حج و معلمان تاریخ

حج، منعکسکننده مقام معلمان بزرگ عالم بشریت است.
نمیتوان بار اقامت در سرزمین وحی افکند اما از شناخت معلمان بزرگ تاریخ، جایگاه و نقشی که در زمان حیاتشان و پس از رحلتشان ایفا کردهاند، غفلت جست.
شاید اگر یک وجه از حج، تاریخ و درک تاریخی نهفته در لابلای رخدادها و حوادث باشد، شناخت معلمان بزرگ تاریخ بشریت وجه دیگر آن است.
این دو وجه در این سفر به صورتی در هم تنیده شده خود را نشان میدهد.
اولین معلم، آدم علیه السلام، سرسلسله انبیاء مبدأ جریانی شد که چونان رودی آرام، در پهنه تاریخ حیات بشر به راه افتاد و فارق میان دیگر جریانات با جریان حقیقی شد.
حکایت گسیل انبیا حکایت نیاز آدمی به معلم است، معلمانی که متعلم مدرسه داعی بزرگ و خدای رحمان بودهاند. چه بشر در مسیر پر فراز و نشیب حیات خود با مخاطرات و عقبههایی روبرو میشود که بیحضور معلمی راهبر، نجات از آن میان میسر نیست.
بیتردید همه فلاکتهای بزرگی که گریبان آدمی را گرفته، محصول عدول انسان از فرمانهای معلمان بزرگ بوده است.
اولین داعی و معلم، خدای رحمان و آخرین نیز هموست که هدایتکننده خاص و عام است و پس از او پیامبران که با کتاب و فرمان خداوندگار، مردمان را در مسیر هدایت رهمنون گشتند و به اذن خداوند و انذار و تبشیر مردمان مشغول شدند.
و سه دیگر، کتاب الله و پس از آن بندگان صالحی که به واسطه تبعیت از دستورات خدا و رسول او و پاک شدنشان از هرگونه شرک و پلیدی در کسوت داعی، هادی خلق خدا در مسیر رشد و کمال شدند.
آنکه میخواهد در مقام داعی الی الله، مردمی را فرا بخواند، ناگزیر است پیش از هر امر، صاحب اذن باشد. صاحب شرایطی که او را مستعد قبول مسئولیت هدایت انسان میسازد تا مبادا که خود و دیگران را در دره هلاکت و نیستی در افکند. چرا که داعی ناگزیر به داشتن شناخت مبتنی بر حقیقت از انسان، جهان، مبدأ هستی، سنن تاریخی و بالاخره مقصد نهایی و غایتی است که انسان فراروی خود دارد.
داعی، ناچار به ایجاد رابطه (مستقیم یا غیرمستقیم) با منبع کلام قدسی یعنی کتاب خداوند و عترت و اهل بیت است تا بتواند خود و دیگران را متذکر مسیر هدایت و معروف شود و از ضلالت و منکر برهاند.
تنها با این مقدمات است که بایدها و نبایدهای داعی معنی خویش را به درستی حاصل میکند.
در واقع، همه بایدها و نبایدها، متکی به مبانی نظری هستند که معلم راهبر ناگزیر به دانستن آنهاست. اصولی که خدشه ناپذیرند و به همراه باور قلبی، معلم را در صف داعیان الی الله وارد میسازند.
اشاره به این نکته لازم است که هر یک از مسلکها و مکتبها، از مبانی نظری خاصی تبعیت میکنند و در آنها درباره انسان جایگاه و نقش او اصولی مذکور است که با مطالعه در کنشها و اقوال مبلغان آن مسلکها میتوان اصول نظری آن مسلک و مکتب را ترسیم کرد. اما در میان همه ملل و فرق، مکتب انبیا، مبتنی بر کلام حقیقی وحی از اصول خاص و ویژهای برخوردار است. همان که آن مکتب را از همه آرا و اقوال مبتنی بر ظن و گمان دیگر ملل و نحل جدا میکند.
در سرتاسر سفر بزرگ حج، از جده تا مکه و از مکه تا مدینه، ردپای داعیان الی الله مشاهده میشود. در حجر اسماعیل، حاجی مدفن قریب به هفتاد نبی را زیارت میکند و در مدینه، نبی رحمت را، در خیف، یاد صالح، یعقوب، ابراهیم، هود و صدها نبی دیگر را زنده میدارد. در مقام ابراهیم، نام دوست و خدای رحمان را پاس میدارد. در جبل الرحمه و عرفات، جای پای آدم علیه السلام، ابراهیم علیه السلام و محمد صلواتالله علیه و امام حسین (ع) را مینگرد و با تمسک به سنن آنها به گناهان خویش اقرار میکند.