شبهه سیزدهم: اعتراض به سکوت در برابر غصب خلافت
از روایاتی که درباره اختلافِ حضرت فاطمه با امیرالمؤمنین ع ذکر میشود، این است که وقتی حضرت فاطمه س برای دفاع از غصب فدک به مسجد رفت، وقتی برگشت، خطاب به امیرالمؤمنین ع فرمود: ای پسر ابیطالب، همچون جنین در شکم، از مردم پنهان شدهای و بهسان متهم خانهنشین گشتهای. نوک بالهای پرنده شکاری را بریدی؛ ولی به پرواز در آمده است. این پسر ابیقحافه، هدیه پدرم و اندک برطرفکنندة نیاز فرزندانم را به زور از من در ربود و... .
شبهه سیزدهم: اعتراض به سکوت در برابر غصب خلافت
از روایاتی که درباره اختلافِ حضرت فاطمه س با امیرالمؤمنین ع ذکر میشود، این است که وقتی حضرت فاطمه س برای دفاع از غصب فدک به مسجد رفت، وقتی برگشت، خطاب به امیرالمؤمنین ع فرمود: ای پسر ابیطالب، همچون جنین در شکم، از مردم پنهان شدهای
و بهسان متهم خانهنشین گشتهای. نوک بالهای پرنده شکاری را بریدی؛ ولی به پرواز در آمده است. این پسر ابیقحافه، هدیه پدرم و اندک برطرفکنندة نیاز فرزندانم را به زور از من در ربود و... . [1]
در این روایت، حضرت فاطمه س با اینکه به عصمت امام خویش علم دارد و میداند که او بدون امر الهی و وصیت پیامبر ص کاری انجام نمیدهد، اعتراض میکند. بنابراین، این اعتراض با عصمت حضرت زهرا س منافات دارد.
پاسخ شبهه سیزدهم
بر فرض بپذیریم چنین حادثهای واقع شده، حضرت فاطمه س عملکرد امام علی ع را تخطئه نکرده؛ بلکه ایشان در مقام بیان قبح عمل غاصبان حکومت است؛ یعنی در واقع حضرت فاطمه س به وضعیتی که غاصبان خلافت و فدک پدید آورده بودند و همچنین به سکوت مردم اعتراض میکند؛ نه به سکوت امام خود. حضرت فاطمه س میداند که امام علی ع از روی ناچاری سکوت کرده است؛ مثل رفتار حضرت موسی ع با برادر خودش هارون، که وقتی از کوه طور برگشت و دید مردم گوسالهپرست شدند، با اینکه میدانست برادرش مقصر نیست، الواح را انداخت و موی برادرش را کشید. اینجا در واقع حضرت موسی ع با این کار، شدت زشتی کار گوسالهپرستان را به ایشان نمایاند.[2]
ازاینرو حضرت فاطمه س در کنار قبر حمزه سیدالشهدا در جواب محمود بن لبید که پرسیده بود آیا رسول خدا ص پیش از وفاتش، تصریحی بر امامت علی ع داشته است و آیا از طرف ایشان نصّی بر این مطلب وجود دارد، فرمود: «شگفتا و عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردهاید؟!» وی عرضه میدارد: «روز غدیر را میدانم (و آن انکارناپذیر است). از آن اسراری که رسول خدا ص شما را از آن باخبر کرده است، مرا آگاه کنید». فرمود: خدا را شاهد میگیرم که شنیدم رسول خدا ص فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار میدهم. علی، امام و خلیفه پس از من است و دو فرزندم (حسن و حسین)
و نُه تن از فرزندان حسین، پیشوایان و امامانی پاک و نیکاند.
اگر از آنها اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند کرد و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف میان شما حاکم خواهد شد.
وی میپرسد: «بانوی من، پس چرا علی ع سکوت کرد و برای گرفتن حقّ خویش قیام نکرد؟» حضرت زهرا س در پاسخ فرمود:
«ای اباعمر، رسول خدا ص فرمود: مَثَلِ امام (مثل علی)، همانند کعبه است که مردم به سراغ آن میروند؛ نه آنکه کعبه به سراغ مردم بیاید».
سپس حضرت زهرا س ادامه داد:
آگاه باش به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار، و از عترت رسول خدا ص اطاعت میکردند، دو نفر هم [در حکم خداوند] با یکدیگر اختلاف نمیکردند و امامت، همانگونه
که پیامبر خدا ص معرفی فرمود، از علی ع تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث میرسید. اما کسی را مقدّم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی (علی) را کنار زدند که خدا او را مقدم داشته بود. نتیجه آن شد که محصول بعثت را انکار کردند و به بدعتها روی آوردند. آنها هواپرستی را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل کردند. هلاکت و نابودی بر آنان باد.[ 3 ]
[1]. فیصل نور، الامامة و النص، ص318؛ طوسی، الامالی، ص683.
[2]. مجلسی، بحار الانوار، ج29، ص324.
[3]. «قُلْتُ هَلْ نَصَّ رَسُولُ الله قَبْلَ وَفَاتِهِ عَلَى عَلِیٍّ بِالْإِمَامَةِ قَالَتْ وَا عَجَبَاهْ أَ نَسِیتُمْ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ قُلْتُ قَدْ کَانَ ذَلِکِ وَ لَکِنْ أَخْبِرِینِی بِمَا أَسَرَّ إِلَیْکِ قَالَتْ أُشْهِدُ الله تعالى لَقَدْ سَمِعْتُهُ یَقُولُ عَلِیٌّ خَیْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِیکُمْ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِیفَةُ بَعْدِی وَ سِبْطَایَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِینَ مَهْدِیِّینَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَیَکُونُ الِاخْتِلَافُ فِیکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قُلْتُ یَا سَیِّدَتِی فَمَا بَالُهُ قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ قَالَتْ یَا أبَا عُمَرَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ الله: مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِی أَوْ قَالَتْ مَثَلُ عَلِیٍّ ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ الله لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِیِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِی اللهِ تعالى اثْنَانِ وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتَّى یَقُومَ قَائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ وَ لَکِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ الله حَتَّى إِذَا أَلْحَدَ الْمَبْعُوثُ وَ أَوْدَعُوهُ الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ وَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَ عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ». (خزاز رازی، کفایة الأثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ص199؛ حرّ عاملی، اثبات الهداة، ج3، ص117-118)