شبهه: واسطه قرار دادن ائمه (ع) مطابق با دین مشرکان

نویسنده وهابی می‌گوید: واسطه بودن ائمه، عین دین مشرکان است و انبیا برای رهایی بشر از این شرک آمده‌اند. سپس به آیه شریفه (وَ اِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ) و آِیه (ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ) تمسک کرده و می‌گوید: هرکس واسطه‌ای میان خود و خدا داشته باشد و او را بخواند، بالاجماع کافر است.

نویسنده وهابی می‌گوید: واسطه بودن ائمه، عین دین مشرکان است و انبیا برای رهایی بشر از این شرک آمده‌اند. سپس به آیه شریفه (وَ اِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ)[1] و آِیه (ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ)[2] تمسک کرده و می‌گوید: هرکس واسطه‌ای میان خود و خدا داشته باشد و او را بخواند، بالاجماع کافر است. همچنین از ابن تیمیه نقل کرده که واسطه بودن در تبلیغ امر و نهی خداوند، صحیح است؛ ولی واسطه قرار دادن در دفع ضرر و جلب منفعت، از بزرگ‌ترین اقسام شرک است و اگر شخص توبه نکند، باید کشته شود.[3]


پاسخ شبهه


در پاسخ باید گفت: واسطه قراردادن به چه معنا عین دین مشرکان است؟ اگر مقصود این باشد که کسی ائمه:، انبیا: یا هر موجود دیگری را مستقل و در عرض خداوند مؤثر بداند، ما نیز معتقدیم که چنین اعتقادی شرک است. بین شیعیان، حتی میان عوام، هیچ کس را نمی‌یابیم که به چنین مطلبی درباره ائمه: معتقد باشد و در سختی‌ها، بدون در نظر گرفتن خدای قادر متعال، از آنان کمک بخواهد. ممکن است در این راستا، مقربان درگاه الهی، یعنی انبیا و اولیا را واسطه قرار دهند که البته این‌گونه واسطه قرار دادن، با توحید تنافی ندارد، بلکه عین توحید است.


در دو آیه شریفه‌ای که نویسنده به آنها استناد کرده، فقط بر این مطلب دلالت دارد که خواندن خدا بدون واسطه صحیح است و از روایات دیگر، استفاده می‌شود که خواندن خدا با واسطه نیز صحیح است: (یا أیّها الّذینَ آمَنُوا اتَّقوا الله وَ ابْتَغُوا إلَیْهِ الوَسیلةَ)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای خدا را پیش گیرید و دستاویزی به سوی او بجویید». (مائده: 35)


(...وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً) (نساء: 64)


و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‏ کردند [و فرمان‌های خدا را زیر پا می ‏گذاردند]، نزد تو می‏ آمدند و از خدا طلب آمرزش می‏ کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می ‏کرد، خدا را توبه‌پذیر و مهربان می ‏یافتند.


رفتن خدمت پیامبر، برای آنکه حضرت دعا کند، سبب مغفرت الهی می‌شود. انبیا و ائمه، مجاری فیض الهی هستند و توسل به آنها توسل به خداست؛ زیرا کسی آنان را مستقل نمی‌خواند، بلکه آنان مقرب عندالله هستند و وسیله می‌شوند تا خداوند مردم را حاجت‌روا کند.


نویسنده وهابی، از ابن تیمیه نقل کرده: «واسطه قرار دادن در دفع ضرر و جلب منفعت، از بزرگ‌ترین اقسام شرک است».[4]


پاسخ این است که: واسطه قراردادن در جلب منفعت و دفع ضرر، مطلقاً شرک نیست؛ زیرا اگر کسی این واسطه را مستقل در تأثیر بداند که در عرض خداوند عمل می‌کند، این شرک است؛ ولی اگر آنها را به اذن‌ خدای متعال و در طول خداوند متعال بداند، شرک نیست؛ زیرا همه مردم روزانه بر اساس نظام علیت و نظام اسباب و مسببات، به واسطه‌ها رو می‌آورند، مانند شخص مریض که به پزشک مراجعه می‌کند و به طور کلی همواره جریان زندگی انسان در مدار تمسک به دیگری است. شخص تشنه برای رفع تشنگی‌اش به آب رو می‌آورد؛ چنان‌که برای رفع سرما و گرسنگی، از آتش و غذا بهره می‏جوید تا نیازش را برطرف کند، آب، غذا و آتش، وسایلی برای رفع نیازها هستند و هیچ‏کس در توسل به این اسباب، دیگری را مشرک نمی ‏داند و ادعا نمی‌کند که آثار آب، غذا و آتش، از خود آنان مستقل است، بلکه مانند ابراهیم ‏خلیل الرحمان، همه آثار را از خدای والامرتبه می‏ داند: (والَّذی هُوَ یُطعِمُنی ویَسقین * واِذا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفین[5] در واقع مطعم و ساقی و شافی، تنها خداوند است؛ ولی انسان برای رفع گرسنگی، عطش، سرما و مرض، به سراغ آب، غذا، آتش و دارو می‏رود.


 



[1]. بقره: 186.


[2]. غافر: 60.


[3]. أصول مذهب الشیعة، ناصر بن عبد الله قفاری، ج2، ص539.


[4]. أصول مذهب الشیعة، ج2، ص539.


[5]. شعراء: 79 و 80.