شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع

شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع

برخی نویسندگان وهابی ادعا دارند که «شیعه اثناعشریه»، پس از وفات امام حسن عسکری ع ظهور یافته است.


شبهه سوم: پیدایش اثناعشریه پس از وفات امام حسن عسکری ع


برخی نویسندگان وهابی ادعا دارند که «شیعه اثناعشریه»، پس از وفات امام حسن عسکری ع ظهور یافته است.[1]


پاسخ شبهه سوم


شیعه در عصر رسالت


به گواه منابع تاریخی و روایی، عصر رسالت، عصر ظهور شیعه و شکل‌گیری آن است؛ یعنی مذهب شیعه در زمان حیات پیامبر اکرم ص و از زمان آن حضرت پایه‌گذاری شد، نه پس از شهادت امام عسکری ع. به چند نمونه از دلایل در این باره اشاره می‌کنیم.


دلیل اول


کلمات و احادیث پیامبر اکرم ص درباره شیعه، گواهی بر این حقیقت است که شیعه در زمان حیات آن حضرت پایه‌گذاری شده است. از آن نمونه فرموده است: «علی ع و شیعیان او در قیامت رستگارند»[2] یا «علی ع و شیعیان او فرقه ناجیه‌اند»[ 3] و «شیعیان، ناجیه و رستگارند، نه دیگران».[4] این بیان حضرت حکایت از این دارد که شیعه در زمان حیات رسول اکرم ص تأسیس شده و ظهور یافته است.


دلیل دوم


معمولاً نحله‌های کلامی و فرقه‌های مذهبی پس از رحلت پیامبر اسلام ص پدید آمده‌اند؛ مانند مذهب معتزله که یک مذهب کلامی است. واصل بن عطا (80-130ه‍ .ق(، شاگرد حسن بصری (م110ه‍ .ق)، در اوایل قرن دوم هجری آن را بنیان نهاد.[5]


مذهب اشعری را که یکی دیگر از مذاهب کلامی است، ابوالحسن اشعری (260ـ 243ه‍ .ق) در آغاز قرن چهارم پی‌ریزی کرد.[6]


این گفته درباره مذاهب فقهی نیز صادق است. مذهب حنفی به وسیله ابوحنیفه(80ـ 150ه‍ .ق) و مذهب شافعی به وسیله محمد بن ادریس شافعی(150ـ 204ه‍ .ق) پدید آمد و دیگر مذاهب فقهی نیز تاریخ پیدایش مشخصی دارند.


تشیع همانند دیگر مذاهب اسلامی، یک مذهب کلامی و فقهی نیست که پس از پیدایش اسلام و درگذشت رسول خدا ص یا به تعبیر وهابیان، پس از شهادت امام حسن عسکری ع، پدید آمده باشد؛ بلکه شیعه و تشیع،
با اسلام تاریخ یکسان دارد. در واقع، تشیع همان اسلامی است که
پیامبر خدا ص آورده و یکی از تعالیم آن، استمرار رهبری و امامت به وسیله فردی است که از جانب خدا تعیین و به وسیله پیامبر ص معرفی می‌شود.


این اصل اساسی که ضامن بقای اسلام است و هویت تشیع را تشکیل می‌دهد، در زمان رسول خدا ص به وسیله آن حضرت اعلام شده و درباره گروهی از صحابه پیامبر ص، مانند: ابوذر، سلمان، مقداد و عمار به کار رفت و به آنان اختصاص یافت. تمام هاشمیون و در پیشاپیش آنها عباس بن عبدالمطلب از شیعیان بودند. همچنین حذیفة بن یمان، زبیر بن عوام، خزیمة ذوالشهادتین، ابوسعید خدری و... آن را پذیرفتند و پس از درگذشت رسول خدا ص بر همان پیمان باقی ماندند.[ 7] اینان پیشگامان تشیع در عصر رسول خدا ص و پس از او بودند.


دلیل سوم


نام‌گذاری پیروان علی ع به شیعه، از زمان خود پیامبر ص آغاز شده و روایات فراوانی حاکی از آن است که آن حضرت این نام را بر پیروان علی ع نهاده است. محدثان و مفسران نقل می‌کنند آن‌گاه که آیه (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ)[8] فرود آمد، پیامبر ص رو به علی ع کرد و فرمود: «مقصود از این عبارت، تو و شیعیانت می‌باشید».[ 9] روایات مربوط به نزول این آیه در حق شیعیان و پیروان علی ع است که آنها را شیعه نامید و در کتاب‌های مختلف وارد شده است.[10]


بنابراین، نام‌گذاری پیروان علی ع به شیعه، از جانب رسول خدا ص انجام شده و این خود مبنای تعیین و شکل‌گیری تشیع در پرتو این سفارش‌هاست.


این سفارش‌ها سبب شد که در عصر رسول خدا ص گروهی اطراف علی ع را بگیرند و به پیروی از او مشهور شوند؛ چنان‌که محقق معروف آقای «محمد کردعلی» در کتاب «خطط الشام» می‌نویسد:


در زمان خود پیامبر ص گروهی از بزرگان صحابه به دوستی و موالات علی ع معروف بودند؛ مانند سلمان فارسی که می‌گفت: «ما با پیامبر ص بیعت کردیم بر دو اصل: خیرخواهی برای مسلمانان و اقتدا به علی بن ابی‌طالب ع و ولایت وی». ابوسعید خدری می‌گوید: «مردم به پنج چیز دعوت شدند، ولی چهار تا را گرفتند و یکی را رها کردند». سؤال شد: آن چهار تا را که گرفتند، چیست؟ گفت: «نماز، زکات، روزه ماه رمضان و زیارت خانه خدا». پرسیدند: آن یکی که رها کردند، کدام است؟ گفت: «ولایت علی بن ابی‌طالب ع». از وی سؤال شد: آیا ولایت علی ع همانند آن چهار مورد، لازم و واجب است؟ گفت: «آری، به سان آنها لازم و واجب است. و از همین افرادند: ابوذر غفاری، عمار یاسر، حذیفة بن یمان، ذوالشهادتین خزیمة بن ثابت، ابوایوب انصاری، خالد بن سعید و قیس بن سعد بن عباده».[11]


سفارش‌های مؤکد پیامبر ص - که نمونه‌های آن را یادآور شدیم- سبب شد که بذر تشیع در سرزمین اسلام پاشیده شود و به تدریج رشد کند. گروهی در عصر رسالت، به ولایت علی ع معتقد شده و به عنوان شیعه علی ع مشهور شدند.


دلیل چهارم


شیعه در عصر صحابه


عده‌ای پیدایش شیعه را پس از رحلت پیامبر ص و در زمان خلافت عثمان و علی ع و جنگ‌هایی که در دوران امام علی ع به وقوع پیوست، گفته‌اند، که در این صورت نیز ظهور و پیدایش شیعه، در صدر اسلام است، نه زمان امام عسکری ع. به چند نمونه اشاره می‌گردد:


تشیع از حجاز آغاز شد و آن‌گاه که امام علی ع مقرّ خلافت را به عراق منتقل کرد، تشیع رشد بیشتری یافت و پیوسته در نقاط مختلف جهان گسترده شد. گذشته از بیان پیامبر ص که در زمان حیاتشان از شیعه علی ع سخن گفته و عده‌ای در آن زمان معروف به شیعه علی ع بودند، بسیاری از محققین نیز درباره آغاز پیدایش شیعه در صدر اسلام سخن گفته‌اند.


ابوزهره که یکی از نویسندگان و اهل تحقیق اهل سنت است، درباره زمان گسترش شیعه می‌گوید:


شیعه قدیمی‌ترین مذهب در اسلام است. اینان مذهب خود را در اواخر دوران خلافت عثمان آشکار ساختند و در زمان خلافت علی ع رشد نموده و تحرک بیشتری یافتند.[12]


آغاز پیدایش شیعه در دوران خلافت عثمان در مصر بود؛ سپس در عراق گسترش یافت. اینجا بود که معاویه در زمان خلافتش، زیاد بن ابیه را بر آنان مسلّط کرد تا آنان را سرکوب و قلع و قمع کند؛ ولی نتوانست آنان را ریشه‌کن کند. پس از مرگ زیاد بن ابیه، در دوران خلافت یزید بن معاویه، فرزندش عبیدالله سیاست پدرش را در پیش گرفته و به سرکوبی آنان پرداخت. نتیجه این شد که عراق نخستین منطقه‌ای بود که شیعیان آن بر ضد امویان شورش کردند، تا اینکه در دوران عبدالملک بن مروان، وی حجّاج را بر آنان مسلط ساخت؛ اما هر چه حجاج بیشتر بر ضد شیعه دست به خشونت می‌زد، مذهب شیعه در دل هوادرانش راسخ‌تر و محکم‌تر می‌گردید.[13]


همچنین درباره پیدایش شیعه در صدر اسلام گفته شده:


در صدر اسلام کسانی که علی ع را بر عثمان مقدم می‌شمردند، معروف به شیعه بودند؛ از آن جمله واصل بن عطا، پیشوای معتزله منسوب به شیعه بود؛ برای اینکه او علی ع را مقدّم بر عثمان می‌دانست.[14]


ابن ندیم نیز در «الفهرست» می‌نویسد: «زمان تکوّن و شکل‌گیری مذهب شیعه، پس از قتل عثمان وخلافت علی ع بوده و پس از آن شهرت پیدا کرده است».[15]


در برخی از منابع آمده است که شکل‌گیری شیعه در زمان حیات پیامبر ص بوده است؛ اما اینکه پس از قتل عثمان شهرت یافته، به این دلیل بوده است که پس از قتل عثمان، به ویژه در زمان اختلاف امام علی ع با معاویه، گروهی از اطراف علی ع پراکنده شده و جمعی باقی ماندند. آن گروه که باقی مانده و به حمایت علی ع پرداختند، به شیعه علی ع مشهور شدند. اما در نیمه اول قرن دوم، یعنی اواخر دوره خلافت اموی و اوایل حکومت عباسی، اصطلاح «شیعه» به پیروان علی ع و اولاد او، به طور رسمی شهرت یافت؛ چنان‌که در همان زمان‌ها، به عده‌ای از مسلمانان که خلافت را امری انتخابی و به وسیله امت اسلامی می‌دانستند عنوان «اهل سنت»، «اصحاب حدیث» و« سنت و جماعت» گفته می‌شد و به آن شهرت یافته بودند.[16]


بنابراین، آنچه از سیر تاریخی معلوم می‌شود، شیعه در زمان امام حسن عسکری ع پایه‌گذاری نشده و این یک ادعای بدون دلیل است. اما باید به این نکته توجه داشت. از آنجا که دوره امامت امام حسن عسکری ع به دوره فرزندش امام مهدی عج وغیبت ایشان متصل است، این زمان، دوره تکامل فکری و اعتقادی شیعیان شمرده می‌شود؛ چون هر کدام از ائمه معصومین: به این دوره اشاره فرموده‌اند تا در زمان غیبت امام مهدی عج شیعیان ثبات اعتقادی و فکری خود را از دست ندهند.


لازم به یادآوری است که معمولا نحله‌های کلامی و فرقه‌های مذهبی که پس از رحلت پیامبر اسلام ص پدید آمده‌اند، مانند مذهب معتزله و اشاعره و مذاهب فقهی اهل سنت، تاریخ پیدایش مشخصی دارند. اما تشیع مانند دیگر مذاهب اسلامی، یک مذهب کلامی و فقهی نیست که پس از پیدایش اسلام و رحلت پیامبر ص یا به تعبیر گروه وهابیت، پس از شهادت امام حسن عسکری ع، پدید آمده باشد؛ بلکه شیعه و تشیع، با اسلام تاریخ یکسان دارد.


در واقع، تشیع همان اسلامی است که پیامبر ص آورده و یکی از تعالیم آن، استمرار رهبری و امامت به وسیله فردی است که از جانب خداوند تعیین و به وسیله پیامبر ص معرفی می‌شود. این اصل اساسی که ضامن بقای اسلام است و هویت تشیع را تشکلیل می‌دهد، در زمان رسول خدا ص به وسیله آن حضرت اعلام شده و درباره گروهی از صحابه پیامبر ص، مانند: ابوذر، سلمان، مقداد و عمار به کار رفته و به آنان اختصاص یافت. تمام هاشمیون و در رأس آنها عباس بن عبدالمطلب از شیعیان بودند. همچنین، حذیفة بن یمان، زبیر بن عوام، خزیمه ذوالشهادتین، ابوسعید خدری و... آن را پذیرفتند و پس از درگذشت رسول خدا ص بر همان پیمان باقی ماندند. [17]  اینان پیشگامان تشیع در عصر رسول خدا ص و پس از ایشان بودند.


حضرت علی ع در نامه‌ای به شیعیان یمن می‌نویسد:


این نامه از بنده خدا امیرالمؤمنین، به شیعیان خود از مؤمنین و مسلمانان؛ چنان‌که خدا می‌فرماید: (وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لِإَبْراهِیمَ) و آن نامی است که خدای متعال آن را در قرآن به شرافت بیان داشته است و شما شیعه پیامبر ص هستید؛ چنان‌که ابراهیم ع نیز از شیعیان اوست، (شیعه) نامی و امری است سابقه‌دار.[18]


 


 



[1]. منهاج السنه، ج4، ص209؛ اصول مذهب الشیعه، ج1، ص119.


[2]. الدّر المنثور، ج6، ص643.


[3]. المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص130.


[4]. العلل و معرفة الرجال، ج3، ص9، ح6 و 39؛ تهذیب الآثار، ص105.


[5]. الفرق بین الفرق، ص118؛ الملل و النحل، ج1، ص48.


[6]. الفهرست، ص271؛ وفیات الاعیان، ج3، ص285.


[7]. تاریخ بغداد، ج1، صص151و 186؛ تاریخ أبی‌الفداء، ج1، ص150.


[8]. بینه: 7.


[9]. الدر المنثور، ج6، ص589؛ الصواعق المحرقه، صص10و 61.


[10]. الدر المنثور، ج6، ص589؛ الصواعق المحرقه، ص161؛ و غیر آن. البته سیوطی در الدر المنثور این احادیث را از تفسیر طبری و تاریخ ابن عساکر نقل کرده است.


[11]. خطط الشام، ج6، ص245.


[12]. تاریخ مذاهب اسلامی، ابوزهره، صص56 و58.


[13]. تاریخ مذاهب اسلامی، صص63 و 64.


[14]. المقالات والفرق، ص154.


[15]. الفهرست، ص326.


[16]. اعیان الشیعه، ج1، ص18.


[17]. تاریخ بغداد، ج1، ص186؛ تاریخ أبی‌الفداء، ج1، ص150.


[18]. نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، محمودی، باب الکتب و الرسائل، ج2، ص169.


| شناسه مطلب: 111778




شیعه



نظرات کاربران