بانوان نانوا « خانوک» در راه کربلا

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، فاطمه زادخوش، دختر مرحوم کربلایی زهرا اسدی که به «کل زهرا» شهرت محلی دارد، حالا ادامه دهنده راه مادر است؛ او می گوید: مادرم از اول جنگ نان می فرستاد به جبهه و آرزو داشت گردان نانوا را کربلا ببرد.یک بار که همراه برادرم-شهید جواد زادخوش- نان گذاشته بود تا به خود به جبهه ببرد، وقتی او به جبهه رسیده بود حاج قاسم(سردار سلیمانی)از آن نان خوشش می آید و به بردارم می گوید می شود برای جبهه هم نان بپزند؟ و او پاسخ می دهد البته که می شود.

وی ادامه داد: همین جرقه ای شد که جز 6 ماه اول جبهه، مابقی آن را برای رزمندگان نان پختیم و به همراه مربا، آجیل و... برای آنها می فرستادیم؛ در واقع خانوکی ها پشتیبان جبهه بودند و بعدها حاج قاسم به مادرم لقب «چریک پیر» داد که روی سنگ مزارش هم نوشته شده است.

زادخوش گفت: وقتی جنازه برادرم را آوردند، سر تنور بودیم، آمدند دنبال مادرم اما او گفت من هم باید وظیفه خودم را انجام دهم و تا این نان ها پخته نشوند، نمی روم جنازه را ببینم.

وی با اشاره به اینکه در آن دوران ۲۰ تنور را قد تا قد خیابان خانوک آتش می افروختند تا نان برای رزمندگان بپزند؛ اظهار داشت: ما راه مادر را ادامه دادیم و از دو سال پیش خواستیم خداوند قدرتی بدهد تا آروزی مادر را هم برآورده کرده و گردان را به کربلا ببریم.

این خادمه حسینی علیه السلام با بیان اینکه همه وسایل نانوایی را با خود می بریم و می آوریم؛ افزود:  ۴۶ نفر از بانوان که اکثراً خانواده شهدا هستند در این گردان فعالیت می کنند.

وی با افزودن اینکه رفت و آمد ما در مجموع حدود ۱۸ روز به طول می انجامد؛ گفت: از ساعت یک و نیم بامداد شروع به تهیه خمیر نان و از بعد از نماز صبح پخت را آغاز و اول صبح آن را میان زائران توزیع می کنیم.

محمدرضا حسنی سعدی، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان هم در سخنانی گفت: 10 اردیبهشت سال 61 در حالی که پس از مجروحیت، اسیر شده بودم و ما را از روی پل بصره عبور می دادند، روی یک ماشین با رنگ پیفافی نوشته شده بود «حزب الله خانوک»؛ آن لحظه من با همه ناراحتی و مجروحیت به خنده افتادم. افسر بعثی گفت خوشحال شدی؟! و من نمی توانستم علت خوشحالی ام را به او بگویم؛ حضور جوانان خانوک در دفاع مقدس باعث افتخار است.

وی در ادامه با بیان اینکه قطعاً امام حسین علیه السلام ذره ذره این قدم ها و حرکت شما را احصا و پاداش می دهد؛ به نقل خاطره ای پرداخت و گفت: یکی از مسئولان عراق تعریف کرد« انتفاصه ای که در عراق شروع شد، داماد صدام مسئول سرکوب آن شد. او مردان ما را در تپه ای بیابانی نشاند و در حالیکه اسلحه را به سمت آنها گرفته بود، گفت یا صدام حسین یا امام حسین علیه السلام را انتخاب کنید؛ یک جوان بلند شد و گفت امام را انتخاب می کنم، او آن جوان را از جمعیت جدا و با گلوله به شهادت رساند؛ دوباره سئوالش را تکرار کرد و ما که نفس مان به زحمت بالا می آمد، چیزی نگفتیم، دوباره یک جوان دیگر بلند شد و همان اتفاق تکرار؛ شب خواب دیدم جوان اولی را که می خواستند خاکسپاری کنند، امام حسین علیه السلام فرمود او را جزو شهدا خاکسپاری کنید و دومی را فرمود در ضریح دفن کنید زیرا انکه طرفداری کرد نمی دانست چه می شود و دومی با اینکه می دانست چه می شود ما را انتخاب» لذا حرکت شما حمایت از فرهنگ عاشورایی است