از صاحب مفاتیح الجنان بیشتر بدانیم
محدث قمی از تبار عالمان بلند اندیش و پرکار و با اخلاص بود و آثار او در علوم مختلف، تاریخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقاید و علم حدیث نشان از روح تلاشگر و عظمت علمی این عالم ژرفنگر دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم به معرفی علما و بزرگان شیعه پرداخته که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به بازنشر معرفی این شخصیت ها خواهد پرداخت.
* آیت الله شیخ عباس قمی
- تولد
در سال 1294 ق. شهر قم شاهد تولد کودکی سعادتمند بود. پدر او حاج محمدرضا قمی نام آن طفل سپید بخت را عباس گذاشت و او را آن گونه که شایسته بود تعلیم و پرورش داد.
حاج محمدرضا قمی مردی کاسب بود که مردم او را نیک مردی با تقوا و آشنا به مسائل دینی میشناختند و برای یادگیری احکام دین به نزد وی میرفتند. و این باعث گردیده بود که فرزند عزیزش در فضایی اینچنین تنفس کند. فضایی که در آن عطر قرآن و اخلاص با نفسهای گرم خانواده در هم ریخته بود.
- سرآغاز دوران تحصیل
وی دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش شهر قم گذراند[1] و دروس مقدماتی را نزد استادانی بزرگ فرا گرفت. استادانی که معرفت الهی در روح آنان تجسم یافته بود. او از خرمن دانش این بزرگان خوشهها چید ولی بیشترین بهره را از محضر عالم آگاه آیة الله حاج میرزا محمد ارباب قمی (متوفی 1341 ق.) برد. عالم فرزانه و پرهیزگاری که در هیچ حال امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمیکرد و در هر محفل و مجلسی این دو فریضه را متذکر میشد استاد بسیار دقیق و پرمایه عصر خود بود.
- در حوزه نور
او که در دوران نوجوانی مراحل آغازین تحصیلات حوزوی را به پایان برده بود سرانجام نتوانست خود را به اندوختههای محدود حوزه آن وقت قم قانع سازد از این رو تصمیم به هجرت گرفت. در سال 1316 ق. کولهبار سفر بست و به دنبال فراگیری دانش عازم نجف اشرف گردید.[2] طلبة جوان در بدو ورود به زیارت بارگاه منور پیشوای شهیدان و نخستین مظلوم تاریخ شتافت و در کنار تربت پاکش با چهرهای غریبانه و دل گرفته بر غریبی آن مظلوم گریست. او آرزوهای دل را به مقتدایش عرضه داشت و عنایت و توجه بیشتر آن حضرت را از عمق جان درخواست نمود. گویی امام به این جوان قمی که عصارة اخلاص قمیان بود و اینک زائر قبرش و طالب علوم علوی محسوب میشد، چنین خطاب کرد: «ای دلباختة چشمة زلال معرفت، آرام بگیر و نویدت باد که در آیندة نزدیک یکی از ناقلان اخبار و راویان احادیث ماخواهی بود.»
- سیراب از کوثر حدیث
از آنجا که شیخ عباس اشتیاق وصف ناپذیری به شناخت راویان و محدثان راستگو و نقل اخبار اهل بیت علیهم السلام داشت استادی را برگزید که از کوثر حدیث سیرابش سازد. از این رو از همان ابتدای ورود به نجف اشرف شیفتة عالم آگاه، محدث و محقق بزرگ، حاج میرزا حسین نوری (متوفای 1320 ق.) گشت و در درس او شرکت جست.[3] شیخ عباس قمی بر آن بود تا آنچه را از استاد فرار میگیرد بیکم و کاست بنویسد و همانند استاد بازگویش کند. به همین سبب طولی نکشید که به کمک حافظة قوی و تلاش پیگیر به مقام و منزلت والایی در نزد استاد دلسوز و پرتلاش خود دست یافت. تا آنجا که در همان ایام استنساج کتاب با ارزش استادش، مستدرک الوسائل را در اختیار گرفت و به خوبی از عهدة این کار بزرگ برآمد. همچنین وی در تألیفات دیگر استاد از کمک شایستة وی دریغ نداشت. محدث قمی درک محضر این استاد بزرگ را صفت خداوند میداند و مینویسد:
« ... پس خداوند متعال به من منت گذارد به ملازمت شیخنا الاجل الاعظم تقة الاسلام النوری الطبرسی انار الله برهانه. مستدرک الوسائل را برای او استنساج میکردم که بفرستد برای طبع به ایران و در خدمت او بودم تا سنة 1318 ق.»[4]
وی چهار سال در محضر محدث نوری بود و در این چهار سال تلاش و کوشش او به حدی رسید که جزو شاگردان طراز اول استاد به شمار رفت.
- بازگشت
آن زندهدار حدیث در سال 1322 ق. به قم بازگشت و مشغول تألیف و تدریس و وعظ و ارشاد مردم شد و تا سال 1329 ق. در این شهر مذهبی اقامت داشت. در این ایام عازم بیت الله الحرام شد و پس از مراجعت از زیارت خانة خدا همچنان در قم سکونت داشت. در سال 1332 ق. بنا به عللی و مخصوصاً به موجب تنگدستی به مشهد مقدس مهاجرت کرد و در آنجا سکونت گزید.[5]
- آثار جاودان
محدث قمی از تبار عالمان بلند اندیش و پرکار و با اخلاص بود و آثار او در علوم مختلف، تاریخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقاید و علم حدیث نشان از روح تلاشگر و عظمت علمی این عالم ژرفنگر دارد. در اینجا تنها با بیان نام آثارش از دامنة گستردة معلومات ایشان در علوم مختلف یاد میکنیم:
1. کلمات لطیفه: (در علم اخلاق).
2. الدّر النظیم فی لغات القرآن العظیم.
3. کحل البصر فی سیرة سید البشر.
4. کتاب نقد الوسائل شیخ حر عاملی.
5. تقسیم بدایة الهدایة شیخ حر عاملی.
6. شرح الوجیزه شیخ بهائی.
7. فیض القدیر فیما یتعلق بحدیث الغدیر.
8. علم الیقین (خلاصه حق الیقین علامه مجلسی).
9. مقالید الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة.
10. مقلاد النجاح (خلاصه کتاب یاد شده).
11. خلاصة جلد یازده بحارالانوار علامه مجلسی.
12. شرح کلمات قصار حضرت علی ـ علیه السلام ـ که در آخر نهج البلاغه آمده است.
13. هدیه الانام الی وقایع الایام (خلاصه کتاب فیض العلوم).
14. فیض العلام فی وقایع الشهور و الایام (دربارة وقایع ماهها و روزها).
15. سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار (تدوین موضوعی بحارالانوار علامه مجلسی و تلخیص آن که در مدت بیست سال انجام یافته است.)
16. تحفة الاحباب فی تراجم الاصحاب: (دربارة اصحاب حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار علیهم السلام به زبان فارسی).
17. فوائد الترجبیه: (وقایع روزها و آداب مستحبی و اعمال ماههای عربی).
18. الدره الیتیه فی تتمات الدره الثمینه: (شرح فارسی نصاب الصبیان و تتمیم شرح نصاب فاضل یزدی).
19. هدیة الزائرین و بهجة الناصرین: (دربارة زیارت قبور ائمه اطهار علیهم السلام و ثواب آن و تعیین قبور علما و مؤمنان مشهور و مدفون در کنار مشاهد مشرف امامان).
20. اللئالی المنثوره: (در مورد دعا وسایر مستحبات).
21. الفصول العلیه فی المناقب المرتضویه: (شامل مناقب و مکارم اخلاقی حضرت علی ـ علیه السلام ـ).
22. سبیل الرشاد.
23. حکمة بالغة و مأة کلمة جامعة: (سخنان کوتاه حضرت علی ـ علیه السلام ـ در عقاید و اصول دین).
24. ذخیرة الابرار فی منتخب انیس التجار: (خلاصه انیس التجار ملا مهدی نراقی، در مورد معاملات).
25. غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی: (ترجمة فارسی العروة الوثقی آیة الله سید محمد کاظم یزدی).
26. مفاتیح الجنان و الباقیات الصالحات: (کتاب مشهوری که در اکثر مشاهد مشرف و خانههای شیعیان مورد استفاده بوده و به عربی نوشته شده و به فارسی نیز ترجمه گردیده است. این کتاب شریف در جایگاه خود کم نظیر است. زیرا بسیاری از دعاها و نوافل و مستحباب و زیارات ائمه اطهار علیهم السلام را در یک جا گردآوری کرده و در دسترس همگان قرار داده است.)
27. التحفة الطوسیه و النفغة القدسیة: (درباره زیارت حضرت رضا ـ علیه السلام ـ و بعضی فواید مربوط به آستان مقدسش).
28. رسالة دستورالعمل حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ
29. نفس المهموم (در مقتل حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ).
30. نفثه المصدور: (در تکمیل نفس المهموم اخیراً به ضمیمة نفس المهموم منتشر شده است).
31. الانوار البهیه فی تاریخ الحجج الالهیه: (در مورد ولادت و وفات چهارده معصوم علیهم السلام).
32. رسالهای در گناهان کبیره و صغیره.
33. منازل الآخره: (بررسی مراحل دشوار سفر آخرت بر اساس روایات).
34. ترجمة مصباح المتهجد مرحوم شیخ طوسی.
35. نزهةالنواظر: (ترجمة معدن الجواهر دانشور بزرگوار محمد بن علی کراچکی).
36. مقامات علیه: (خلاصه معراج السعاده مرحوم ملا احمد نراقی).
37. ترجمة جمال الاسبوع سید بن طاووس.
38. الباقیات الصالحات (در حاشیة مفاتیح الجنان چاپ شده است).
39. منتهی الآمال فی تاریخ النبی و الآل: (در مورد زندگانی حضرات ائمه اطهار و رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و دختر گرامیش حضرت زهرا علیهما السلام و تاریخ ولادت و وفات و وقایع دوران آنها).
40. تتمة المنتهی فی وقایع ایام الخلفاء.
41. ترجمة مسلک دوم لهوف سید بن طاووس (به خط خود مؤلف در حاشیة یکی از چاپهای لهوف چاپ شده است.)
42. تتمیم تحیه الزائر محدّث نوری (این کتاب با رحلت علامه نوری ناتمام مانده بود و شیخ عباس بعد از فوت استادش آن را به اتمام رساند.)
43. چهل حدیث.
44. الکنی و الالقاب: (دربارة زندگانی علما و شعرا و غیر ایشان).
45. هدیة الاجباب فی المعروفین بالکنی و الالقاب: (خلاصه کتاب الکنی و الالقاب).
46. فواید الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه.
47. بیت الاحزان فی مصائب سیده النسوان و آثار ارزشمند دیگر.
- خصوصیات اخلاقی و روحی
محدث قمی درس خواند و عمل کرد و پیش رفت و به جایگاهی که سالها در پی آن بود رسید؛ جایگاهی در ملکوت نه در خاک. مقامی در آستان قرب الهی نه منصبی در دربار دنیازدگان. محدث قمی در زمان خود یکی از مربیان بزرگ و معلمان اخلاق اسلامی در میان مردم و حوزههای علمیه شناخته میشد و از شهرت ویژهای برخوردار بود و خصوصیات اخلاقی فراوانی داشت که در این فصل به پارهای از آنها اشاره میکنیم:
الف - انس با کتاب
یکی از ویژگیهای محدث قمی علاقة فراوان به نوشتن و مطالعةکتاب بود به بطوری که میتوان گفت او در کتاب و قلم خلاصه شده بود. محدث یا در کتابخانه بود یا با کتاب. کمتر دیده میشد که او مشغول مطالعه و بررسی کتابی نباشد. عشق محدث به کتاب آن هم کتب حدیثی نورانیّت خاصی به او بخشیده بود. فرزند بزرگ ایشان در این باره میگوید: «در اول کودکی با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بیرون میرفتم او از اول صبح تا به شام مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود.»[6] زمانی که برای زیارت به کشورهای دور مسافرت میکرد اوقات فراغت خود را با کتاب سپری میکرد. «او با عدهای از تجّار به سوریه مسافرت کرد. آنان میگفتند هر وقت ما به سیاحت میرفتیم ایشان مینشست و مشغول مطالعه و تألیف میشد و هر چه اصرار میکردیم که با ما بیرون بیاید امتناع میورزید و شبها هم که ما به خواب میرفتیم او مشغول مطالعه و تألیف میشد.»[7]
عشق و علاقة محدث قمی به کتاب به اندازهای بود که وقتی کمترین پولی به دست میآورد آن را در خرید کتاب صرف میکرد و گاه پیاده از قم به تهران به استقبال آن میرفت. او خود میگوید: «زمانی که در قم تحصیل میکردم، خیلی تنگدست بودم تا جایی که یک قِران و دو قِران جمع میکردم تا اینکه مثلاً سه تومان میشد. آن را برداشته، از قم تا تهران پیاده میرفتم و با آن کتاب خریده، به قم برمیگشتم و به تحصیل ادامه میدادم.»[8]
ب - تواضع و اخلاص
از دیگر ویژگی های ایشان تواضع بسیار و همه جانبهای بود که از خود نشان میداد. در خانه، مدرسه و خیابان هر کسی را که میدید - چه کوچک و چه بزرگ - احترام میکرد. در نزد علما و از بین آنان بویژه در حضور کسانی که با حدیث و اخبار اهل بیت علیهم السلام سر و کار داشتند، اوج فروتنی و تواضع را به نمایش میگذارد. هیچ گاه در مجالسی که وارد میشد در صدر نمیشست و هرگز خود را بر دیگران مقدم نمیداشت. وی از خودستایی و خودپسندی بشدت احتراز میکرد و به هیچ وجه غرور نداشت. محدث قمی حدیث اخلاص بود و آیة زهد. مسیری که میرفت اگر کوچکترین شبههای در دلش رخنه میکرد که قدمش برای خدا نیست یا وسوسهای قلبش را میلرزاند بدون هیچ تأمل، از آنجا باز میگشت. نقل است «در یکی از سالها مرد نیکوکاری از محدث قمی خواهش میکند که قبول کند بانی مجلس محدث شود و تعهد میکند که مبلغ پنجاه دینار عراقی به ایشان تقدیم کند. در آن موقع هزینة محدث در هر ماه سه دینار بوده است. محدث قمی میگوید: «من برای امام حسین ـ علیه السلام ـ منبر میروم نه برای دیگری و بدین گونه آن وجه را نپذیرفت». امر به معروف و نهی از منکر دیگر ویژگی حدیث اخلاص بود. او خود هرگز گرد گناه نمیگشت و در ذهنش هم فکر گناه را جای نمیداد. از منکرات ناراحت میشد و دیگران را از ارتکاب آن باز میداشت. کسی جرأت غیبت در محضر او نداشت و از دروغ گفتن ناراحت میشد.[9]
در یک کلام محدث قمی آنچه میگفت با آنچه عمل میکرد و آنچه مردم از رفتار و کردارش درک میکردند یکی بود. از این رو سخنش در دل شنوندگان اثر شگرف داشت.
آنانی که در درس اخلاق و نصایح او شرکت میجستند و گوش و جان به این سروش اخلاص فرا میدادند نقل میکنند
که سخنان نافذ او چنان بود که آدمی را از گناهان و پندارهای بد دور میساخت و متوجه خدا و عبادت میکرد.
ج - زهد
زندگی محدث قمی بسیار ساده بود به طوری که از حد زندگی یک طلبه عادی هم پایین تر بود. لباسش عبارت بود از یک قبای کرباسی بسیار نظیف و معطر و تمیز. چند سال زمستان و تابستان را با آن قبای کرباسی میگذرانید. هیچ گاه در فکر لباس و تجمل نبود. فرش خانهاش گلیم بود. از سهم امام استفاده نمیکرد و میگفت: من اهلیت ندارم از آن استفاده کنم! روزی در نجف اشرف دو زن محترم که در بمبئی سکونت داشتند و از بستگان آقا کوچک (از محترمین نجف) بودند حضور ایشان میرسند و تقاضا میکنند هر ماه مبلغ 75 روپیه به ایشان تقدیم کنند که از لحاظ زندگی در رفاه باشد. در آن ایام مخارج ماهانة خانوادة وی از ماهی 50 روپیه تجاوز نمیکرد. حاج شیخ عباس از پذیرفتن آن خودداری میکند. میرزا محسن محدث زاده فرزند کوچک آن مرحوم اصرار میکند تا قبول نماید ولی قبول نمیکند تا اینکه زنان محترم ناامید میشوند و میروند.
پس از رفتن آنها فرزند به پدر میگوید: من هم دیگر از کسبة بازار برای مخارج روزانه قرض نمیکنم! حاج شیخ عباس میگوید: ساکت باش! من همین مقدار هم الان خرج میکنم، نمیدانم فردای قیامت چگونه جواب خدا و امام زمان (عج) را بدهم. در جواب این مقدار معطل هستم، چگونه بارم را سنگینتر کنم؟!
نظر آنان که نکردند بدین مشتی خاک الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند[10]
- وفات
محدث قمی پس از عمری تلاش و خدمت به اسلام و مسلمین و تحمل سختیها و مرارات زمان بویژه در اواخر عمر که مصادف با توطئههای دشمنان اسلام و دین زدایی رضاخانی بود، در شب سهشنبه بیست و دوم ذیحجه سال 1359 ق. بدرود حیات گفت و پس از تشییع در صحن مطهر علی ـ علیه السلام ـ (نجف) در جوار استادش مرحوم حاجی نوری به خاک سپرده شد.
[1] . تاریخ قم، ناصرالشریعه، ص 274؛ عاماس معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص 181
[2] . علمای معاصرین، ص 181، تاریخ قم، ص 274، خاتمة نفس المهموم، شکرانی
[3] . علمای معاصرین ، ص 181
[4] . علمای معاصرین، ص 82 - 181، ریحانة الادب، مدرس تبریزی
[5] . تاریخ قم، 274؛ مقدمه فواید الرضویه، ص 2. نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 3، ص 999.
[6] . خاتمه ترجمه نفس المهموم
[7] . پندهایی از رفتار علمای اسلام، ص 17
[8] . شیخ عباس قمی مرد تقوی و فضیلت، ص 18
[9] . محدث قمی حدیث اخلاص، ص 41 - 46، خلیل عبدالله زاده به نقل از حاج شیخ عباس قمی مرد تقوی و فضیلت
[10] . حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت، ص 42 - 45، به نقل از سیمای فرزانگان، رضا مختاری، ج 3
نویسنده : سعید عباس زاده - تلخیص از کتاب گلشن ابرار، ج 2، ص 574