شبهه دوم: بهتر بودن نصارا و یهود از صحابه نزد شیعه
ابن تیمیه شیخ الاسلام وهابیها مدعی است که از دیدگاه شیعه، یهود و نصارا بهتر از صحابهاند
شبهه دوم: بهتر بودن نصارا و یهود از صحابه نزد شیعه
ابن تیمیه شیخ الاسلام وهابیها مدعی است که از دیدگاه شیعه، یهود و نصارا بهتر از صحابهاند:
ثُمَّ إِنَّ الرَّافِضَةَ ـ أَوْ أَکْثَرَهُمْ ـ لِفَرْطِ جَهْلِهِمْ، وَضَلَالِهِمْ یَقُولُونَ: إِنَّهُمْ وَمَنِ اتَّبَعَهُمْ ... وَإِنَّ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى کَانُوا خَیْرًا مِنْهُمْ، لِأَنَّ الْکَافِرَ الْأَصْلِیَّ خَیْرٌ مِنَ الْمُرْتَدِّ، وَقَدْ رَأَیْتُ هَذَا فِی عِدَّةٍ مِنْ کُتُبِهِمْ.[1]
شیعه و اکثر شیعه به سبب جهل و گمراهی میگویند که یهود و نصارا بهتر از صحابه و تابعیناند؛ به این دلیل که کافر اصلی، بهتر از مرتد است! من این مطلب را در چندین کتاب شیعه دیدم.
پاسخ شبهه دوم
در پاسخ به شبهه دوم، ملاحظاتی چند وجود دارد:
اولاً: این ادعا مانند بسیاری از ادعا و تهمتهای دیگر ابن تیمیه به شیعه، بدون هیچ دلیل و مستندی گفته شده است. هرچند وی مدعی است که این مطلب را در چندین کتاب شیعه دیده، ولی به هیچ یک از این کتابها اشاره نمیکند و اگر او کوچکترین سندی در اختیار داشت، قطعاً بدون هیچ ملاحظهای به آن اشاره مینمود؛ ولی هیچ نامی از آنها نبرده است. این نشان میدهد که وی برای بدنام نمودن شیعه، از هر وسیلهای استفاده میکند؛ دروغ، تهمت، تحریف و کتمان حقایق، تقطیع روایات در فضایل اهل بیت و... و با هر وسیله غیر شرعی سعی دارد تا بر علیه شیعه دسیسه نموده و فتنهانگیزی نماید. این تهمت ایشان نیز در راستای بقیه کارهای وی ارزیابی میگردد.
ثانیاً: از نگاه شیعیان مصاحبت و ملازمت با رسول خدا ص افتخار بزرگی است[2] و بسیاری از صحابه آن حضرت برای برپایی حکومت اسلامی و گسترش اسلام بسیار کوشیدند و با ایثار جان و مال خویش، هدفهای بلند رسول خدا ص را پیگرفتند.[3] بسیاری از صحابه در خدمت اهل بیت بوده و امام علی ع و بقیه اهل بیت: را یاری نمودهاند. چگونه ممکن است ما آنان را بدتر از یهود و نصاری بدانیم؟!
ثالثاَ: این چیزی است که ابن تیمیه و دیگر وهابیان به شیعه میگویند؛ یعنی شیعه را بدتر از یهود و نصارا میدانند!
لازم به یاد آوری است که گرچه شیعیان در طول تاریخ اسلام از سوی برخی متعصبین فرقههای دیگر، چون «بربهاری»، «ابن تیمیه»، «وهابیت»، «سپاه صحابه»، «لشکر جهنگوی» و جدیداً «داعش»، «النصره»، «القاعده» و «طالبان» و... مورد هجمههای تبلیغاتی قرار گرفته و تکفیر شدهاند و هزاران نفر از شیعیان بیگناه و بعضاً در حال نماز و در مسجد به خاک و خون کشیده شدهاند، ولی هیچگاه برادران اهل سنت خویش را متهم به کفر نکردهاند، یا بدتر از یهود و نصارا ندانستهاند و تا توان داشتهاند، در بیداری و رفع غفلت این گروهها کوشیدهاند؛ زیرا اینگونه اختلافات را به نفع دشمنان اسلام، یعنی همان یهود و نصارا میدانند.
ولی متأسفانه همین متعصبین در آثار و کتابهایشان بدون هیچ ملاحظهای شیعیان را بدتر از یهود و نصارا میخوانند. گویا اینها دشمنی جز پیروان مکتب اهل بیت: نمیشناسند؛ در حالی که شیعیان در طول تاریخ همیشه از کیان اسلام در سختترین شرایط در برابر یهود و نصارا دفاع کردهاند. زمانی سردار بزرگ شیعی سیفالدوله از آلهمدان در برابر مسیحیان سینه سپر نمود و از سرزمینهای اسلامی دفاع کرد که در تاریخ ثبت و ضبط شده است.[4] امروز نیز سردار بزرگ دیگر شیعه چون سید حسن نصرالله در قالب حزبالله با تمام وجود از سرزمین فلسطین و قدس شریف دفاع میکند و تنها نیرویی است که اسرائیل را در نوبتهای مختلف شکست داده و مسلمانان را سرافراز نموده است؛ اما باز هم متعصبین وهابی میگویند شیعه بدتر از یهود است.
ابن تیمیه که بدون هیچ دلیل و مدرکی مدعی است شیعیان اصحاب پیامبر اکرم ص را بدتر از یهود و نصارا میدانند، خود از شیعیان چنین یاد میکنند: «وَ فُضِّلَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى عَلَى الرَّافِضَةِ»[5]؛ «یهود و نصارا بر شیعه برتری دارند».
بنابراین، شیعیان نه اصحاب رسول الله ص را بدتر از یهود و نصارا میدانند و نه دیگر فرقههای مسلمانان را؛ هرچند مخالف شیعه باشند و حتی جریانهای تکفیری که اهل قبله هستند و به وحدانیت خدا و نبوت پیامبر خاتم ص و ضروریات دین ایمان داشته و به علت جهل و ناآگاهی، فکر میکنند مسلمانان کافر شدهاند، همینها را شیعه بهتر از یهود و نصارا میداند و میکوشد که آنها را از خواب غفلت بیدار کند.
[1]. منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، ج7، ص475.
[2]. صحابی از نظر شیعه به کسی گفته میشود که معاشرت و ملازمت طولانی با پیامبر9 داشته باشد و تا پایان عمر بر ایمان خود بماند؛ چنانکه لغویان تصریح کردهاند: «ولا یقال الا لمن کثر ملازمته» و «إنّ المصاحبة تقتضی طول صحبته». ر.ک: لسان العرب و مفردات، ماده «صحب».
[3]. توبه: 100.
[4]. البدایة و النهایة، ج11، ص264.
[5]. منهاج السنة النبویة، ج1، ص8.