شبهه هشتم: اختلاف حضرت فاطمه س با امام علی ع به خاطر خواستگاری از دختر ابوجهل

از شبهاتی که در باب اختلاف حضرت فاطمه با امام علی ع مطرح می‌شود، ازدواج امام علی ع با دختر ابوجهل است. این روایت در منابع اهل سنت ذکر شده و از آنجا به منابع روایی شیعه راه پیدا کرده است.

 


شبهه هشتم: اختلاف حضرت فاطمه س با امام علی ع به خاطر خواستگاری از دختر ابوجهل


از شبهاتی که در باب اختلاف حضرت فاطمه با امام علی ع مطرح می‌شود، ازدواج امام علی ع با دختر ابوجهل است. این روایت در منابع اهل سنت ذکر شده و از آنجا به منابع روایی شیعه راه پیدا کرده است. امام صادق ع فرمود:


شقی‌ای از اشقیا به دروغ به حضرت فاطمه س خبر رساند که همسرت به خواستگاری دختر ابوجهل رفته است. حضرت فاطمه س ناراحت ‌شد و دست بچه‌هایش را گرفت و به سمت خانه رسول خدا ص رفت و از امام علی ع شکایت کرد و امیرالمؤمنین ع وقتی منزل آمد، دید زن و بچه‌هایش نیستند. وی از رفتن به منزل رسول خدا ص خجالت کشید؛ از این ‌رو به مسجد رفت و مشغول نماز شد. بعد همان جا خوابید تا اینکه پیامبر ص به همراه حضرت فاطمه س و بچه‌های او وارد مسجد ‌شدند و پیامبر ص با پای مبارک خود به پای حضرت امیرالمؤمنین ع زد و ‌فرمود: «بلند شو یا ابوتراب» و بعد به او فرمود: «برو عمر و ابوبکر و طلحه را صدا کن». در حضور آنها ‌فرمود: «ای علی، آیا نمی‏دانی که فاطمه پاره تن من است و من از او هستم؟ هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است و هر کس مرا اذیت کند، خدا را اذیت کرده است و هر کس او را پس از مرگ من اذیت کند، مانند این است که در حال حیاتِ من او را اذیت کرده است و هر کس او را در حال حیاتِ من اذیت کند، مانند این است که او را پس از مرگ من اذیت کرده است» و بعد امام علی ع فرمود: «آری، ای پیامبر خدا». پیامبر ص فرمود: «پس چه چیزی باعث شد که آن کار را کردی؟» علی ع فرمود: «سوگند به کسی که تو را به حقّ به پیامبری برگزید، آنچه به او رسیده، هرگز از من واقع نشده است و حتی فکر آن را هم به خود راه نداده‏ام». پیامبر ص فرمود: «راست گفتی، راست گفتی». پس فاطمه س خوشحال شد و تبسّمی کرد؛ طوری‌که دندان‏هایش دیده شد. پس یکی از آن دو نفر به رفیقش گفت: جای تعجب است، ما را در این وقت برای چه خواسته بود؟ ... پس چون حضرت فاطمه س مریض شد، در آن بیماری که با آن از دنیا رفت، آن دو نفر به عنوان عیادت آمدند و از او اجازه خواستند و او اجازه نداد...».[1]


پاسخ شبهه هشتم


1. سند این روایت که مرحوم صدوق در علل الشرایع نقل می‌کند، ضعیف است؛ زیرا «علی بن احمد بن محمد عمران الدقاق» و[2] «ابوالعباس احمد بن محمد بن یحیی (احمد بن یحیی بن زکریا القطان) مجهول‌اند.[ 3] از «زیاد بن عبدالله» نیز اسمی در رجال ذکر نشده است.


2. شواهدی هست که نشان می‌دهد این داستان، از اساس جعلی بوده، ساخته و پرداخته دشمنان اهل بیت: است؛ زیرا ابن ابی‌الحدید معتزلی می‌گوید:


معاویه برخی صحابه و برخی تابعین را قرار داد تا احادیثی را جعل کنند که در آن، افعال منکر و زشت را به علی بن ابی‌طالب نسبت دهند که از جملة صحابه، ابوهریره و عمرو بن عاص و مغیرة بن شعبه، و از تابعین عروة بن زبیر بودند و از جملة آن جعلیات، ماجرای ازدواج حضرت علی با دختر ابی‌جهل است که پیامبر ص از دست امام علی ناراحت می‌شوند.[4]


مرحوم سید مرتضی نیز در تنزیه الانبیا روایت خواستگاری امام علی ع از دختر ابی‌جهل را جعلی می‌داند و آن را از حیث سند رد می‌کند؛ زیرا فردی به نام «کرابیسی» هست که به امیرالمؤمنین ع طعن می‌زند و به عداوت با امیرالمؤمنین ع معروف است.[5] به علاوه از حیث دلالت هم رد می‌کند؛ زیرا اولاً روایت، خلاف نصّ صریح قرآن است که به مردان اجازه داده است چهار زن برای خود اخذ کنند و پیامبر ص هیچ‌گاه مباح خدا را حرام نمی‌کند[6] و این مسأله را افراد عادی رعایت می‌کردند؛ چه برسد به رسول خدا ص؛ چون وقتی امام جواد ع خواستند زن دیگری بگیرند، أم الفضل از امام جواد ع به پدرش شکایت کرد که من نمی‌خواهم هوو داشته باشم. مأمون گفت: «إنا ما أنکحناه لنحظر علیه ما أباحه الله له»؛ «من به جواد ع دختر ندادم که حلال خدا را حرام کنم».[7]


چطور ممکن است که مأمون بگوید من نمی‌‌توانم حلال خدا را حرام کنم، ولی پیامبر اکرم ص ـ نستجیر بالله ـ حلال خدا را به دلیل تعصب به دخترش حرام ‌کند؟!


 ثانیاً مخالف سیره و سنت پیامبر ص است؛ زیرا قرآن، خُلق پیامبر ص را خُلق عظیم می‌داند؛ اما این حرکت پیامبر ص خلاف خُلق حَسَن است؛ چون اگر جمع شدن بین دختر رسول خدا ص و دختر دشمن خدا موجب نفرت است، جایز نیست آن را به صورت علنی بر منبر مطرح کند؛ در حالی ‌که پیامبر ص، حلیم و کظیم‌اند و اخلاق نیکو داشتند؛ از این ‌رو اگر پیامبر ص از عمل حضرت علی ع ناراحت شدند، باید در خفا به او تذکر می‌دادند.[8]


ثالثاً سیره و روش امیر مؤمنان على ع و حالات او با حضرت محمّد ص از دوران کودکى تا واپسین لحظات زندگى گرامى پیامبر ص این روایت را تکذیب مى‏کند؛ زیرا در تمام این دوران، عملى از امام علی ع دیده نشد که مخالف خواست پیامبر اکرم ص باشد یا رفتارى از او سر زند که پیامبر ص آن را دوست نداشته باشد.[9]


رابعاً اگر این قضیه صحت داشت، حتماً دشمنان امام علی ع از بنی‌امیه و پیروانشان، در همان زمان از این فرصت بهره می‌بردند و علیه امام علی ع آن را ترویج می‌کردند؛ در حالی ‌که دیده نشده است کسی از بنی‌امیه و دشمنان اهل بیت: این قصه را در همان زمان بر ضدّ امام علی ع به کار برد.[10]


شیخ طوسی نیز می‌گوید: «این قصه اگر درست باشد، طعن به پیامبر ص است؛ چون ازدواج حضرت امیرالمؤمنین ع و فاطمه س از جانب خداوند است و خدا کسی را برای کسی دیگر انتخاب نمی‌کند که او را اذیت یا غمگین کند».[11]


در ضمن، اگر بین دختر ولیّ خدا با دختر دشمن خدا قابل جمع نیست، چطور ـ بنا بر نقل تاریخی ـ پیامبر ص پیش از اسلامِ ابوسفیان با دختر او ازدواج می‌کند و همچنین دختر رسول خدا ص، رقیه پیش از اینکه با عثمان ازدواج کند، با پسر ابولهب ازدواج می‌کند؟![12]


همچنین در روایتی صحیح، امام صادق ع ازدواج حضرت امیرالمؤمنین ع با دختر ابوجهل را دروغ می‌داند.[13]


متأسفانه، به رغم جعلی بودن این قصه، منابع حدیثی اهل ‌سنت آن را فراوان نقل کرده‌اند.[14] البته برخی از آنها از حیث سند به این روایت اشکال گرفته‌اند.[15]


 3. در منابع حدیثی امامیه، فقط مرحوم صدوق این حدیث را نقل کرده است. بر فرض پذیرش این روایت و صرف نظر از ناهماهنگی کوچکی که در متن روایت وجود دارد، این روایت در واقع، داستان ساختگی ازدواج با دختر ابی‌جهل را رد می‌کند؛ زیرا اولاً در روایت آمده است «شقی‌ای از اشقیا به حضرت فاطمه س خبر آورد که علی بن ابی‌طالب ع به خواستگاری دختر ابی‌جهل رفت» و این عبارت نشان می‌دهد داستان ازدواج، ساختگی است؛ زیرا فرد شقی می‌تواند به راحتی دروغ بگوید.


ثانیاً وقتی پیامبر ص از امام علی ع در مورد داستان ازدواج می‌پرسد که این چه کاری بود کردی، حضرت امیرالمؤمنین ع فرمود: «سوگند به کسی که تو را به حقّ مبعوث کرد، آنچه به او رسیده، هرگز از من واقع نشده است و حتی فکر این عمل به ذهن من خطور نکرده است». پیامبر ص فرمود: «راست گفتی، راست گفتی». پس فاطمه س خوشحال شد و تبسمی کرد؛ طوری که دندان‌هایش دیده شد.


از این تعبیر روشن می‌شود که خبر خواستگاری امیرالمؤمنین ع با دختر ابوجهل از اساس دروغ بوده است.


ثالثاً آنچه در ادامه روایتِ صدوق آمده، مهم‌تر از قصه جعلی خواستگاری است و آن اینکه پیامبر ص دستور دادند ابوبکر و عمر و طلحه را در آن وقت شب جمع کنند و بعد در حضور آنها پیامبر ص فرمود:


ای علی، مگر نمی‌دانی که فاطمه پاره تن من است و من از او هستم! پس کسی که او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است و کسی که مرا اذیت کند، خدا را اذیت کرده است و کسی که زمان مرگِ من او را اذیت کرده باشد، مثل این است که در حال حیاتِ من او را اذیت کرده است و کسی که در زمان حیاتِ من او را اذیت کند، مثل این است که در زمان مرگِ من او را اذیت کرده باشد. بعد یکی از آن دو نفر (عمر یا ابوبکر) با تعجب گفت: جای تعجب است که در این وقت شب، پیامبر ص ما را فراخوانده است.[16]


این فراز روایت نشان می‌دهد که خطاب پیامبر ص (فاطمه پاره تن من است)، به امیرالمؤمنین ع نیست؛ بلکه خطاب به ابوبکر و عمر است؛ یعنی بیان پیامبر ص از باب تذکر غیر مستقیم است؛ چون این مسأله، به فرض اگر هم واقع شده باشد، مسأله‌ای بود بین امیرالمؤمنین ع و حضرت فاطمه س و ارتباطی به دیگران نداشته است؛[17] اما آنها سخن پیامبر ص را نادیده گرفتند و موجبات اذیت دختر رسول خدا ص را فراهم کردند.


البته ممکن است سؤال شود که در بخشی از روایت چنین آمده است که حضرت فاطمه س از باب اعتراض به خواستگاری از دختر ابی‌جهل، دست فرزندانش را گرفت و به منزل رسول خدا ص رفتند. این چطور ممکن است؟


در پاسخ باید گفت: به فرض بپذیریم که چنین حرکتی را حضرت فاطمه س انجام داده باشد، مشکلی ایجاد نمی‌کند؛ زیرا بر اساس خبر دروغی که افراد شیاد ساخته بودند، حضرت زهرا س چنین کرد و وقتی پیامبر ص از امام علی ع ماجرا را پرسید و حقیقت روشن شد، حضرت فاطمه س لبخند رضایت زد.


4. در نقل تاریخی آمده است: «تا فاطمه زنده بود، علی بن ابی‌طالب هرگز دوباره ازدواج نکرده بود». [18]


همچنین این نقل تاریخی با روایتی از امام صادق ع تأیید می‌شود که فرمود: «خداوند تا هنگامی که فاطمه س زنده بود، زنان را به علی ع حرام کرده بوده است». راوی می‌پرسد: «چرا؟» امام ع فرمود: «چون او پاک و مطهر از حیض بود».[19]


 


هدف از جعل روایت


ممکن است این سؤال به ذهن برسد که چرا مخالفان اهل بیت: دست به جعل این‌گونه روایات می‌زدند؟!


جواب: در بحث مناقب اهل‌ بیت باید توجه داشت که از اهداف جعل و دروغ‌پردازی حدیث، این است که همسان‌سازی کنند و از مواردی که می‌توان اشاره کرد، روایاتی است که علیه امیرالمؤمنین ع و حضرت فاطمه س جعل کردند تا بین امام علی ع و عمر و ابابکر همسان‌سازی کنند و به‌ واسطه این همسان‌سازی، آن دو را تبرئه سازند و از طرف دیگر، بین حضرت فاطمه س و زنان پیامبر ص همسان‌سازی کنند تا ناراحتی‌های پیامبر ص از برخی زنانش را توجیه کنند.


با این توضیح که پیامبر ص در تعابیر و موقعیت‌های مختلف فرموده بودند: «أَنَّ فَاطِمَةَ بِضْعَةٌ مِنِّی مَنْ آذَاهَا آذَانِی، وَمَنْ آذَانِی آذَی الله»؛ اما خلاف این فرمایش، دختر پیامبر خدا ص را اذیت کردند؛ ازاین‌رو برای اینکه این لکه ننگ را از دامان خود پاک کنند، دست به جعل حدیث زدند (و چه کسی بهتر از حضرت امیرالمؤمنین ع که وصی پیامبر ص و نزدیک‌ترین فرد به ایشان و همسر حضرت فاطمه س است). بنابراین داستان خواستگاری امیرالمؤمنین ع از دختر ابی‌جهل و غضبناک شدن فاطمه س و به تبع آن، غضبناک شدن رسول خدا ص را جعل کردند تا هرچه درباره اذیت‌کنندگان حضرت فاطمه س گفته می‌شد، درباره علی بن ابی‌طالب ع هم بگویند که اذیت‌کنندگان حضرت فاطمه س تبرئه شوند.


شاهد این سخن، استدلال ابن تیمیه علیه امیرالمؤمنین ع به همین حدیث ساختگی در منابع خودشان است که وقتی می‌خواهد داستانِ گناهِ فاش کردن سرّ رسول اکرم ص توسط حفصه و عایشه را توجیه کند، می‌گوید کار آنها گناه بود؛ اما بعد توبه کردند؛ ازاین‌رو جایگاه آنها در بهشت است؛ چنان‌که وقتی علی ابن ابی‌طالب از دختر ابی‌جهل خواستگاری کرد و با مخالفت پیامبر ص روبه‌رو شد و به گناه اذیت کردن پیامبر ص پی برد، توبه کرد.[20]


همچنین ابن تیمیه برای رد عصمت امیرالمؤمنین ع، به روایت جعلی خواستگاری حضرت از دختر ابی‌جهل استناد می‌کند و چنین می‌گوید:


حقّ، اطراف غیر پیامبر ص نمی‌چرخد؛ چون اگر حقّ اطراف علی بچرخد، لازمه‌اش این است که علی نیز مثل پیامبر ص معصوم باشد...؛ در حالی‌ که او از ابوبکر و عمر و عثمان و بقیه افراد، شایسته‌تر به فضیلت عصمت نیست و در میان آنها کسی معصوم نیست و فتاوای او نیز از جنس فتاوای عمر و عثمان است و برتری از آنها ندارد... و تعاریف و مدح‌های پیامبر ص از علی بن ابی‌طالب، برتر از مدح‌هایی که در مورد بقیه صحابه فرمود، نیست؛ بلکه بعید نیست که کسی بگوید من نشنیدم پیامبر ص، عثمان را مورد عتاب قرار دهد؛ در حالی‌ که علی بن ابی‌طالب را در قضیه خواستگاری از دختر ابی‌جهل مورد عتاب قرار داد.[21]


در ادامه، ابن تیمیه با استناد به همین روایت جعلی، کار حضرت علی ع را با کار ابابکر که موجب غضب حضرت فاطمه س شد، می‌سنجد و می‌گوید اگر کسی برای غضبناک کردن فاطمه س بخواهد عقاب شود، علی بن ابی‌طالب ع است و اگر او بخواهد عقاب نشود، ابابکر از عِقاب دورتر است و نباید عِقاب شود؛ یعنی امام علی ع به عِقاب نزدیک‌تر است و اگر گفته شود علی بن ابی‌طالب ع از این خواستگاری توبه کرد و از عمل خود برگشت، معلوم می‌شود که او معصوم نیست.[22] وی در ادامه می‌گوید:


غضبناک کردن فاطمه، کفر بعد از اسلام نیست که لازمه‌اش ارتداد باشد که توبه آن قابل بخشش نباشد؛ چون اگر کفر بود، ـ العیاذ بالله ـ باید حکم به کفر علی بن ابی‌طالب می‌دادیم؛ اما اگر کسی قائل به کفر ابابکر شود، به ‌واسطه غضب فاطمه باید به کفر علی بن ابی‌طالب نیز قائل باشد. [23]


آن‌گاه ابن تیمیه بین غضب ابابکر و امام علی ع مقایسه می‌کند که اگر ابابکر، فاطمه س را اذیت کرد، قربة الی الله بود و اما اذیت علی از روی هوای نفس بود.[24]


این‌گونه بُعد از همسان‌سازی، اولاً برخی را که حق اهل بیت: را غصب کرده بودند، تبرئه کردند؛ ثانیاً مقام اهل بیت: که مقام طهارت و عصمت بود، را تنزل دادند و با بقیه افراد مساوی دانستند تا سیاست و حرکت ناشایست برخی افراد را به زعم خود توجیه کنند.



 

[1]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص185.


[2]. جواهری، المفید من معجم رجال الحدیث، ص384.


[3]. مامقانی، تنقیح المقال، ج8، ص237.


[4]. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ج4، ص63-64.


[5]. علم‌الهدی، تنزیه الانبیاء، ص167؛ طوسی، تلخیص الشافی، ج2، ص276.


[6]. تنزیه الانبیاء، ص167.


[7]. تنزیه الانبیاء، ص168؛ تلخیص الشافی، ج2، ص278.


[8]. طوسی، تلخیص الشافی، ج2، ص278.


[9]. همان، ص279.


[10]. همان.


[11]. طوسی، تلخیص الشافی، ج2، ص279.


[12]. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج7، ص85.


[13]. علقمه به امام صادق٧ می‌گوید: «مردم به ما نسبت‌هایی می‌دهند که برای ما خیلی سخت می‌آید». امام صادق٧ فرمود: «ای علقمه، رضایت مردم را نمی‌توانی به‌ دست آوری و همچنین زبان مردم را نمی‌توانی نگه داری». بعد حضرت شروع می‌کند به بیان دروغ‌هایی که مردم به انبیاء نسبت داده‌اند تا می‌رسد به پیامبر9 و بعد دروغ‌هایی را که به امام علی7 نسبت می‌دهند، بیان می‌کند. از دروغ‌هایی که به امیرالمؤمنین7 نسبت داده‌اند، ازدواج با دختر ابی‌جهل است: «أ لَمْ یَنْسُبُوهُ إِلَى أَنَّهُ 7 أَرَادَ أَنْ یَتَزَوَّجَ ابْنَةَ أَبِی جَهْلٍ عَلَى فَاطِمَةَ3 وَ أَنَّ رَسُولَ الله شَکَاهُ عَلَى الْمِنْبَرِ إِلَى الْمُسْلِمِینَ... ». (شیخ صدوق، الامالی، ص102)


[14]. بخاری، صحیح البخاری، ص553؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ص1056.


[15]. هیثمی، مجمع الزوائد، ج9، ص327؛ ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج10، ص137. ابن حجر می‌گوید: «مسوره که راوی جعلی خواستگاری است، بعد هجرت به دنیا آمد و زمان خواستگاری جعلی امام علی با دختر ابی‌جهل، شش سال داشت. اما در روایت دارد که مسوره در حالی این روایت را نقل کرده که محتلم بوده است؛ ازاین‌رو سؤال این است که چطور فردی که شش‌ساله است، محتلم می‌شود؟!»


[16]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص186.


[17]. آیت‌ ‌الله سیدعلی میلانی در کتاب خواستگاری ساختگی، روایات منابع اهل ‌سنت را می‌آورد و به نقد و بررسی سند و دلالت آن روایات می‌پردازد.


[18]. «لا أنکح علیا ما دامت فاطمة حیة» (ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص411)


[19]. طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص475.


[20]. ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج4، ص308- 315.


[21]. ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج4، ص241- 242.


[22]. همان، ص252؛ آمدی، ابکار الافکار، ج5، ص202.


[23]. ابن ‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج4، ص253.


[24]. همان، ص255.


| شناسه مطلب: 111670




حضرت زهرا