدت را دریاب که گمراه شده ‏اند!".


وی در ادامه گفت:امام(ع) فرمود: "از جاثلیق بخواه که فردا سه شنبه به صحرا بروند".خلیفه گفت: "مردم باران نمی ‏خواهند بنابراین به صحرا رفتن چه فایده ‏ای دارد؟".امام(ع) پاسخ داد: "برای آنکه ان شاءالله شک و شبهه را برطرف سازم".


حجه الاسلام والمسلمین رضایی آدریانی اظهارداشت:خلیفه فرمان داد و پیشوای اسقفان همراه راهبان به صحرا رفتند. امام علیه‏ السلام نیز در میان جمعیت عظیمی از مردم به صحرا آمدند. آنگاه مسیحیان و راهبان برای طلب باران دست به سوی آسمان برداشتند، آسمان ابری شد و باران آمد.امام یکی از راهبان را نشان داد و فرمان داد دست او را بگیرند و آنچه در میان انگشتان او بود را بیرون آورند. در میان انگشتان او "استخوان سیاه فامی از استخوان‏های انسان" یافتند! امام استخوان را گرفت و در پارچه ‏ای پیچید و به راهب فرمود: "اینک طلب باران کن".


وی ادامه داد:راهب این بار هم دست به آسمان برداشت؛ اما هر چه دعا کرد قطره ای باران نیامد، بلکه ابرها کنار رفت و خورشید نمودار شد.مردم شگفت زده شدند و خلیفه از امام پرسید: "این استخوان چیست؟"امام عسکری علیه ‏السلام فرمود: "این استخوان پیامبری از پیامبران الهی است که از قبر یکی از پیامبران برداشته ‏اند؛ و استخوان هیچ پیامبری ظاهر نمی ‏شود جز آنکه از آسمان باران می ‏آید".مردم امام را تحسین کردند و استخوان را آزمودند و دیدند همانطور است که امام(ع) می ‏فرماید.


در ادامه، مراسم عزاداری و سینه زنی زائران ایرانی با مداحی محمد اطهری نسب برگزار شد.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران