حج؛ تمرین آزادگی است
حج نوعی رهایی بزرگ است و حاجی و یا کسی که قصد حج دارد از همان لحظه که آهنگ این سفر الهی را می کند، مقداری از مال خود را پرداخت کرده و این سبب تقویب قدرت رهایی از مال در او میشود.
حجت الاسلام و المسلمین امراله گیوی نهاوندی، از روحانیون کاروانهای حج تمتع و عمره، در گفتوگو با پایگاه اطلاع رسانی بعثه مقام معظم رهبری، حج را تمرینی سخت در بالا بردن قدرت رها شدن معرفی کرد و گفت: اینکه در تمام عمر، یک مسلمان چنانچه استطاعت بیابد تنها یکبار واجب است به حج برود، نشان از اهمیت بالای حج دارد و بدان معناست که یکبار حج، میتواند تمام عمر انسان را تنظیم کند و انجام یک مرتبه حج آنقدر درس برای انسان دارد که مسلمان در باقی عمر خویش میتواند از آن تغذیه کرده و بهره مند شود.
وی با تقسیم بندی اعمال عبادی به مالی و جسمی، اظهار کرد: برخی از اعمال صرفا جنبه مالی دارد؛ همچون خمس و زکات و پاره ای از اعمال تنها جنبه جسمی دارد مانند نماز و روزه، اما عملی که هر دو جنبه را در خود جای داده، حج است، مسلمان در انجام فریضه حج، هم از مال خود و هم از جسم خویش میگذرد.
این محقق و پژوهشگر افزود: اگر بخواهیم در یک گزاره مختصر تعریفی از حج داشته باشیم، میتوان گفت، حج نوعی رهایی بزرگ است و حاجی و یا کسی که قصد حج دارد از همان لحظه که آهنگ این سفر الهی را میکند، مقداری از مال خود را پرداخت کرده و این سبب تقویب قدرت رهایی از مال در او میشود و در روز سفر این توان در او ایجاد میشود که از نزدیکانی چون زن و شوهر و فرزند و پدر و مادر رها شده و در هنگام سوار شدن بر مرکب ابتدا از شهر و سپس از کشور خود رها میشود.
حجت الاسلام و المسلمین گیوی نهاوندی با بیان اینکه حاجی این مراحل را از رهایی طی کرده تا به میقات میرسد، تصریح کرد: میقات، محل رهایی از لباس است، همان چیزی که سبب جدایی انسانها از یکدیگر شده و اسباب تشخص برخی است و انسان را به اقشار مختلف تقسیم میکند، انسان در این مرحله از لباس رها شده و همه یک رنگ میشوند، در میقات باید کاری کرد این چیزی را که سبب جدایی شده از تن بیرون کرده و یک لباس و یک شعار رو به سوی آستان دوست کنیم.
وی با بیان اینکه احرام و لبیک که در میقات انجام میپذیرد، آنچنان رهایی در انسان ایجاد میکند که گویی بر ابرها قدم می گذارد، افزود: وقتی محرمات پس از احرام بستن را بررسی میکنید (۲۴ مورد) همه اش نوعی رهایی است تا جایی که حاجی حق ندارد حتی حیوانی را بیازارد یا به درختی آسیب رساند و حتی بوی خوش را که این همه درباره اش در اسلام تأکید شده است باید رها کند، باید از هر لذتی رها شود تا برای رسیدن به خانه دوست آمادگی پیدا کند، حج با انسان چنان کاری میکند که حتی از دیدن خود در آینه که در تضاد با رهایی است رها شود، باید رها شود تا لیاقت طواف پیدا کند.
این روحانی کاروانهای حج و عمره با بیان اینکه مستحب است تا هنگام دیدن خانههای مکه لبیک بگویی، عنوان کرد: پس از رسیدن، دیگر از لبیک نیز باید رها شوی و حال، تو مسافری هستی که در عین سفر میتوانی نمازت را در آن جایگاه والا تمام اقامه نمایی، طواف نموده و سعی کنی و تا به اینجا عمره تمتع است. چند روز که از این اعمال میگذرد کار به جایی میرسد که حتی خانه وصل را نیز باید رها کرد و ترک نمود، خانه ای که برای تو بنا نهاده شد و عمری آن را برای خود قبله قرار داده ای، باید بگذاری و بگذری به قصد حج تمتع، مجددا احرام بسته و سر به بیابان گذاری.
حجت الاسلام و المسلمین نهاوندی در ادامه سخنانش عنوان کرد: نهم ذی الحجه به عرفات رفته تا عارف شوی و نیم روزی را راز و نیاز میکنی تا عرفان پیدا کنی و سپس کوچ میکنی به سمت مشعر، شب را آنجا میمانی تا به شعور بپردازی و طلوع آفتاب آنجا را رها کرده و سمت منا حرکت میکنی و روز دهم ذی الحجه که روز عید است اول به شیطان سنگ میزنی و سپس قربانی کرده و موی سر را که نشان زیبایی توست تراشیده و از آن میگذری، شب یازدهم و دوازدهم در منا میمانی، بی هیچ عملی، و تنها عمل تو تفکر است و نیایش، و روزهای این سه شب را به سه شیطان بزرگ، متوسط و کوچک سنگ میزنی، خوب که زلال شدی باید رها شده و به سوی مکه بازآیی و دوباره طواف، و نماز و سعی و….
وی با بیان اینکه همه این مناسک جهت رها شدن است، اظهار کرد: پس از همه اینها خداوند نوری را در چهره تو قرار میدهد که تا زمانی که به گناه آلوده نشده ای در چهره ات خواهد ماند و همیشه به زائران گفته ام که قبل از سفر باید فکر کنید که به کجا و چرا میروید؟
این متخصص در مناسک حج تصریح کرد: یکی از اعمال واجب مناسک حج، قربانی کردن است که نمادی از یک کار بزرگ می باشد. هر حاجی قبل از حضور در مناسک، بیابد که اسماعیل او در زندگی چیست و یا کیست؟ ! پول، مقام، شهوت، کدامیک؟ این قربانی باید قبل از سفر مشخص شود و هر کس اسماعیل خودش را به قربانگاه برده و سر ببرد، چون اسماعیل افراد متفاوت است، در ماجرای حضرت ابراهیم (ع)، اسماعیلش همان فرزندی بود که سالها در انتظار تولدش نشسته بود و خداوند به او عطا کرد، پس زمانی که دستور ذبحش صادر شد، بی درنگ پذیرفت. حال اسماعیل من و شما چیست یا کیست؟ ! باید بیابیم به قربانگاه ببریم و در آنجا قربانیش کنیم.