با شمایم ای شمایان بشکه ی دشداشه پوش!
با وقاحت روی فرش نفت و خون می ایستید
ای شما ...
نسوز باغزل گریه چشم های عزا را
کمی حماسه بخوان سوگ کشته گان منا را
اگر صلاح ...
این شهیدان فداى شور غدیر
عید قربان فداى نور غدیر
شب این قوم را عزا کردند
تا ...
ناگهان بغض دلی واشد از این حس سجود
چند صد کشته بجا مانده در این واقعه بود
شاعری ...
قصدمان سیر تا خدا بود و
از وطن نیت سفر کردیم
اشک می ریختیم و اهل و عیال
آب می ...
بین هوهوی باد پاییزی
نغمه های هَزار پیچیده
باز در کوچه کوچه ء شهرم
خبری ناگوار ...
در سکوتی که عطر خلوت داشت، ناگهان ازدحام شد روزی
جای باران گرفت طوفان و، عمر گُلها ...
میسرایم از غم و درد مِنا - شیعه را آن غِصّۀِ درد آشنا
عاشقان را دیدۀِ مانده به ...
از منا می آورند اخبار داغ دور را…
از مِنا می آورند اخبار داغ دور را
نوحه خوان ...
چند روزیست که مغشوش شده فکر منا
بهر حرفی که زده یک نفر از انجمنا
او بگفتا که دگر ...
خبر رسید که داغی دوباره میآید
به قلب سوخت? ما شراره میآید
خبر سیاهتر از ...
وضو گرفته ام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زده ام تا که از منا بنویسم
به استخاره ...