نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه

نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه

زندگی کوتاه سرور زنان دو عالم‎ ‎سراسر بندگی و مورد رضایت حضرت حق بود؛ تا آن جا که رسول خدا(ص) خطاب به پاره تنشان فرمودند: " إن اللّه یغضب لغضبک و یرضى لرضاک- همانا خداوند ازخشم تو خشمناک، و از خشنودی تو خشنود می شود".

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، زندگی بانوی بزرگوار اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س) تمام مجاهدت بود. آن حضرت در زمان حیات نبی مکرم اسلام(ص) و بعد از آن، در زمان امامت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) با تمام وجود مدافع حریم نبوت و ولایت بوده و با توجه به شرایط، به طرق گوناگون از دین خدا پاسداری می کردند. از جمله این موارد ایراد خطبه فدکیه در مسجد رسول خدا(ص) است.


پس از غصب فدک توسط خلیفه، حضرت فاطمه(س) این امر را مستمسک قرار داده و برای باز پس گیری فدک و در حقیقت بیان حقانیت حضرت امیرالمؤمنین(ع) و آشکار کردن چهره واقعی غاصبان خلافت، به مسجد رسول خدا(ص) رفته و در بین مهاجرین و انصار خطبه غرایی ایراد می فرمایند که سرشار از معارف الهی است.


این خطبه که به «خطبه فدکیه» مشهور است در حقیقت هم سند مظلومیت خاندان رسالت است و هم دفاعی همه جانبه از حریم ولایت و تلاشی برای جلوگیری از انحراف امت اسلامی.


 


رئوس مطالب و موضوعات خطبه فدکیه


• حمد و ثنای الهی و تبیین توحید ناب


• اشاره به نبوت و مقام قدسی حضرت خاتم الانبیاء(ص)


• بیان حکمت واجبات الهی


• یادآوری دوران جاهلیت و مجاهدت‌های پیامبر اسلام(ص) برای هدایت امت


• بیان نقش حضرت علی(ع) در حوادث زمان رسول خدا(ص)


• اشاره به رحلت پیامبر اکرم(ص) و رویگردانی مردم از حق و پیروی از شیطان


• بازخواست حق از خلیفه و اقامه دلیل و برهان در این خصوص


• شکوه از انصار


• توجیه خلیفه برای غصب فدک و پاسخ مستدل حضرت فاطمه(س)


• اعتراف خلیفه به حقانیت سخنان حضرت صدیقه(س)


• اتمام حجت با مردم و انذار به عاقبت این ستمگری


 


بخش هایی از سخنان زیبا و ارزشمند حضرت فاطمه زهرا(س) که در خطبه فدکیه مورد توجه قرار گرفته و می‌تواند برای امروز و فردای امت اسلامی راهگشا و عمل به آنها موجبات سعادت امت را فراهم آورد، به اختصار بیان می‌شود.


 


بعثت پیامبر(ص) و مسیر رسالت در نگاه حضرت زهرا(س)


صدیقه طاهره (س) کلام خود را با حمد و سپاس خدائى که به ستایش و فضل و عزت و رفعت از همه کس سزاوارتر است آغاز می‌کنند و در ادامه به مساله بعثت رسول خدا(ص) پدر بزرگوارشان می پردازند و می فرمایند « گواهى می‌دهم که پدرم حضرت محمد(ص) بنده و فرستاده‏ اوست، که خداوند او را قبل از خلقتش اختیار نمود و قبل از بعثتش او را برگزید و پیش از انتخابش نام او را معرفى کرد. این انتخاب هنگامى بود که مردم در مخفیگاه غیب پنهان بودند و در پس پرده‏‌هاى هولناک مستور و به نهایت عدم مقرون بودند. علت این اختیار آن است که خداوند به سرانجام کارها آگاه و به حوادث روزگار احاطه دارد، و به زمان وقوع مقدرات عارف است. براى اتمام امر خود او را مبعوث گردانید و به قصد اجراى حکم خود او را برانگیخت و براى انفاذ مقدرات حتمى خود او را به پیامبرى اختیار نمود. آن‌حضرت مردم را دید که هر گروهى داراى دین مخصوص به خود است و به آتش‌هاى افروخته‏‌ى خود روى آورده و بُتان خود را پرستش می‌نمایند و با آنکه فطرتاً معرفت خدا را دارند، ولى منکر او هستند. آنگاه خداوند متعال به برکت پدرم حضرت محمد صلى اللَّه علیه و آله ظلمت‏‌ها را به نورانیت مبدل ساخت و از قلبها قساوت را برطرف نمود و از دیده‏‌ها تحیر را زایل کرد و مطالب مبهم را براى همگان روشن نمود. آن حضرت دعوت الهى خود را با هدف هدایت مردم آغاز کرد و آنان را از گمراهى نجات داد، و از لجاجت‌ها آگاهى بخشید و آنان را به دینى محکم هدایت نمود و به راه مستقیم فراخواند. سپس خداوند عزوجل او را با رأفت و رحمت و اختیار به سوى خود خواند تا او را از خستگى این دنیا آسوده گرداند و سنگینى بار ناملایمات را از او بردارد و او را در احاطه‏‌ى ملائکه‏‌ى ابرار و رضوان پروردگار غفار و مجاورت ملک جبار قرار دهد. درود خدا بر پدرم پیام‏‌آور و امین وحى خدا و برگزیده و منتخب از خلق و مرضى او. درود و سلام و رحمت و برکات الهى بر او باد».


 


قرآن و اهل‏ بیت(ع) در خطبه فدکیه


نورچشمان رسول خدا(ص) خطاب به حاضران در مسجد از جمله مهاجرین و انصار ادامه می‌دهد « و ما یادگارانى هستیم که خداوند ما را نمایندگان خود بر شما قرار داده و به همراه ما کتاب ناطق الهى و قرآن صادق و نور تابناک و شعاع درخشنده‏‌اى است که دلیل‌هاى آن روشن و اسرار آیاتش ظاهر است و با ما دلیل و برهانى است که ظواهرش متجلى و استماع آن براى مردم همیشگى است (و ملال ‏آور نیست). پیروان او بخاطر آن مورد رشک دیگران هستند و تبعیت او بشر را به رضوان خدا سوق می‌دهد و گوش دادن به آن نجات را بدنبال می‌آورد. در او است بیان دلیل‌هاى نورانى الهى و پندهاى مکرر خداوند و واجباتى که تبیین شده و محرماتى که از آن منع گردیده و احکامى که کافى است و ادله‏‌اى که روشن است و کلماتى که شفابخش است و فضائلى که بدان دعوت شده و امورى که اجازه‏‌ى انجام آن داده شده و رحمتى که امید آن می‌رود و قوانینى که واجب شده است».


 


بدانید من فاطمه‌ام!


سپس فرمود: "اى مردم بدانید من فاطمه‏‌ام و پدرم محمد که فرستاده‏‌ى پروردگارتان و خاتم پیامبرانتان است. کلام اول و آخر من این است و در این مطلب اشتباه نمی‌کنم و آنچه که انجام می‌دهم گزاف نیست و سخن به دروغ نمی‌گویم. پس با گوشهاى شنوا و قلبهاى آگاه سخن مرا گوش کنید".


 


خطاب به پیامبر (ص)


حضرت زهرا(س) در این بخش از خطبه درد دلی با پدر بزرگوارشان می‌کنند سپس حضرت نظرى به مرقد پدر می‌افکند و بغض گلویشان را می‌فشرد و در ضمن ابیاتى از شعر چنین می فرمایند:


" اى پدر! بعد از رحلت تو واقعه‏‌هاى بزرگ و قضایاى مشکلى واقع شد، که اگر تو شاهد آن بودى مصیبت برایمان بزرگ نمی‌آمد. ما همچون زمینى که باران فراوان را از دست دهد، تو را از دست دادیم و قوم تو فاسد شدند. پس شاهد آنان باش و غائب مباش و براى هر اهلى مزیت و برترى بر دیگر نزدیکان نزد خداى متعال است. آن هنگام که تو رفتى و خاک بین ما و تو حایل شد مردمانى کینه‏‌هاى خود را بر ما ظاهر نمودند. اکنون که تو از بین ما رفته‏‌اى و تمام زمین غصب شده مردم با چهره‏‌ى گرفته با ما روبرو می‌شوند و ما خوار شده‏‌ایم و بزودى در روز قیامت باعث ظلم خانواده‏ى ما مى‏فهمد که به کجا بازمی‌گردد. تو همچون ماه چهارده شبه و نورى بودى که از تو کسب نور می‌شد و کتابهاى آسمانى از طرف خدا با عزت بر تو نازل می‌شد و جبرئیل با آوردن آیات الهى با ما انس داشت و با رفتنت درِ تمام خیرها را بستى. شهر من با آن وسعتش بر من تنگ شده و دو سبط تو خوار گشتند که در این براى من بلایى است. اى کاش قبل از رفتن تو مرگ با ما روبرو می‌شد هنگامى که تو از پیش ما رفتى و تلّى از خاک مانع از تو شد، ما مبتلا به مصیبت از دست رفتن عزیزى شدیم که هیچ محزونى از مردم چه عرب و چه عجم به رفتن چنین عزیزى مبتلا نشده است. پس هر اندازه که در این دنیا زندگى کنیم و تا زمانى که چشمهایمان باقى است براى تو با اشکى ریزان گریه می‌کنیم".


سپس این اشعار را درد دل کرد:


تا روزى که تو زنده بودى حمایت‏‌کننده‏‌اى داشتم و با آسودگى رفت و آمد می‌کردم و تو بال من و یاورم بودى، ولى امروز در برابر فردى ذلیل خاضع شده‏‌ام و از او فاصله می‌گیرم و به دست خود ستمگران را دور می‌کنم. در حالى که قُمرى از روى غصه، شبانه روى شاخه‏‌اى گریه می‌کند، من در روز روشن بر مصائبم اشک می‌ریزم.


 


با امامان کفر بجنگید!


بانوی دو عالم در ادامه یکسری توصیه ها و گله‌هایی که نشان از عمق آنها دارد خطاب به حاضران می فرمایند "بعد از این سوابق، حال بعد از روشن شدن حق به کجا می‌روید و بعد از آنکه بیان شده بود و بعد از اعلان حق کجا آن را پنهان کردید؟ و چرا بعد از این اقدامات به گذشته‏‌ى خود رجوع نمودید و بعد از ایمان مشرک شدید و بعد از شجاعت ترسیدید از گروهى که بعد از پیمان بستنشان سوگندهاى خود را شکستند و در دین شما طعنه وارد نمودند؟ با امامان کفر جنگ کنید که آنان پایبند به سوگندهایشان نمی‌باشند، تا شاید از کارهاى خود برگردند. آیا با گروهى که سوگندهاى خود را نادیده گرفتند و قصد بیرون نمودن رسول الهى را دارند کارزار نمی‌نمایید و حال آنکه آنان ابتدا شروع به جنگ نمودند؟ آیا از آنان هراس دارید؟ خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر مؤمن هستید".


 


خوارى حق به دست مردم


« آگاه باشید! بخدا قسم شما را می‌بینم که به زندگى راحت میل نموده‏‌اید و کسى که سزاوار منصب حل و فصل امور است از جایگاهش دور کرده‌اید و تن به راحتى در داده‏‌اید، و از جاى وسیع به جاى تنگ پناه آورده‏‌اید و از دین برگشتید و آنچه را که حفظ می‌کردید دور افکندید و چیزى را که به آسانى خورده بودید، برگرداندید. اگر شما و تمام کسانى که در زمین هستند کافر شوند، خداوند از همه‏‌ى آنها بی‌نیاز است و خداوند سپاس شده است. آیا خبر کسانى که قبل از شما از قوم نوح و عاد و ثمود و اقوامى که بعد از اینان آمدند به شما نرسیده؟ قضایاى آنان را جز خدا نمی‌داند که رسولان الهى با بینات به سوى آن اقوام آمدند، ولى آنان دستهاى خود را در دهان خود گذارده و گفتند: ما به آنچه شما فرستاده شده‏‌اید کافریم و ما در آنچه ما را بسویش می‌خوانید در شک و تردید هستیم».


 


نفرین بر کسى که دختر پیامبر(ص) را خوار کند


ایشان در بخشی دیگر از خطبه خود بر کسی که دختر پیامبر(ص) را خوار کند نفرین کرده و می‌فرمایند« من گفتم آنچه( باید می گفتم) گفتم در حالى که می‌دانم یارى نکردن وجودتان را فراگرفته و بی‌وفائى همچون لباسى بر قلبهاى شما پوشیده شده است. ولى این سخنان به خاطر بر لب رسیدن جانم بود و آه‏‌هایى بود که براى خاموش نمودن آتش غضبم کشیدم و سستى تکیه‏‌گاهم بود و ضعف یقین شما است و اظهار غصه‏‌ى سینه‏‌ام است که دیگر نتوانستم آن را مخفى کنم و براى اتمام حجت بود. پس شتر خلافت را بگیرید و با طناب، رَحْل آن را محکم به شکم آن ببندید، در حالى که کمر آن شتر مجروح شده و استخوانهایش شکسته و پاهایش ضعیف شده و کف پاهایش نازک گردیده و عیب آن همیشه باقى است. به غضب خداى جبار و ننگ ابدى علامت‏گذارى شده و پیوسته به آتش الهى روشن است. آتشى که بر قلبها اثر می‌گذارد و در عمودهاى کشیده بر آنان ملازم شده است. آنچه انجام می‌دهید نزد خداوند محفوظ است و به زودى کسانى که ستم کردند می‌فهمند به کجا می‌روند.


 


من دختر پیامبرتان هستم!


و در نهایت بند دل رسول خدا(ص) با امت پیامبر اتمام حجت می کند و از خدای متعال این گونه می‌خواهد " پروردگارا بین ما و قوم‏مان به حق حکم کن و تو بهترین حکم‏‌کننده هستى " و می فرماید" من دختر کسى هستم که شما را از عذاب شدیدى که در پیش دارید، ترسانید. پس همگى درباره‏‌ى من حیله بکار بندید و به تأخیر نیندازید! شما کار خود را بکنید که ما هم در کار خود هستیم و منتظر باشید که ما هم منتظریم. پروردگارا بین ما و قوم‏مان به حق حکم کن و تو بهترین حکم‏‌کننده هستى و به زودى کفار خواهند دانست که عاقبت کار به نفع کیست و بگو عمل کنید که به زودى خدا و رسول و مؤمنین عملِ شما را می‌بینند و نامه‏‌ى اعمال هر انسانى را برگردن او آویخته‏‌ایم. بنابراین هرکس به اندازه‏‌ى ذره‏اى عمل خیر انجام دهد نتیجه‏‌اش را می‌بیند و هرکس ذره‏‌اى عمل شر انجام دهد نتیجه‏‌اش را خواهد دید و گویا کار چنین مقدر شده است.


و در پایان باید گفت بدون تردید موافق و مخالف اذعان دارند که از جمله نکات برجسته و مهمی که در زندگی این بانوی الهی همچون خورشید می‌درخشد و مسیر سعادت را برای رهپویان طریق بندگی روشن می سازد « دفاع از حریم ولایت و امامت» است به طوریکه ایشان را "شهیده راه امامت" معرفی می‌کنند. آن حضرت با هر‎ ‎روشی به دفاع از امام زمان خویش پرداخت.‏ زمانی با خطابه‌ای بی نظیر در پی استیفای حق حجت مظلوم خدا بود، زمانی با‎ ‎اشک و آه به مجاهدت در راه حق پرداخت و زمانی دیگر یک تنه در مقابل منافقین امت‎ ‎ایستاد و متحمل ‏ضربات و صدمات شدیدی شد که منجر به شهادت حضرتش شد.


منابع:


* «إرشاد القلوب شیخ مفید»


* «زندگانی حضرت زهرا(س)»- تألیف جناب آقای محمد روحانی


* «فاطمه زهرا(س)»- تالیف مرحوم علامه امینی


* الکافی ج2- کتاب الحجه- باب مولد الزهراء فاطمة(س)


*«فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت» تألیف علامه سید محمد کاظم قزوینی


و...




نظرات کاربران