شبهه دوازدهم: سیمای ظاهری و اخلاقی حضرت فاطمه س

متأسفانه احادیث جعلی در منابع روایی باعث شده است که مستشرقان بر اساس آن، کینه‌توزانه درباره اهل بیت پیامبر ص سخن بگویند. امثال «امیل دورمنگام» درباره حضرت فاطمه س می‌گویند: «فاطمه، ترشروی بود، کمتر از رقیه (همسر عثمان) زیبایی، و کمتر از زینب (همسر ابوالعاص) هوش و ذکاوت داشت...».

شبهه دوازدهم: سیمای ظاهری و اخلاقی حضرت فاطمه س


متأسفانه احادیث جعلی در منابع روایی باعث شده است که مستشرقان بر اساس آن، کینه‌توزانه درباره اهل بیت پیامبر ص  سخن بگویند. امثال «امیل دورمنگام» درباره حضرت فاطمه س  می‌گویند: «فاطمه، ترشروی بود، کمتر از رقیه (همسر عثمان) زیبایی، و کمتر از زینب (همسر ابوالعاص) هوش و ذکاوت داشت...».[1]


پاسخ به شبهه دوازدهم


سخنان «امیل دورمنگام» با آیات و روایات و سنت پیامبر ص  منافات دارد؛ زیرا در روایات، حضرت فاطمه س  به «حورای انسیه‌ای» که پیامبر ص  از او بوی بهشت استشمام می‌کردند،[2] یا به «حوراء آدمیة لم تحض و لم تطمث»[ 3 ]، «دخترم فاطمه حوریه آدمی است که هیچگاه حیض نشد و هیچگاه ناپاک نگردید» توصیف شده است و صفت حورای انسیه و آدمیه، به کسی اطلاق می‌شود که هم دارای حُسن ظاهری و هم حسن خُلق است؛ زیرا بهشت، جایی است که جز زیبایی چیز دیگری در آن نیست. همچنین حضرت فاطمه س  به «هی الزهرة»[4] توصیف شده که به معنای ستاره درخشان است.


مادر انس بن مالک، حضرت فاطمه س  را چنین توصیف می‌کند:


کانَتْ کَأَنَّها الْقَمَرُ لَیْلَةَ الْبَدْرِ أَوِ الشَّمْسُ کفِرَتْ‏ غَمَاماً أَوْ خَرَجَتْ مِنَ السَّحَابِ وَ کانَتْ بَیْضَاءَ بَضَّة.[5]


مانند ماهی در شب چهارده یا خورشیدی پوشیده به ابر بود که وقتی از ابر خارج می‌شد، چهره‌ای سپید آمیخته به قرمزی داشت.


امام صادق ع  نیز در وصف چهره حضرت فاطمه س  می‌فرماید:


کانَتْ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً کأَنَّ وَجْنَتَیْهَا وَرْدَتَانِ‏ صَلَّى اللهُ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ وُلْدِهَا الطَّاهِرِینَ.[6]


از همه مردم زیباتر بود و گویی دو گونه‏اش دو گل شکفته بود. درود خدا بر او و شوهر و فرزندان پاکش!


همچنین پیامبر ص  درباره حضرت فاطمه س  فرمود:


اگر نیکی بخواهد به صورت شکل خاصی در بیاید، به شکل حضرت فاطمه س  در می‌آمد؛ بلکه حضرت فاطمه س  از نیکی بالاتر است. همانا فاطمه، دختر من، بهترین فرد روی زمین از حیث ظاهری و شرافت و کرامت است.[ 7 ]


عایشه هم در وصف حضرت فاطمه س  می‌گوید: «هیچ‌کس را ندیدم در رفتار و گفتار و حُسن سیرت و متانت، چه در حال ایستاده یا نشسته، شبیه‏تر از فاطمه س  به رسول‌اللّه باشد».[ 8 ]


قرآن در مورد پیامبر ص  می‌فرماید: (إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ).[ 9 ] حال کسی که در خُلق و خوی شبیه پیامبر ص  باشد، قطعاً از اخلاق نیکو برخوردار است؛ زیرا پیامبر ص  به خُلق نیکو معروف بودند.


«امیل دورمنگام»، در ذکاوت و هوش حضرت فاطمه س  تردید ایجاد کرده؛ درحالی‌که در مورد ذکاوت حضرت فاطمه س  چنین وارد شده است: «فلمّا حَمَلَتْ‌ بفاطمة کانت فاطمة تُحَدِّثُها من بطنها و تُصَبّرُها»؛ «زمانی که حضرت خدیجه س حضرت فاطمه را باردار شدند، از داخل شکمش با او صحبت می‌کرد و او را سفارش به صبر می‌کرد»[10]؛ همچنین بیان خطبه حضرت فاطمه س  پس از وفات پیامبر ص  در مسجد مدینه در دفاع از حق ولایت و غصب فدک، نشان‌دهنده مقام بلند علمی ایشان است که هم از حیث سیاسی زیرکانه است و هم از لحاظ معارف دینی دارای مضامین بسیار بلندی است. حضرت فاطمه س ، مرجع علمی صحابه بود؛ زیرا مواردی در کتب روایی ذکر شده است که زنان و مردان سؤالات دینی خود را از حضرت فاطمه س  می‌پرسیدند.[11] علامه سیدجعفر مرتضی عاملی می‌نویسد:


تأکیدهای مکرر و مداوم پیامبر اکرم ص در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعیت حضرت زهرا س ، سبب شد تا ایشان مورد مراجعه مردم باشند و از درجه و موقعیت خاصی برخوردار گردند؛ چنان‌که منزل ایشان پایگاه و پناهگاهی برای کسان زیادی بود که به آنجا رفت‌وآمد می‌کردند. علاوه بر زنان همسایه، دیگر بانوان مدینه نیز به آن حضرت مراجعه می‌کردند و به منزلش رفت‌وآمد داشتند.[12]


همچنین حضرت فاطمه س  دارای مقام دریافت اخبار غیبی از ملائکه الهی بود. [13]


اینها ممکن نیست از عهده فردی عادی بر آید؛ بلکه فردی می‌تواند صاحب مرجعیت علمی باشد و از عالم غیب خبر دهد که از هوش و ذکاوت فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد.


 

[1]. امینی، الغدیر، ج3، ص31-32، به نقل از: امیل دورمنگام، حیاة محمد، ترجمه محمد عادل زعیتر.


[2]. شیخ صدوق، الامالی، ص461؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص184؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج5، ص293؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج2، ص212.


[3]. ابن حجر هیتمی، صواعق المحرقة، ج2، ص469؛ امینی،‌ الغدیر، ج3، ص33، به نقل از: صبان، اسعاف الراغبین، ص172؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج12، ص328.


[4]. صفوری، نزهة المجالس، ج2، ص431؛ طوسی، الامالی، ص517.


[5]. طبری آملی، دلائل الامامة، ص151؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص356؛ مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص6.


[6]. کلینی، الکافی، ج8 ص165.


[7]. ابن شاذان، مائة منقبة من مناقب امیرالمؤمنین و الأئمة، ص136؛ اخطب خوارزم، مقتل الحسین، ج1، ص60.


[8]. ترمذی، سنن الترمذی، ج5 ص700؛ ابن حبان، صحیح ابن حبان، ص1857.


[9]. قلم: 4.


[10]. امالی صدوق، ص593؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج3، ص340؛ محب‌الدین طبری، ذخائر العقبی، ج1، ص45؛ ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب آل ابیطالب، ص285.


[11]. حر عاملی، وسایل الشیعة، ج20، ص67؛ مجلسی، بحار الانوار، ج2، ص3 و 8 و ج43، ص8؛ طبری آملی، دلائل الامامة، ص65.


[12]. عاملی، مأساة الزهراء شبهات و ردوده، ص53.


[13]. طبری آملی، دلائل الامامة، ص80-81 و 105-106.


| شناسه مطلب: 111675




امام علی حضرت زهرا