انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه

انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه

انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه احسان الهی ظهیر مدعی است که شیعیان، سنت نبوی را به دلیل ارتداد صحابه قبول ندارند.

شبهه دوم: انکار سنت نبوی از سوی شیعه به دلیل ارتداد صحابه


احسان الهی ظهیر مدعی است که شیعیان، سنت نبوی را به دلیل ارتداد صحابه قبول ندارند.[1]


پاسخ شبهه دوم


مطلبی که احسان الهی ظهیر درباره شیعه ادعا کرده است، در هیچ اثر شیعی یافت نمی‌‌شود و هیچ عالم شیعی تاکنون چنین چیزی را بیان نکرده­ است. البته از نگاه شیعه، باید وثاقت تک تک صحابه، بررسی شود؛ چون شیعه همه صحابه را عادل نمی­داند؛ این بدان معنا نیست که کل صحابه را تخطئه کرده و روایات آنها را از درجه اعتبار ساقط بداند.


شیعه امامیه در مسئله صحابه رویکردی بسیار معتدل دارد که به دور از افراط و تفریط است. این رویکرد بر چند اصل مبتنی است:


1. امامیه به پیروی از امامان معصوم:، جایگاه والای صحابه پیامبر ص را ارج می‌نهد، کوشش‏های خالصانه آنان را در راه اعتلای کلمه اسلام و صیانت از دستاوردهای دین، در حیات پیامبر ص و پس از آن، پاس می‌دارد و خود را وامدار نسل نخستین و طلیعه‏ دار نهضت اسلام می‏ داند.[2]


2. شیعه امامیه، به پیروی از منطق قرآن، صحابه را دارای مراتب و درجات متفاوت می‏ داند و معتقد است صرف همنشینی با پیامبر ص، موجب صلاح ابدی و سعادتمند شدن فرد نمی‌شود.


3. شیعه امامیه، صحابه را هرگز نقدناپذیر ندانسته و ملاک شایستگی صحابی را اعمال و رفتار او می‌داند؛ ولی در نقد شخصیت صحابی، جانب احتیاط را نگه ‌داشته، از داوری مبتنی بر گمان و حدس خودداری کرده و تا حد امکان رفتارهای مشکوک را حمل بر صحت کرده است و می‏کوشد برای آن عذر آورد؛ ولی باب عذر و تأویل را تا بی‌نهایت نگشوده است و چون با فسق آشکار روبه‌رو شود، در داوری درست درباره آن تردید نکرده و با خوش‌بینی افراطی چشم بر روی واقعیت تاریخی نمی‌بندد.


4. به عقیده‏ امامیه، صحابه در تمامی ویژگی‏های نقل حدیث با تابعان و دیگر راویان برابر بوده، عدالت آنان نیز باید در محک موازین جرح و تعدیل احراز گردد.[3] به‏ طور قطع تشیع صحابی و ولای او به علی ع، یکی از معیارهای مهم تحقق عدالت است.[4]


5. به نظر امامیه، در مسئله‏ اقتدا به سنت و سیره صحابه، هیچ‌یک از آنان شایستگی مطلق ندارند؛ چراکه شأن صحابی، در همه حال، کمتر از حد عصمت بوده است و با دیگر مجتهدان امت، از ویژگی‏های یکسانی برخودار است؛ یعنی در اجتهاد او احتمال خطا و صواب راه می‏یابد و اینجاست که مقام ائمه اهل‌البیت:، به دلیل برخورداری از موهبت عصمت، متمایز می‏گردد.


حدیث ارتداد صحابه


اما حدیث ارتداد صحابه، که دستاویز احسان الهی ظهیر در القای شبهه شده است، به بررسی نیاز دارد. روایات در این باره به منابع شیعه اختصاص ندارد، بلکه در منابع معتبر اهل سنت، بسیار تندتر از آنچه در منابع شیعه آمده است، موجود است. اگر نقد صحابه، دلیل بر رد «سنت نبوی» باشد، پیش از آنکه نقد بر شیعه باشد، دامن اهل سنت را می­گیرد؛ گرچه در روایات شیعه سخن از ارتداد بیشتر اصحاب پیامبر ص به میان آمده است، بر فرض تلقی به قبول، مقصود از این گونه روایات، قطعاً ارتداد به مفهوم فقهی آن، یعنی کفر بعد از اسلام نیست؛ بلکه رویگردان شدن از بخشی از باورها و ارزش‏های دینی، و عمل نکردن به پاره ‏ای از وظایف و مسئولیت‏ها نیز در حد خود ارتداد محسوب می‏شود؛ چنان‌که در عبارت‏ «واعلمو انّکم صرتم بعد الهجرة أعراباً»،[5] بازگشت به ناهنجاری‌های جاهلی و ترک ارزش‏های دینی، مصداق اعرابی‌گری پس از هجرت عنوان شده است. بنابراین اگر بخواهیم برای‏ احادیث ارتداد معنای محصلی بیابیم، باید بگوییم مقصود، پاس ننهادن حق عترت پیامبر ص، به عنوان پیشوایان راستین امت و رویکرد غیرمسئولانه در مسئله رهبری است.


گرچه ما در صدد ایجاد شبهه بر دیگران نیستیم، برای اینکه مطلب تا حدی روشن، و بی‌پایگی ادعای «احسان الهی ظهیر» تبیین شود، ناگزیر باید به روایات ارتداد صحابه، که در منابع اهل سنت آمده است، اشاره کنیم:


1. ابن مسیّب از گروهی از صحابه از پیامبر ص نقل می­کند که فرمود:


گروهی از یارانم بر سر حوض وارد می‌شوند، ولی از ورود آنان به حوض جلوگیری می‌شود. من می­گویم: «آنان اصحاب منند». خطاب می‌شود: «تو به آنچه آنان پس از تو پدید آوردند آگاه نیستی». همانا اینها به افکار گذشته بازگشتند.[6]


2. ابوهریره از پیامبر ص نقل می­کند که فرمود:


در روز قیامت جمعی از اصحابم بر من وارد می‌شوند؛ اما از حوض طرد می­شوند. من می­گویم: «پروردگارا، اصحابم»! خطاب می‌شود: «تو نمی‌دانی پس از تو چه بدعت‌‌هایی پدید آوردند. آنان از راه حق و هدایت رجوع کرده و به افکار گذشته خود بازگشتند».[7]


همان گونه که ملاحظه شد، این روایات‌ که در معتبرترین منابع اهل سنت آمده و از نگاه سند نیز صحیح می‌باشند، شدیدترین نقدها را از زبان رسول‌الله ص بر صحابه دارد؛ به گونه ­ای که آنان را به دلیل عملکرد ناصواب‌شان اهل آتش می‌خواند. آیا درست است ما اهل سنت را به دلیل این ‌گونه روایات موجود در منابع شان، به انکار سنت پیامبر ص متهم کنیم؟


 


شیعه و خاتمیت


 

[1]. ظهیر، الرد علی الدکتور عبدالواحد وافی، ص18.


[2]. امام علی بن ابی‌طالب ع در توصیف اصحاب پیامبر ص می‏فرماید: «همانا یاران پیامبر ص را دیدم، کسی را نمی‌بینم که همانند آنان باشد. روز را ژولیده‌مو، گردآلود به شب می‏ رساندند و شب را به نوبت در سجده یا قیام به سر می‏بردند. گاه پیشانی بر زمین می‏سودند و گاه گونه بر خاک؛ از یاد معاد ناآرام می‏نمودند که گویی بر پاره‏ ی آتش ایستاده بودند. میان دو چشمان، چون زانوی بزان، پینه‌بسته بود از درازی ماندن در سجود. اگر نام خدا برده می‏شد، چندان  می‏گریستند که گریبانشان تر گردد و می ‏لرزیدند، چنان‌که درخت، روز تندباد می‌لرزد، از کیفری که بیم  ! 
" آن داشتند یا امیدی که تخم آن در دل می‏ کاشتند. (ر.ک: نهج البلاغة، خطبه 97)


امام علی بن الحسین ع هم این‌ گونه از اصحاب یاد می‏کند: بارالها، بر یاران پیامبر ص درود ویژه فرست؛ آنان که با او نیکو همراه گشتند و در یاری او به شایستگی امتحان دادند، او را دربرگرفته و شتابان بر او وارد شده و به سوی دعوتش بر یکدیگر سبقت گرفتند و او را اجابت کردند. آن‌گاه که دلیل پیامبری خود را به گوششان رساند و در راه آشکار ساختن پیام او، از جان‌ها و فرزندان خود دل بریدند و در راه تحکیم نبوت او با پدران و فرزندان خود جنگیدند و به یاری‌اش برخاستند.


[3] علامه طباطبایی درباره حدیث صحابه می‏نویسد: «احادیثی که از صحابه نقل می‏شود اگر متضمن قول یا فعل پیغمبر اکرم ص باشد و مخالف با حدیث اهل بیت نباشد، قابل قبول است و اگر متضمن رأی و نظر خود صحابی باشد، دارای حجت نیست و حکم صحابه، مانند حکم سایر افراد مسلمانان است». (طباطبایی، شیعه در اسلام، ص84).


[4]. از جابر بن عبداللَّه انصاری روایت شده که گفته است: «انّا کنا نعرف المنافقین بِبُغضهم
علیَّ بن ابی‌طالب». (حاکم نیشابوری، المستدرک، ج3، ص129).


[5]. بدانید شما پس از هجرت به دوران جاهلیت عربی بازگشتید. (نهج البلاغة، خطبه192).


[6]. ر.ک: بخاری، صحیح البخاری، ج8، ص120.


[7]. همان.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران