سال 82 هجری شمسی، 1424 هجری قمری
بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌ امت اسلامى اکنون بار دیگر، میعاد بزرگ سالیانه خود رابرگزارکرده و به فراخوان «و اذن فى الناس بالحج» به شایستگى پاسخ داده است. این فریضه بى نظیر نیز مانند دیگر فرایض الهى، خزانه رحمتى ا
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
امت اسلامى اكنون بار ديگر، ميعاد بزرگ ساليانه خود رابرگزاركرده و به فراخوان «و اذن فى الناس بالحج» به شايستگى پاسخ داده است. اين فريضه بى نظير نيز مانند ديگر فرايض الهى، خزانه رحمتى است كه درموعد خود به روى بندگان گشوده مى شود و فرصتى براى بهره گيرى از فيض بى منتهاى خداوند دردسترس آنان مى گذارد.
حج، از اين جهت، استثنايى و بى همتاست كه درآن، هم دل ها و جان ها صيقل مى يابد و يكايك حاجيان به قدر همت و ظرفيت خود از اين باران رحمت، برخوردار مى شوند و هم شخصيت كلان امت اسلامى كه از ملت ها و نژادها و اقليم ها و فرهنگ ها تشكيل شده است، مى تواند درآن به انسجام و شجاعت و بيدارى و خودآگاهى بيشتر نايل آيد و اين، نياز بزرگ امروز دنياى اسلام است.
دنياى اسلام پس از رخوت و خواب آلودگى درازمدت و خسارت بار خود كه سرانجام به سيطره سياسى و فرهنگى بيگانگان انجاميد و منابع مادى و بشرى اش در خدمت رشد و اقتدار و سلطه دشمنانش قرارگرفت، اكنون خود را بازيافته و به مرور، دربرابر غارتگران و حراميان، جبهه گرفته است.
نسيم بيدارى اسلامى در همه جاى جهان اسلام وزيده و پانهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه اى جدى بدل شده است.
نظريه «اسلام سياسي» جايگاهى والا در ذهن نخبگان يافته و در مد نگاه آنان، افقى روشن و اميدبخش گشوده است.
با افول انديشه هاى وارداتى و پرجنجال، همچون سوسياليسم و ماركسيسم و به خصوص با دريده شدن پرده ريا و فريب از روى دمكراسى ليبرال غرب، سيماى عدالتخواه و آزادى بخش اسلام، از هميشه آشكارتر گشته و بى رقيب، درصدر آرزوهاى عدالتخواهان و آزادى طلبان و نخبگان و انديشمندان نشسته است. جوانان و جوانمردان بسيارى در كشورهاى مسلمان به نام اسلام و در آرزوى حكومت عدل اسلامى به جهاد سياسى و فرهنگى و اجتماعى روى آورده اند و عزم ايستادگى در برابر تحميل و سلطه بيگانگان مستكبر را در جوامع خود گسترش مى دهند.
در مناطقى از دنياى اسلام كه نقطه اوج آن كشور مظلوم فلسطين است، مردان و زنان بيشمارى با بذل جان در زير پرچم اسلام و با شعار استقلال و عزت و آزادى، حماسه اى دايمى و همه روزه پديد آورده و قدرت هاى مادى مستكبر را در برابر دليرى خود، زبون ساخته اند.
آرى، بيدارى اسلامى، محاسبات استكبارى را به هم ريخته و معادلات جهانى مطلوب مستكبران را تغيير داده است.
از سوى ديگر، پيدايش و رشد انديشه هاى نوين اسلامى در چارچوب مبانى و اصول اسلام و نوآورى در عرصه سياست و علم، بالندگى و پويايى مكتب اسلام را در عمل به اثبات رسانده و ميدانى وسيع در برابر متفكران و روشن بينان جهان اسلام گشوده است.
استعمارگران ديروز و مستكبران امروز كه با سياست هاى مكارانه خود مى خواستند جوامع اسلامى را در تعارض دايمى ميان جمود و تحجر از سويى و خودباختگى و التقاطى گرى از سوى ديگر سرگردان كنند، اكنون خود را در برابر اين پويايى دليرانه فكر اسلامى مى بينند.
در دنياى اسلام، انديشه و حركت، ايمان و عمل صالح، در حال رشد و جوانه زدن و بارورى است و اين پديده مبارك، مراكز قدرت استكبارى را به وحشت افكنده است.
اكنون امت اسلامى بايد خود را آماده مقابله با مجموعه اى از واكنش هاى عصبى و شرارت آميزى كند كه مراكز قدرت استكبارى در برابر اين پديده عظيم، نشان خواهند داد.
شك نيست كه در مصاف حق و باطل، پيروزى از آن حق و شكست و زوال، سرنوشت باطل است، مشروط بر آنكه جبهه حق از نيروى مادى و معنوى خويش به گونه اى درست بهره بگيرد و با خردمندى و تلاش شايسته و با استقامت و اميد و با توكل به خدا و اعتماد به نفس، راه درست را بجويد و بپيمايد.
در اين صورت امداد و نصرت الهى، حق مسلمى است كه وعده قرآنى براى او مقرر فرموده است:«ان تنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم» و :«لينصرن الله من ينصره» و : «ان الارض يرثها عبادى الصالحون».
شبكه سرطانى صهيونيسم و دولتمردان شرور و جنگ افروز آمريكا كه امروز خطرناكترين و اصلى ترين مركز استكبارند از راه هاى گوناگون به معارضه با امت اسلام برخاسته اند از جنگ روانى و تبليغاتى تا مقابله اقتصادى تا اقدامات عنودانه سياسى و تا خشونت و ترور و تقابل نظامي. آنان براى حفظ منافع نامشروع خود از هيچ جنايتى رويگردان نيستند.
نگاهى گذرا به جنايات تكان دهنده صهيونيست هاى غاصب در فلسطين كه با حمايت دولت آمريكا صورت مى گيرد و نيز مطالعه رفتار اشغالگران در عراق و افغانستان عمق شقاوت كسانى را آشكار مى سازد كه دنيا را از ادعاى رياكارانه حقوق بشر و طرفدارى از دمكراسى و آزادى پر كرده اند.
آنان باشعار مبارزه با تروريسم، فجيع ترين شكل ترور را مرتكب مى شوند، به نام آزادسازى ملت ها، ديكتاتورى و غارتگرى خود را بر ملت ها تحميل مى كنند. آمريكا صريحا خود را در تجاوز به كشورها و ملت ها ذيحق مى شمارد. دولت صهيونيست صريحاً شخصيت هاى فلسطينى را به ترور تهديد مى كند.
صهيونيست ها در فلسطين، خون پير و جوان و زن و مرد و كودك را مى ريزند و خانه ها را ويران مى سازند. آمريكا و انگليس در عراق به تظاهركنندگان بى سلاح حمله مى كنند و حريم خانه ها و حرمت نواميس مردم را مى شكنند. هنوز آتش هاى برافروخته آنان فرو ننشسته، دنياى اسلام را به آتش افروزى هاى ديگر نويد مى دهند.
اين رفتارهاى عصبى و شرارت آميز، بيش از آنكه برخاسته از قدرت و اعتماد به نفس باشد، ناشى از سراسيمگى و وحشت است. آنان بيدارى اسلامى را حس مى كنند و از فراگيرى انديشه «اسلام سياسي» و حاكميت اسلام بشدت احساس خطر مى كنند. آنان از فكر روزى كه امت اسلامى يكپارچه و اميدوار، بپاخيزد به خود مى لرزند.
در آن روز، امت اسلامى با ثروت طبيعى و ميراث عظيم فرهنگى و تاريخى و با گستردگى جغرافيايى و نفوس پرشمار انسانى، به قدرت هاى سلطه گرى كه دويست سال خونش را مكيده و حرمت و كرامتش را پايمال كرده اند، اجازه نخواهد داد كه اين طغيان و تجاوز را ادامه دهند.
اكنون نخبگان سياسى و فكرى در دنياى اسلام، وظيفه سنگينى برعهده دارند. انديشمندان مسلمان، پيام آزادى بخش اسلام را هرچه رساتر و شيواتر به گوش و دل آحاد مردم خود برسانند. هويت اسلامى ملت هاى مسلمان را بدرستى تبيين كنند. تعاليم روشن اسلام را در موضوعاتى چون: حقوق بشر، آزادى و مردم سالارى، حقوق زن، مبارزه با فساد، رفع تبعيض، مبارزه با فقر و عقب ماندگى علمى براى جوانان بازگو كنند. فريب رسانه اى غرب را درباره مبارزه با تروريسم و مقابله با سلاح هاى كشتارجمعى، براى همگان آشكار سازند.
امروز جهان غرب است كه بايد به لحاظ نظرى و عملى در اين موضوعات به چالش كشيده شود و در برابر افكار عمومى جهان پاسخگو باشد. جهان غرب بايد درباره كشتار كودكان خردسال در فلسطين، درباره حقوق زن و حفظ كرامت او، درباره حق ملت ها در تعيين سرنوشت خود، درباره حق ملت ها در بهره گيرى از ثروت هاى خود و حتى درباره آزادى شهروندان خود پاسخگو باشد.
آيا ممنوعيت حجاب در برخى كشورهاى اروپايى نشانه دروغ بودن اعتقاد به آزادى نيست؟
مردان سياست و كارگزاران حكومت در كشورهاى اسلامى نيز وظايف تاريخى و بزرگى بر دوش دارند. تكيه بر ملت هاى خود و دست رد زدن بر توقعات تحميل آميز و تمام نشدنى قدرت هاى استكبارى، مهمترين اين وظايف است.
آنان نبايد هويت عظيم و پرقدرت «امت اسلامي» را كه مى تواند گره گشاى بسيارى از مشكلات باشد، از ياد ببرند.
در مسائل جهان اسلام، شاخص تعيين كننده در تصميم گيرى ها، مصالح امت اسلامى و حفظ اقتدار آن باشد.
امروز خروج اشغالگران از عراق و تثبيت حاكميت ملى در آن كشور، بيرون رفتن نظاميان بيگانه از افغانستان و تاكيد بر اسلاميت و استقلال آن كشور، كمك به ملت مظلوم فلسطين و تقويت مادى و معنوى كسانى كه به دفاع از جان و مال و عزت و استقلال خود در برابر غاصبان برخاسته اند، ترويج شعاير دينى و ايمان مذهبى در همه جاى دنياى اسلام، نزديك شدن روزافزون دولت هاى مسلمان به يكديگر و حل مناقشات آنان با يكديگر، فعال شدن سازمان كنفرانس اسلامى و پيگيرى حق وتوى آن در شوراى امنيت سازمان ملل، همه و همه در جهت مصالح امت اسلامى است، پس بايد در سياست ها و تلاش هاى همه دولت هاى مسلمان گنجانيده شود و ملت ها و نخبگان، آن را از حكومت هاى خود مطالبه كنند.
ملت و دولت ايران كه در اين روزها بيست و پنج سالگى نظام جمهورى اسلامى را جشن مى گيرند، در اين راه پرافتخار تجربه هاى گرانبهايى اندوخته و الگوى شايسته اى در برابر همگان قرار داده اند، ما با اتكال به خداى بزرگ و مقتدر و با بهره گيرى از نيروى ملتى كه به ايمان و معرفت، مجهز است، هدف هاى بزرگ خود را تعقيب كرده و با گام هاى مستحكم به سوى آن پيش رفته ايم.
دانش و فناورى را آميخته با ارزش هاى معنوى و استقلال و آزادى را همراه با تقيد به حدود دينى و مردم سالارى را برخاسته از آموزش هاى قرآنى فراگرفته و بكار بسته ايم.
كشور ما در اين مدت بيشترين تهديد و عناد و خباثت را از استكبار دريافت كرده و ملت ما در اين مدت، بيشترين ايمان و ايستادگى و افتخار را كسب كرده است. ما سخن قرآن را در عمل تجربه كرديم كه مى فرمايد: «ان كيد الشيطان كان ضعيفا» و مى فرمايد: «ان الله مع الذين اتقوا و الذين هم محسنون» و مى فرمايد: «و ان الله على نصرهم لقدير».
ما افق آينده را در برابر ملت خود و جهان اسلام، روشن مى بينيم و با اعتماد روزافزون به وعده الهى، راهى را كه امام خمينى عظيم ترسيم كرده است، با عزم راسخ ادامه مى دهيم. والعاقبه اللمتقين.
والسلام على عبادالله الصالحين
سيدعلى خامنه اى
8/11/82
5 ذيحجه