جوانان صالح، گل عمر خویش را صرف عبادت کنند

نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با توصیه به جوانان که گل عمر خویش را که همان جوانی است، صرف عبادت کنند، اظهار کرد: در روایات نیز بر عبادت برای جوانان بسیار تأکید شده و اگر در انسان در جوانی توجه خویش را به این موارد معطوف نکند، شیطان امیدوار میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، حجت الاسلام والمسلمین سیدعبدالفتاح نواب روز دوشنبه (23 خرداد) گفت وگوی صمیمی با شبکه رادیویی جوان داشت که مشروح این گفت وگو به شرح زیر آمده است:
بهترین زمان و سن برای حج چه مقطعی از زندگی است؟
حجتالاسلام نواب: از خداوند بزرگ آرزومندم زمینه تشرف بندگان خود به خانهاش را در زمان جوانی فراهم کند.
در دوران دفاع مقدس مأمور شدم در مراسم تشییع یکی از شهدای عزیز، وصیتنامه شهید را برای شرکت کنندگان در آن مراسم قرائت کنم. ایشان نوشته بود که «خدایا آرزومندم که گل عمرم را در راه تو نثار کنم و در کشمکشهای پوچ زندگی مدفون نگردم». به تأسی از آن شهید بزرگوار، توصیه حقیر نیز به جوانان این است که گل عمر خویش را که همان جوانی است، صرف عبادت کنند؛ در روایات نیز بر عبادت برای جوانان بسیار تأکید شده و اگر در انسان در جوانی توجه خویش را به این موارد معطوف نکند، شیطان امیدوار میشود.
در عهد معاصر نیز این مرز و بوم افراد صالح و فرهیختهای به خود دیده که جوانی خویش را تماماً در راه خدا صرف نموده که از جمله آنها می توان به شهید فخریزاده و شهید سلیمانی و امثال این بزرگواران اشاره کرد.
عزیمت به سفر حج در جوانی از منظر دیگری هم ارجحیت دارد؛ اینکه جوانان در انجام مناسک حج، انرژی لازم را داشته و بمراتب حج بهتری داشته و با توشهای پربارتر بازمیگردند.
برای عزیمت به حج چه پیشنیازی باید گذراند؟
حجتالاسلام نواب: ابتدا آماده سازی روح خود زائر است. انسان اگر آماده سفر نباشد، نمی تواند بهره لازم را کسب کند. باید هماهنگ و علاقهمند به این سفر باشد. این آمادگی روحی و روانی، وقتی با آماده سازی مقدمات سفر همراه میشود، بسیار لذتبخشتر و ارزشمندتر خواهد بود.
معیار پذیرش حج در درگاه خداوند خیلی متفاوت از آن چیزی است که ما میپنداریم. شاید کسی به حج نرود اما خداوند متعال بخاطر نیت پاک و بی آلایش وی همان نیت را بپذیرد و ثواب حج در نامه اعمالش مرقوم شود و بالعکس ممکن است فردی به خانه خدا مشرف شود اما اعمالش مورد پذیرش حضرت حق قرار نگیرد.
ما باید خود را آماده این سفرها کنیم؛ زبان گفت وگوی با خدا را درست بیاموزیم. نماز، نوعی معاشقه با خداوند متعال است که هر یک از آیاتش همانند گفت وگو با معشوق، لذتبخش است؛ بویژه زمانی که این نماز در پشت مقام ابراهیم در مسجدالحرام خوانده شود.
اولین بار که وارد بیتالله الحرام شدید، چه حالی به شما دست داد؟
حجتالاسلام نواب: خاطرات آن دوران از ذهن هیچ کسی دور نمی شود. اولین سفری که مشرف شدم از آنجایی که برای انجام مأموریتی عازم شده بودم، لذا تنها بودم اما همانجا همراهانی را پیدا کردم و از من خواستند که در معیت آنها اعمال مان را انجام بدهیم؛ ابتدای ورودمان به مسجدالحرام سجده شکری داشتیم و به آن عزیزان گفتم اینجا جایی است که انسان بایستد و عظمت خدا را نظارهگر باشد؛ اینکه می بینی هرکسی از گوشه کنار جهان آمده اما راه و هدف همگی یکی است، مطاف همگی هم یکی است و با صفا دارند طواف می کنند؛ دیدن این صحنهها، زمینه ای را ایجاد می کند که آدم با خضوع و با حالی خوش و بهتر وارد مسجدالحرام شود و اعمال خود را انجام دهد.
حج، خواستنی است یا طلبیدنی؟
حجتالاسلام نواب: این که گفته می شود حج، دعوت حق است؛ در واقع باید زمینه های دعوت را خود انسان فراهم کند؛ اگر تلاشی باید صورت بگیرد، خودش باید انجام دهد، وقتی که مقدمات کار انجام شد، خداوند هم عنایت می فرماید. به قول معروف؛ «تا نگرید طفل، کی نوشد لبن». باید خود انسان تلاش کند؛ خداوند هم وقتی دید این بنده اش خیلی عطش دارد، دعوتش می کند.
قشنگترین خاطره شما از حج کدام است؟
حجتالاسلام نواب: این سفر، خاطره زشت ندارد؛ هرآنچه هست زیبا و خاطرهانگیز است. در میان همه آنها، یکی از خاطراتی که برای بنده خیلی زیبا و تأثیرگذار بود؛ در یکی از سفرها، در جمرات، در آن فشار جمعیت؛ یکی از زائران کشورهای شرق آسیا زمین افتاد و این خانم به زیر دست وپا رفت؛ جمعیت را کنار زدند و ایشان را به مکان خلوتی انتقال دادند؛ پزشک ایرانی که در محل حاضر بود، اقدامات احیا را با اجازه همسر ایشان انجام داد و بالاخره با تلاش بسیار توانست آن زائر را به زندگی برگرداند. همراه آن زائر که بسیار احساسی شده بود و همچنان اشک می ریخت؛ در صدد تشکر مالی از آن پزشک عارف برآمد که ایشان نپذیرفت و به این زائر گفت که اگر می خواهی قدردانی کنی، در کنار مسجدالحرام برای رهبر ما دعا کن؛ این خاطره بسیار دلچسبی برای ما بود؛ هم فردی را به زندگی برگرداند و هم مزدی نخواست و هم درخواست دعا برای کسی کرد که وجودش برای جهان اسلام مؤثر است. یعنی کار این پزشک عارف و وارسته بسیار هنرمندانه و ارزشمند بود.
در سفر حج چه مسایل و مشکلاتی می تواند بوجود بیاید؟
حجتالاسلام نواب: در روایات آمده وقتی انسان می خواهد به حج مشرف شود، باید آسایش و راحتی را کنار بگذارد. هجران و دور شدن از خانواده و زندگی سخت است اما سختی اصلی در این سفر، آن است که فردی عازم حج شود اما دست خالی برگردد. در واقع این فرد مالباختهترین در میان مالباختگان است و ورشکستهترین فرد در میان ورشکستگان. و این فرد کسی است که از فرصت استثنایی به دست آمده برای قرب و نزدیکی به خدا بدرستی استفاده نکنه و از این حضور بهره کافی نبرد. در حج، هرچه انسان خاکسارتر و متواضعتر باشد، توشه پربارتری عایدش می شود و اگر کسی غیر از این عمل کند، متضرر شده است.
در سفر حج، چه مکانی بیشتر از همه والاتر است؟
حجتالاسلام نواب: پیامبر اکرم (ص) اشاره می فرمایند که مکه بهترین مکان هستی است برای من؛ اگر ما هم همان راه پیامبر را بخواهیم برویم، باید گفت که مکه؛ البته برخی افراد وقتی در مقام مقایسه بین مکه و مدینه برمی آمدند، می گفتند که مدینه بدون پیامبر اسلام ضعیفتر است اما مدینه با پیامبر اکرم، بالاتر از مکه است.
کلام آخر
حجتالاسلام نواب: خداوند ان شاءالله این توفیق تشرف را روزی همه عزیزان کند. آنچه در این سفرهای زیارتی مهم است، تفکر است؛ اعم از مشهد یا قم یا ری باشدیا عتبات عالیات و یا حج. هرچقدر این سفر با صدق و معرفت همراه باشد، توشه و بهره ی بیشتری عاید زائر خواهد شد.
زائر خانه خدا اگر در حج این سه کار را انجام ندهد، دست خالی از زیارت خانه خدا برخواهد گشت و آن سه کار عبارت از آن است که ورع و خودسازی داشته باشد؛ حلیم و بردبار باشد و با مردم خوشبرخورد باشد.
امیدواریم این سفر برای همه جوانان عزیزو آینده سازان کشورمان فراهم شود و آنجا ما را هم دعا کنند.