انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است

انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است

قفاری، نویسنده وهابی، می‌نویسد: «صدوق نفی سهو از نبی را علامت غلو می‌داند».

انکار سهو النبی ص مستلزم غلو است


قفاری، نویسنده وهابی، می‌نویسد: «صدوق نفی سهو از نبی را علامت غلو می‌داند».[1]


پاسخ شبهه دوم


در پاسخ به شبهه دوم باید گفت: غلو درباره پیامبر اکرم ص و ائمه طاهرین: به چند معناست:


1. کسی قایل به خدایی آنان شود؛


2. آنان را در معبودیت و آفرینش و روزی دادن، شریک خدا قرار دهد؛


3. خدا در آنان حلول کرده یا با آنان اتحاد پیدا کرده است؛


4. آنان بدون وحی یا الهام از سوی خداوند غیب می‌دانند؛


5. معرفت و شناخت، آنان را از تمام طاعات بی­نیاز می­کند و با وجود آنان، به ترک معاصی نیاز نیست.[2]


اما در غیر از اموری که ذکر شد، هر وصفی که به آنان نسبت داده شود، غلو نخواهد بود؛ چون در منابع روایی ما، از ائمه معصومین:، روایات فراوان آمده است که در مرتبه بندگی و پایین‌تر از مقام پیامبری، به هر صفتی که می‌خواهید، ما را توصیف کنید. در ذیل به بعضی از آنها اشاره می‌شود:


1. امام علی ع فرمود:


لاَ تَتَجَاوَزُوا بِنَا العُبُودِیةَ، ثُمَّ قُولُوا فِینَا مَا شِئتُم وَلَن تَبلُغُوا، وَإِیاکُم وَالغُلُوَّ کَغُلُوِّ النَّصَارَى فَإِنِّی بَرِئٌ مِنَ الغَالِینَ.[3]


ما را از مقام بندگی بالاتر نبرید؛ سپس هرچه می‌خواهید در وصف ما بگویید و هرگز نمی‌توانید ما را [آن‌گونه که شایسته مقام ماست] وصف کنید. مبادا مانند نصارا در مورد ما غلو نموده [و ما را خدا بدانید]؛ زیرا من از غلوکنندگان بیزارم.


2. در بیان دیگر آمده است که ما را بنده مخلوق خدا بدانید و در وصف ما، غیر از نبوت، هرچه می­خواهید بگویید.[4]


بنابراین غلو درباره ائمه معصومین: هنگامی صادق است که کسی ائمه معصومین: را تا مقام نبوت یا خدایی بالا ببرد.


3. نیز آمده است که از غلو کردن درباره ما جداً برحذر باشید. بگویید ما بندگان پرورش یافته خدا هستیم و در فضیلت ما هرچه دلتان می‌خواهد بگویید.[5]


4. علی ع خطاب به اباذر می‌فرماید:


بدان که من بنده و خلیفه خدا بر بندگان او هستم. ما را خدا ندانید، و در فضیلت ما هرچه می‌خواهید بگویید؛ زیرا شما به حقیقت و نهایت فضایل ما نمی‌توانید برسید؛ چون آنچه خداوند به ما عنایت فرموده، بزرگ‌تر و عظیم‌تر از آن است که در قلب شما خطور می­کند.[6]


از گفته‌های حضرت علی ع به خوبی استفاده می‌شود که غلو انحصاراً به این معناست که کسی، ائمه معصومین: را پیامبر یا خدا بداند. در غیر این صورت، بیان فضایل ائمه معصومین:، در بالاترین مرتبه آن، نه تنها غلو نیست، که بر اساس سخنان نورانی آنان، ما قادر به بیان حقیقت و نهایت آنها نیستیم.


از سوی دیگر، به ما سفارش شده است که از خدا بترسید، خدا
و رسولش را بزرگ بدانید و هیچ کسی را از رسول خدا ص برتر ندانید؛ زیرا خدای متعال او را برتری داده است.[7] هیچ کس برتر از
پیامبر اکرم ص نیست. بنابراین بیان فضایل و اوصاف کمالیه آن حضرت، که نفی سهو یکی از آنهاست، نه تنها غلو نبوده، بلکه کسی را یارای تبیین آنها، آن گونه که شایسته مقام وی است، نخواهد بود.


به هر حال دیدگاه صدوق منحصر به خودش است و علمای دیگر شیعه در طول تاریخ با او همگرایی نکرده‌اند و ممکن است غلوّ مورد نظر ایشان غلّو مصطلح نباشد.


 

[1]. ر.ک: ققاری، أصول مذهب الشیعة الإمامیة، ج2، ص781.


[2]. مجلسی، بحار الأنوار، ج25، ص346.


[3]. طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص233.


[4]. قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج2، ص735.


[5]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، الخصال، ص614.


[6]. مجلسی، بحارالأنوار، ج26، ص2.


[7]. حمیری، قرب الإسناد، ص159.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران