شبهه نهم: نارضایتی حضرت فاطمه س از ازدواج و زندگی با امام علی ع
از ظاهر برخی روایات چنین به نظر میرسد که حضرت فاطمه س از ازدواج و زندگی با امیرالمؤمنین ع راضی نبوده و دلیل این نارضایتی، فقر مالی امیرالمؤمنین ع، زیبا نبودن چهره ایشان و کم بودن مهریه بوده است.
شبهه نهم: نارضایتی حضرت فاطمه س از ازدواج و زندگی با امام علی ع
1. رضایت حضرت فاطمه س از ازدواج و زندگی با امام علی ع
اضحی الفخار لنا و عزّ شامخ و لقد سمونا فی بنی عدنان[12]
«افتخار و عزّت والا از آنِ ما شد و ما در میان فرزندان عدنان سربلند شدیم».
در روایت دیگری آمده است:روزی رسول خدا ص وارد خانه علی ع شدند و علی و فاطمه ع را در حال آرد کردن [جو] در آسیاب دستی یافتند. پیامبر ص فرمودند: «کدامیک از شما خستهترید؟» علی ع عرضه داشتند: «فاطمه، ای رسول خدا! » پس پیامبر ص به فاطمه فرمودند: «بلند شو دخترکم!» پس فاطمه س برخاست و نبی اکرم ص به جای ایشان همراه علی ع نشستند و او را در آرد کردن دانه یاری دادند. [35]
وقتی امیرالمؤمنین ع را برای بیعت به کشتن تهدید کردند و او را به زور به سمت مسجد میبردند، حضرت فاطمه س تهدید کرد که کنار قبر پیامبر ص میروم و مو پریشان میکنم، گریبان میدرم و نفرین میکنم. سپس دست امام حسن و امام حسین ع را گرفت و به سمت قبر پیامبر ص رفت. در همین حین، سلمان وارد شد و گفت: «یا بنت محمد إن الله إنما بعث أباک رحمة فارجعی»، «ای دختر رسول خدا همانا خداوند پدرت را رحمت بر امت مبعوث کرده بود پس برگرد». حضرت فاطمه س فرمود: «یا سلمان یریدون قتل علیّ ما على علیّ صبر فدعنی حتى آتی قبر أبی فأنشـر شعری و أشق جیبی و أصیح إلى ربی»، «ای سلمان آنها قصد جان علی را دارند و من در قتل علی نمیتوانم صبر کنم. پس مرا رها کن تا اینکه کنار قبر پیامبر بروم و مویم را پریشان کنم و گریبان چاک دهم و در پیشگاه خدا ناله سر دهم». در این هنگام سلمان گفت: «فرمان علی است که برگردی». وقتی حضرت فاطمه س این سخن را شنید، فرمود: «إذاً أرجعُ و أصبرُ و أسمعُ له و أطیعُ»،[36] حال که (امامم دستور داده) بر میگردم و صبر میکنم و سخن او را میپذیرم و از او اطاعت میکنم».
همچنین امیرالمؤمنین ع وقتی حضرت فاطمه س را دفن کرد، بر سر قبر آن حضرت خطاب به پیامبر ص فرمود:ای پیامبر خدا، شکیبایی من از دوری دخترت، اندک شده و توانم از دست رفته است؛ اما مرا پس از دیدن عظمت فراق تو و
سنگینی مصیبت تو جای تعزیت است.... همه ما از آنِ خداییم و به سوی او برمیگردیم. امانت، برگردانده شد و رهن، بازپس گرفته شد؛ اما غمم جاودانه است و شبهایم به بیدارخوابی خواهد گذشت تا آنکه خداوند، برای من هم خانهای را که تو در آن سکونت داری، برگزیند. [38]
3. راضی به رضای الهی در تمام مراحل زندگی
[1]. فیصل نور، الامامة و النص، ص316؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص344.
[2]. الامامة و النص، ص317؛ طوسی، الامالی، ص406؛ اربلی، کشف الغمة، ج1، ص149.
[3]. اربلی، کشف الغمة، ج1، ص349؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج10، ص156؛ سیوطی، جامع الاحادیث، ج2، ص262؛ متقی هندی، کنز العمال، ج13، ص683-684؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج4، ص352؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقة، ج2، ص418.
[4]. اخطب خوارزم، مقتل الحسین، ج1، ص66؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص470؛ کلینی، الکافی، ج1، ص461؛ شیخ صدوق، الامالی، ص592؛ طوسی، الامالی، ص43.
[5]. طوسی، تلخیص الشافی، ج2، ص279.
[6]. متقی هندی، کنز العمال، ج15، ص95؛ حلبی، السیرة الحلبیة، ج2، ص471؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص125؛ شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص95؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص353.
[7]. شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین٧، ص73.
[8]. «انت اولى بما ترى». (قمی، تفسیر القمی، ج2، ص336؛ بحرانی، البرهان، ج5، ص192)
[9]. «هُوَ یَقُولُ: الله أَکْبَرُ، سُکُوتُهَا إِقْرَارُهَا». (طوسی، الامالی، ص39-40؛ مناقب آل ابیطالب، ج3، ص350)
[10]. کلینی، الکافی، ج1، ص461؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص470؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص393.
[11]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج4، ص352؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص128؛ ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج5، ص59.
[12]. مجلسی، بحار الانوار، ج16، ص74.
[13]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص331.
[14]. «أَنَا زَوْجُ الْبَتُولِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ- فَاطِمَةَ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الزَّکِیَّةِ الْمَبَرَّةِ الْمَهْدِیَّةِ حَبِیبَةِ حَبِیبِ اللهِ وَ خَیْرِ بَنَاتِهِ وَ سُلَالَتِهِ وَ رَیْحَانَةِ رَسُولِ الله». (شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص58- 59؛ عمادالدین طبری آملی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج2، ص12؛ نهج البلاغه، نامه 28؛ طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص177)
[15]. «جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْأَنْصَارِیُّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیّاً٧ یُنْشِدُ وَ رَسُولُ اللهِ٩ یَسْمَعُ
أَنَا أَخُو الْمُصْطَفَى لَا شَکَّ فِی نَسَبِی مَعَهُ رُبِّیتُ وَ سِبْطَاهُ هُمَا وَلَدِی
جَدِّی وَ جَدُّ رَسُولِ اللهِ مُنْفَرِدٌ وَ فَاطِمُ زَوْجَتِی لَا قَوْلُ ذِی فَنَد». (طوسی، الامالی، ص211؛ مفید، الالفصول المختارة، ص171؛ مناقب آل ابیطالب، ج2، ص187؛ اربلی، کشف الغمة، ج1، ص395)
[16]. شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص588.
[17]. متقی هندی، کنز العمال، ج12، ص209؛ ابن اثیر جزری، اسد الغابة، ج3، ص397.
[18]. اربلی، کشف الغمة، ج1، ص363.
[19]. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج1، ص151؛ کلینی، الکافی، ج1، ص459. این نکته بسیار مهم است که در این تعابیر، حضرت امیرالمؤمنین٧ حضرت فاطمه٣ را از خود عالمتر و کریمتر و خداترستر معرفی میکند.
[20]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص186-187.
[21]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص331؛ اربلی، کشف الغمة، ج1، ص373؛ ابن اثیر جزری، اسد الغابة، ج3، ص397.
[22]. ابن بطریق، عمدة، ص169؛ ابن طاووس، الطرائف، ج1، ص149.
[23]. مجلسی، بحار الانوار، ج43، ص218.
[24]. «بنت محمد سکنى و عرسى منوط لحمها بدمی و لحمی». (سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص الامة، ص102؛ ابن مغازلی، مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، ص219؛ مفید، الالفصول المختارة، ص280؛ ابن حیون، شرح الاخبار، ج2، ص393؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج2، ص170؛ کراجکی، کنز الفوائد، ج1، ص266)
[25]. اربلی، کشف الغمة، ج1، ص363.
[26]. مفید، الارشاد، ج1، ص115.
[27]. «أَتَتْ فَاطِمَةُ3 النَّبِیَّ فَذَکَرَتْ عِنْدَهُ ضَعْفَ الْحَالِ فَقَالَ لَهَا أَ مَا تَدْرِینَ مَا مَنْزِلَةُ عَلِیٍّ عِنْدِی کَفَانِی أَمْرِی وَ هُوَ ابْنُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ سَنَةً وَ ضَرَبَ بَیْنَ یَدَیَّ بِالسَّیْفِ وَ هُوَ ابْنُ سِتَّ عَشْرَةَ سَنَةً وَ قَتَلَ الْأَبْطَالَ وَ هُوَ ابْنُ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ فَرَّجَ هُمُومِی وَ هُوَ ابْنُ عِشْرِینَ سَنَةً وَ رَفَعَ بَابَ خَیْبَرَ وَ هُوَ ابْنُ اثْنَتَیْنِ وَ عِشْرِینَ سَنَةً کَامِلَةً وَ کَانَ لَا یَرْفَعُهُ خَمْسُونَ رَجُلًا قَالَ فَأَشْرَقَ لَوْنُ فَاطِمَةَ وَ لَمْ تَقَرَّ قَدَمَاهَا حَتَّى أَتَتْ عَلِیّاً». (شیخ صدوق، الامالی، ص399؛ طوسی، الامالی، ص439)
[28]. عیاشی، تفسیر العیاشی، ج1، ص171.
[29]. ابن حیون، شرح الاخبار، ج2، ص401؛ طوسی، الامالی، ص616.
[30]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص356.
[31]. اربلی، کشف الغمة، ج1، ص363؛ متقی هندی، کنز العمال، ج13، ص108؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ج3، ص257.
[32]. حمیری، قرب الاسناد، ص52؛ کلینی، الکافی، ج5، ص86، ج8، ص165؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص169؛ طوسی، الامالی، ص661.
[33]. خمینی، تحریر الوسیلة، ج2، ص305 .
[34]. «الصَّادِقُ7 کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ7 یَحْطِبُ وَ یَسْتَسْقِی وَ یَکْنُسُ وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ تَطْحَنُ وَ تَعْجِنُ وَ تَخْبِزُ». (کلینی، الکافی، ج5، ص86؛ من لایحضره الفقیه، ج3، ص169؛ شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، ص56؛ ابن شهرآشوب، مناقب
آل ابیطالب، ج2 ص104)
[35]. شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص112.
[36]. عیاشی، تفسیر العیاشی، ج2، ص67؛ کلینی، الکافی، ج8، ص238؛ مفید، الاختصاص، ص186.
[37]. مفید، الامالی، ص281.
[38]. نهج البلاغه، خطبه 202؛ کلینی، الکافی، ج1، ص459؛ مفید، الامالی، ص281؛ طوسی، الامالی، ص109.
[39]. مجلسی، روضة المتقین، ج8، ص177.
[40]. «أَنَّ النِّسْوَةَ قُلْنَ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ خَطَبَک فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَرَدَّهُمْ أَبُوک وَ زَوَّجَک عَائِلاً». (ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص344)
[41]. شیخ صدوق، الامالی، ص439؛ مفید، الارشاد، ج1، ص36؛ ابن مغازلی، مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، ج1، ص197.
[42]. اربلی، کشف الغمة، ج1، ص363.
[43]. ابن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی٧ بامرة المؤمنین، ص424.
[44]. ابن طاووس، طرف من الانباء و المناقب آل ابیطالب، ص439 .
[45]. ضحی: 5.
[46]. اسکافی، التمحیص، ص6؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص342.