در خانه ‏ى خدا، نشانه ‏هاى روشن بسیار است

پیامبر اسلام (ص) به علىّ (ع) فرمود: «تارک الحج و هو مستطیع کافر» هر توانمندى که حج را انکار و ترک کند، گویی کافر است و کسى که امروز و فردا کند تا بمیرد، گویا یهودى و نصرانى از دنیا رفته است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، استاد محسن قرائتی در تفسیر نور به ارائه «نکات ناب» و «پیام های زیبای آیات قرآن کریم» پرداخته که در این نوشتار، آیه 97 سوره مبارکه آل عمران در قالب مجموعه «قطره ای از دریا» ارائه می شود.


 


* آیه               


فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ


* ترجمه                      


در آن (خانه) نشانه ‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است و هر کس به آن درآید، در امان است و براى خدا بر عهده‏ ى مردم است که قصد حج آن خانه را نمایند، (البتّه) هرکه توانایى این راه را دارد. و هرکس کفر ورزد (و با داشتن توانایى به حج نرود، بداند که) همانا خداوند از همه ‏ى جهانیان بى ‏نیاز است.


 


* نکته ها                     


مکّه و کعبه، نمایشگاهى از قدرت و نشانه‏ هاى الهى، و تاریخ آن مملوّ از خاطرات و سرگذشت‏ هایى است که توجّه به آنها درس‏آموز و عبرت ‏انگیز مى‏ باشد.


در ساختن آن ابراهیم علیه السلام بنّایى، و اسماعیل علیه السلام کارگرى مى‏ کرده ‏اند.


سپاهیان فیل ‏سوار ابرهه که به قصد ویرانى آن آمده ‏اند، به قدرت الهى توسط پرندگان ابابیل نابود شده ‏اند. دیوار آن به هنگام تولّد علىّ علیه السلام براى مادرش شکافته مى ‏شود تا در داخل آن، نوزادى متولد شود که در آینده ‏اى نه چندان دور، بت ‏هاى داخل آن را فرو ریزد.


بلال، برده سیاهپوست حبشى، در برابر چشمان حیرت زده اشراف مکّه بر بالاى آن اذان مى ‏گوید و روزى نیز مى ‏رسد که آخرین حجّت الهى به دیوار آن تکیه زده و نداى نجات انسان ‏ها را سر مى ‏دهد و عالم را به اسلام دعوت مى‏ کند.


مکّه، شهر أمن الهى است که هر کس در آن وارد شود، در امان است. حتّى اگر جنایتکار وارد مسجدالحرام شود، نمى ‏توان متعرّض او شد، تنها مى ‏توان او را در مضیقه قرار داد تا خود مجبور به خارج شدن شود.[1]


در کنار کعبه، مقام ابراهیم است. به گفته روایات، مقام ابراهیم سنگى است که به هنگام ساختن کعبه و بالا بردن دیوارهاى آن، زیر پاى ابراهیم علیه السلام قرار داشت و اثر پاى آن حضرت بر روى آن مانده است.


بقاى این سنگ و اثر پا روى آن، از قرن ‏ها پیش از عیسى و موسى علیهما السلام با آن همه تغییر و تحوّلى که در کعبه و اطراف آن در اثر حمله‏ ها، سیل ‏ها و خرابى ‏ها بوجود آمده، خود نشانه ‏اى از قدرت الهى است.


«حج» به معناى قصد همراه با حرکت است و «مَحجّة» به راه صاف و مستقیم مى‏ گویند که انسان را به مقصد مى ‏رساند. حج در اسلام به معناى قصد خانه خدا و انجام اعمال مربوط به آن است.


پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به علىّ علیه السلام فرمود: «تارک الحج و هو مستطیع کافر» هر توانمندى که حج را انکار و ترک کند، کافر است. و کسى که امروز و فردا کند تا بمیرد، گویا یهودى و نصرانى از دنیا رفته است.[2]


استطاعت مالى براى حج، لازم نیست از خود انسان باشد، بلکه اگر کسى دیگرى را میهمان کند، یا هزینه‏‌ى حجّ او را بپردازد، او مستطیع شده و حج بر او واجب است.[3]


امام صادق‏ علیه السلام درباره ‏ى «آیات بیّنات» فرمودند: مقصود مقام ابراهیم، حجرالاسود و حجر اسماعیل است و از آن حضرت پرسیدند مراد از «مَن دخله» کعبه است یا حرم؟ حضرت فرمودند: حرم. [4]


شخصى از امام صادق ‏علیه السلام درباره ‏ى «مَن دخله کان آمنا» سؤال کرد: حضرت فرمودند: کسى که این خانه را قصد کند و بداند که این همان خانه ‏اى است که خداوند رفتن به آنرا فرمان داده، و اهل‏ بیت ‏علیهم السلام را نیز آنگونه که باید بشناسد، او در دنیا و آخرت در امان خواهد بود.[5]


 


* پیام ها                      


1- در خانه ‏ى خدا، نشانه ‏هاى روشن بسیار است. نشانه ‏هاى قداست و معنویّت، خاطرات انبیا از آدم تا خاتم، مطاف بودن براى انبیا و قبله‏ گاه براى همه‏ ى نمازگزاران. «فیه آیات بیّنات»


2- ابراهیم علیه السلام مقامى دارد که جاى پاى او، به مکّه ارزش داده است. «مقام ابراهیم»


3- بر خلاف تفکّر وهابیّت، اگر جماد در جوار اولیاى خدا قرار گیرد، قداست مى ‏یابد. «مقام ابراهیم»


4- از امتیازات اسلام آن است که یک منطقه از زمین را منطقه ‏ى امن قرار داده، تا ضعیف و قوى در کنار یکدیگر مجتمع شوند. «مَن دخله کان آمنا»


5 - واجبات، یک نوع تعهّد الهى برگردن انسان است. «و للّه على ‏النّاس حِجّ ‏البیت»


6- حج، باید خالصانه و تنها براى خدا باشد. «للّه على النّاس حِجّ البیت»


7- تکلیف و وظیفه، به مقدار توان است. توان فرد از نظر مالى و بدنى، و فراهم بودن شرایط بیرونى. «من استطاع الیه سبیلاً»


8 - استطاعت شرط حج است.[6] «من استطاع الیه سبیلاً»


9- انکار حج و ترک آن، سبب کفر است. «و من کفر»


10- فایده‏ ى انجام دستورات الهى، به خود انسان برمى‏ گردد وگرنه خداوند نیازى به اعمال ما ندارد. «فان اللّه غنىّ عن العالمین»


11- خداوند دعوت مى ‏کند، ولى منّت نمى ‏کشد. «وللّه على النّاس حِجّ البیت... و من کفر فانّ اللّه غنىّ عن ‏العالمین»


 


1) کافى، ج‏4، ص 226


2) من لایحضره الفقیه، ج‏4، ص‏368 ؛ کافى، ج‏4، ص 265


3) کافى، ج‏4، ص 266


4) کافى ‏ج‏4، ص‏223


5) کافى، ج‏4، ص‏540


6) کافى، ج‏4، ص 267




مطالب مرتبط

نظرات کاربران