واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع) واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع) واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع) بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع) واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع) واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع) واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع) واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع)

واقعه کربلا در بیان کهن‌ شاعران دلباخته اهل بیت (ع)

رویداد بزرگ و جانگداز شهادت حضرت امام حسین (ع) و یاران وفادارشان از گذشته‌های دور تا به امروز جلوه‌های گوناگونی در شعر و ادب فارسی داشته است. بسیاری از شاعرانِ فارسی‌زبان همواره کوشیده‌اند در شعر خویش به نحوی به مصیبت کربلا بپردازند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، رویداد بزرگ و جانگداز شهادت حضرت امام حسین (ع) و یاران وفادارشان از گذشته‌های دور تا به امروز جلوه‌های گوناگونی در شعر و ادب فارسی داشته است. بسیاری از شاعرانِ فارسی‌زبان همواره کوشیده‌اند در شعر خویش به نحوی به مصیبت کربلا بپردازند. این تلاش گاه در حدّ یک بیت بوده و گاه در قالب مثنوی و قصیده و غزل و قطعه و رباعی و... تجلّی یافته است. 



درباره شیعه یا سنی بودن بسیاری از شاعران ایرانی در قرون مختلف نمی‌توان به راحتی حکم داد، اما آنچه را می‌توان قطعی دانست این است که اغلب شاعران بزرگ و نامی دلباخته اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بودند و این مسئله در آثار ایشان به وضوح قابل بررسی است. برای مثال سعدی شیرازی به شیرینی و شکوه می‌سراید: سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد. می‌توان از کلیات سعدی چاپ فروغی ابیات زیر را شاهد مثال آورد:
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
جبار در مناقب او گفته «هل اتی»
زورآزمای قلعه خیبر که بند او
در یکدیگر شکسته به بازوی «لافتی»
مردی که در مصاف زره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان نکند پشت بر غزا
شیخ اجلّ، در ضمن قصیده معروف خویش به مطلع «شکر و سپاس و منّت و عزّت خدای را...» خداوند را به خون شهیدان کربلا قسم می‌دهد:
فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
پیغمبر آفتاب منیر است در جهان
وینان ستارگان منیرند و مقتدا
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا...
دل‌های خسته را به کرم مرهمی فرست‌ای نام اعظمت در گنجینه شفا.
عشق به اهل بیت (ع) از جمله امام حسین (ع) در شعر حافظ شیراز نیز، اما با استعاره و مجاز و صنایع ادبی درهم آمیخته و خود را نشان می‌دهد. برای مثال خیلی‌ها معتقدند حافظ شعر معروف زان یار دلنوازم را ناظر به حادثه کربلا سروده است.
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته‌دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
گویی، ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف، چون کمندش‌ای دل مپیچ کانجا
سر‌ها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد خون‌ریز را حمایت
ایرنا نیز در این باره در گزارشی می‌نویسد: به جز شاعرانِ شیعه مذهب یا آن‌هایی که ارادتشان به اهل بیت کاملاً مشخص است تعدادی از شاعرانِ سنّی مذهبِ ادبیات فارسی نیز ماجرای مصیبت‌بار کربلا را در شعر خویش منعکس کرده‌اند. در شعر این شاعران گاه در حدّ بیتی یا ابیاتی به این حادثه عظیم اشاره شده و گاه غزل یا قصیده یا بخشی از یک مثنوی به رثای حضرت امام حسین (ع) اختصاص داده شده است.
از میانِ شاعران نامدار و پُرشمار ادبیات کهن فارسی، عده‌ای، چون مولوی محتشم کاشانی (م. ۹۹۶ ق.) یا عمان سامانی (م. ۱۳۲۲ ق.) شهرت شاعری خود را با ماجرای کربلا پیوند زده‌اند و عده‌ای نیز گرچه به مرثیه‌گویی شناخته نمی‌شوند، اما در میان اشعار خود، اندک یا بسیار، به مصیبت کربلا اشاره کرده‌اند و نسبت به آن واکنشی شاعرانه نشان داده‌اند.
کهن‌ترین مرثیه عاشورایی موجود در ادبیات فارسی منسوب است به حکیم کسایی مروزی، شاعر شیعه مذهبِ سده چهارم هجری.
وی در قصیده‌ای که به سوگنامه معروف است، به ذکر مصیبت شهیدانِ کربلا پرداخته:
... دست از جهان بشویم، عزّ و شرف نجویم
مدح و غزل نگویم، مَقتَل کنم تقاضا
میراث مصطفی را، فرزند مرتضی را
مقتول کربلا را تازه کنم تولّا...
آن میرِ سر بریده، در خاک خوابنیده
از آب ناچشیده، گشته اسیر غوغا...
به جز کسایی، دیگر شاعرانِ شیعی ادبیات فارسی نیز درباره کربلا و عاشورا و مصیبت‌های خاندان رسول‌الله (ص) شعر‌هایی سروده‌اند. ناصرخسرو قبادیانی (م. ۴۸۲ ق.)، ابن‌یمین فریومدی (م. ۷۶۹ ق.)، سلمان ساوجی (م. ۷۷۸ ق.)، ابن‌حسام خوسفی (م. ۸۷۵ ق.) و وحشی بافقی (م. ۹۹۱ ق.) ازجمله این شاعران به‌شمار می‌روند.

سنایی و کمال‌الدین اسماعیل
تعدادی از شاعرانِ سنّی مذهبِ ادبیات فارسی نیز ماجرای مصیبت‌بار کربلا را در شعر خویش منعکس کرده‌اند. در شعر این شاعران نیز گاه در حدّ بیتی یا ابیاتی به این حادثه عظیم اشاره شده و گاه غزل یا قصیده یا بخشی از یک مثنوی به رثای حضرت امام‌حسین (ع) اختصاص داده شده است. البته نکته مهمی که باید یادآور شد، این است که سنّی یا شیعه بودنِ شماری از شاعران ادبیات فارسی را نمی‌توان به‌یقین تعیین و اعلام کرد. در شعر این‌گونه شاعران، هم نشانه‌هایی از گرایش‌های شیعی دیده می‌شود و هم مدح‌هایی از سه خلیفه نخستین به چشم می‌خورد؛ و همین، سبب شده نتوان گرایش مذهبی آنان را به‌دقت معیّن کرد.



حکیم سنایی غزنوی، یکی از شاعرانی است که بر سر شیعه یا سنّی بودنِ او تردید است. این شاعر بزرگ افزون بر مرثیه‌هایی که در شهادت امام‌حسین (ع) سروده، اشعاری نیز در مدح و ستایش امیرالمؤمنین (ع) و امام رضا (ع) گفته است. با این حال، وقتی دیوان او و منظومه حدیقه‌الحقیقه‌اش را می‌نگریم، می‌بینیم که در مدح سه خلیفه نخست و امام ابوحنیفه و امام شافعی نیز شعر سروده و مدیحه دارد. نمونه‌ای از شعر عاشورایی سنایی را در این بیت‌ها می‌توان دید:
دشمنان قصد جان او کردند
تا دمار از تنش برآوردند...
کربلا، چون مقام و منزل ساخت
ناگه آل زیاد بر وی تاخت
راه آب فرات بربستند
دل او زان عناو غم خستند...
شمر و عبدالله زیاد لعین
روحشان جفت باد با نفرین
برکشیدند تیغ بی‌آزرم
نز خدا ترس و نه ز مردم شرم
کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی که در سال ۶۳۵ هجری به دست مغولانِ خونخوار به شهادت رسید، هم از شاعرانی است که درباره عقیده مذهبی او نمی‌توان با اطمینان حکم کرد. در روزگاری که او به سر می‌برده، در اصفهان بین پیروان دو مذهبِ حنفی و شافعی (از مذاهب اهل تسنن) اختلاف و درگیری بوده و آلِ‌صاعد ریاستِ حنفیان را داشته‌اند و آلِ‌خُجَند، ریاست شافعیان را و وی مداحِ هر دو خاندان بوده... در ضمنِ مدح رکن‌الدین مسعود صاعد گوید:



تاریک شد جهان شریعت که اندرو
نور چراغ مذهب نُعمان پدید نیست
و وقتی بین رکن‌الدین مسعود و صدرالدین عمر خجندی مصالحه شد، گفت:



همی نازد دل دولت، همی خندد لب ملت
که یار شافعی‌الوقت، نعمان‌الزمان آمد
با این حال کمال‌الدین اسماعیل هیچ‌گاه به صراحت مذهب خود را آشکار نکرده و باتوجه به عرض ارادتِ وی به اهل بیت پیغامبر (علیهم‌السلام)، گروهی به این نتیجه رسیده‌اند که او شیعه بوده است.
به هر روی کمال نیز از شاعرانی است که افتخار سرایش شعر درباره مصیبت حضرت اباعبدالله (ع) را داشته است:



چون محرّم رسید و عاشورا
خنده بر لب حرام باید کرد
وز پی ماتم حسینِ علی
گریه از ابر وام باید کرد
لعنت دشمنانش باید گفت
دوستداری تمام باید کرد
وی همچنین در قطعه‌ای بر لعن قاتلان امام حسین (ع) تأکید کرده است:
اگر کسی پسری را از آنِ تو بکُشد
به عمرِ خویش رهَ لعنتش رها نکنی
اگر کُشندة فرزند مصطفاست یزید
حدیث لعنت و نفرینِ او چرا نکنی؟
تو بر کشنده فرزند خود مکن لعنت
چو بر کشندة فرزند مصطفی نکنی

از امیرمعزّی تا خواجو
به جز این سرایندگان، باید به برخی شاعرانِ سنّی‌مذهب نیز اشاره کرد که گرچه به‌شکل مستقل شعری درباره کربلا و عاشورا ندارند، اما در ضمن اشعارِ خویش در تک‌بیت‌هایی به این رویداد اشاره کرده‌اند. امیرمعزّی، مسعود سعد، سعدی و خواجو نمونه این دسته از شاعرانند.



امیرمعزّی، شاعر بزرگ سده پنجم و ششم هجری و ملک‌الشعرای دربار سلطان سنجر سلجوقی در قصیده‌ای که در منقبت شاه ولایت، حضرت امیرالمؤمنین (ع)، سروده، در بیت‌هایی به مصیبت شهادت امام حسین (ع) نیز گریز زده است:
... آمد آواز منادی لافتی الّا علی
وانگهی لاسیف الّا ذوالفقار آمد ندا
وآن دو فرزند عزیزش، چون حسین و، چون حسن
هر دو اندر کعبه جود و کرم رکن و صفا...
آن یکی را جان ز تن گشته جدا اندر حجاز
و آن دگر را سر ز تن گشته جدا در کربلا
مسعود سعد سلمان، شاعرِ عُمری در محبس گذرانیده سده پنج و ششم هجری، نیز در مدیحه‌ای که در حق ممدوحی گفته، جاه و منزلت وی را به مقام و مرتبه بلندجاهِ شهیدانِ کربلا نسبت داده است:



مگرش چو محمد ناصر
گوهر از پاک مصطفی باشد
لاجرم جاه و حق حرمت او.
چون شهیدان کربلا باشد
خواجوی کرمانی، شاعرِ نامدار سده هشتم هجری، با وجود مدایحِ و مناقب بسیاری که در ستایش مقام اهل بیت (ع) در دیوانش وجود دارد، به سبب آنکه مدح خلفای نخستین را هم گفته، شیعه بودنش در پس پرده‌ای از تردید قرار گرفته است. این در حالی است که مصححِ دیوانِ خواجو، روانشاد استاد احمد سهیلی خوانساری، معتقد است که خواجو شیعه‌ای دوازده امامی است.



به هر ترتیب آنچه از شعر‌های خواجو برمی‌آید، این است که وی عاشق و سرسپرده خاندان عصمت و طهارت (ع) بوده است:
خون شفق در کنار چرخ به سوگ حسین
دود غَسَق در جگر دهر به داغِ حسن
آن‌که بُوَد رعد را از غمِ او ناله کار
و آن‌که بود ابر را بی رخِ او گریه، فن
در ادامه این گزارش نمونه‌ای از اشعارِ عاشوراییِ سه شاعر نامدارِ سنّی‌مذهب ادبیات کهن فارسی درباره حادثه غمناک کربلا آورده شده است.

عطار نیشابوری: شاهدِ زهرا، شهید کربلا
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، عارف و شاعر نامدار سده ششم و آغاز سده هفتم هجری است که در سال ۶۲۷ هجری قمری وفات یافته یا بنا بر برخی اقوال به دست وحشیانِ مغول به شهادت رسیده است. عطار در سرایش غزل و رباعی و مثنوی‌های عارفانه شهره است. منظومه‌های منطق‌الطیر، مصیبت‌نامه، الهی‌نامه و اسرارنامه از مثنوی‌های مهم عطار است. افزون بر این آثار، شیخ فریدالدین کتابی به‌نثر نیز دارد به نام تذکره‌الاولیا که از آثار مهم در شناسایی نامداران عرفان و تصوف است.



عطار در مثنوی مصیبت‌نامه، بیت‌هایی را در فضیلت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) آورده و در ادامه آن به ماجرای کربلا نیز اشاره کرده است:
کیست حق را و پیمبر را ولی؟
آن حَسَن‌سیرت، حسین بن علی
آفتاب آسمان معرفت
آن محمدصورت و حیدرصفت
نُه فلک را تا ابد مخدوم بود
زان که او سلطان دَه معصوم بود
قرةالعینِ امام مجتبی
شاهدِ زهرا، شهید کربلا

مولانا: کجایید‌ای شهیدان خدایی
مولانا جلال‌الدین محمّد بلخی خراسانی، شاعر و عارف بزرگ سده هفتم هجری، از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که مذهب اهل تسنن داشته، اما او نیز مانند بسیاری از برادران و خواهرانِ اهل تسنن دلداده و دوستدار خاندان عصمت و طهارت بوده است. این را می‌توان هم از بیت‌های غزل‌های دیوان غزلیاتِ شمسِ وی دید و هم از بیت‌هایی که در مثنوی معنوی در ستایش اهل بیت (ع) آورده است. مولانا سراینده یکی از معروف‌ترین شعر‌های عاشوراییِ ادبیات فارسی است:
کجایید‌ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید‌ای سبک‌روحان عاشق
پرنده‌تر ز مرغان هوایی
کجایید‌ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید‌ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی؟
کجایید‌ای درِ زندان شکسته
بداده وام‌داران را رهایی
کجایید‌ای دَرِ مخزن گشاده
کجایید‌ای نوای بی‌نوایی
در آن بحرید کین عالَم کفِ اوست
زمانی بیش دارید آشنایی...


سیف فرغانی: بر کُشته کربلا بگریید
یکی از مهم‌ترین و برترین مرثیه‌های عاشورایی ادبیاتِ کهن فارسی را شاعر سنّی‌مذهب سده هشتم هجری، یعنی سیف‌الدین محمد فرغانی، سروده است. از سیف فرغانی دیوانی برجای مانده که افزون بر دارا بودنِ ابیاتی که به زبانِ شاعرانه تقابل خیر و شر، یعنی امام حسین (ع) و یزیدیان را می‌رساند، قصیده‌ای سوزناک را در خود جای داده که به زیبایی در رثای کُشته کربلا سروده شده است:‌ای قوم در این عزا بگریید
بر کُشته کربلا بگریید
با این دل مرده خنده تا چند؟
امروز در این عزا بگریید
فرزند رسول را بکشتند
از بهر خدای را بگریید
از خون جگر سرشک سازید
بهر دل مصطفی بگریید


منبع: روزنامه جوان




مطالب مرتبط

نظرات کاربران