شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد

شبهه: آیه اکمال بر امامت دلالت ندارد

ابن تیمیه: در این آیه به هیچ وجه دلالتی بر [فضیلت] علی[7] و امامت او وجود ندارد. بلکه در آن خدا از کامل شدن دین و تمام شدن نعمت بر مؤمنان و رضایت بر اسلام به عنوان دین خبر داده است و ادعای کسی که مدعی است قرآن بر این وجه بر امامت علی[7] دلالت دارد، دروغی آشکار است.

شبهه: دلالت نداشتن آیه اکمال بر امامت


ابن تیمیه:


در این آیه به هیچ وجه دلالتی بر [فضیلت] علی[7] و امامت او وجود ندارد. بلکه در آن خدا از کامل شدن دین و تمام شدن نعمت بر مؤمنان و رضایت بر اسلام به عنوان دین خبر داده است و ادعای کسی که مدعی است قرآن بر این وجه بر امامت علی[7] دلالت دارد، دروغی آشکار است.[1]


پاسخ شبهه


با دقت در محتوا و پیام بلند آیه اکمال و همچنین جایگاه مقام امامت در اندیشه اسلامی، این آیه جز بر امامت تطبیق نمی‌شود و برخی از محققین، مانند علامه طباطبایی، به این مسئله اشاره کرده‌اند.[2] ولی بیشتر استدلال شیعیان این است که این آیه و آیات دیگر الهی را باید در کنار سنت پیامبر(ص) و ائمه اطهار: بررسی کرد و با کمک گرفتن از آنها پیام واقعی آیات را به دست آورد. پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) در حدیث شریف ثقلین،[3] به این مسئله اساسی تصریح کرده است. پس آیه مبارکه «اکمال» و احادیث تفسیرگر آن، با هم پیام واحدی را به ما می‌رساند که اکمال دین، با ولایت و امامت امام علی7 محقق شده است.


با دقت در مضمون آیه روشن می‏شود که در یکی از روزهای صدر اسلام، حادثه‏ای عظیم رخ داده است و قرآن کریم، ویژگی‏های ذیل را برای آن روز ذکر می‏کند:


1. خدا در این روز، امید تمام دشمنان را، که برای نابودی اسلام دندان طمع تیز کرده بودند، به یأس مبدل کرد: {یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا).


2. افزون بر تبدیل امیدشان به یأس، آن‌چنان زمینه فعالیت آنها را خنثا کرد که ترس مسلمانان را از آنان بی‏جهت دانست: {فَلاتَخشَوهُم).


3. امکان داشت مسلمانان، با نادیده‌گرفتن آن نعمت بزرگ، کفران نعمت کنند و زمینه غضب الهی و بازگشت سلطه کفار را فراهم، و امید تازه‏ای در آنان ایجاد کنند. ازاین‌رو برای پیشگیری از این مسئله فرمود: (وَاخشَوْن).


4. در این روز خدای سبحان پیشرفتی کیفی در دین الهی ایجاد کرد و مایه تکامل آن گردید: (اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم).


5. پیشرفتی کمّی (تمامیت) در نعمت مطلق الهی (ولایت) ایجاد کرد و آن را به مراحل پایانی و اتمام رساند: (واَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی)؛


6. در مرحله ابلاغ نیز خدا راضی شد تا اسلام، دین ابدی مردم گردد: (رَضیتُ لَکُمُ الإِسلامَ دینا).


بدین ترتیب آن روز، آغاز برهه‏ای جدید در تاریخ اسلام شد. پس در تاریخ اسلام باید روزی را یافت که این ویژگی‏های شش‏گانه را داشته باشد و شیعیان، بالإتفاق، معتقدند که این ویژگی‏ها تنها بر حادثه غدیر و نصب ولایت امیرمؤمنان7، به عنوان وصی پیامبر(ص)، منطبق است.[4]


ابن تیمه در ادامه شبهه قبلی می‌گوید:


اگر خصم بگوید: حدیث دلیل بر مطلب است، پس در جواب وی گفته می‌شود که اگر حدیث صحیح باشد، حجت از حدیث است نه از آیه، و اگر حدیث صحیح نباشد، دیگر نمی‌شود به آیه و حدیث احتجاج کرد و در هر دو فرض، دلالتی بر این مطلب در آیه وجود ندارد. پس در هر دو صورت در آیه دلالتی بر آن نیست.[5]


پاسخ


استدلال به آیه قرآن کریم، که به واسطه روایتی صحیح تفسیر شده، استدلال به حدیث نیست؛ بلکه استدلال به قرآن کریم است؛ زیرا حدیث است که می‌گوید مقصود آیه چیست.


واقعیت این است که نقش روایات، در تفسیر و تبیین آیات و گره‌گشایی از ابهام‌های قرآنی، بسیار مهم و اساسی است. روایات ناظر به اسباب نزول، روایات بیانگر خواص و فضایل آیات و سور، و روایات مبیّن دلالت آیات، نقش بسزایی در فهم آیات قرآن دارند؛ به گونه‌ای که با کنار گذاشتن روایات موجود، گاه هیچ راهی برای دستیابی به مفاهیم و مدالیل آیات وجود ندارد.


روایات در حقیقت حکایت کننده دیدگاه‌های تفسیری پیامبر(ص) هستند. پیامبری که حامل و گیرنده وحی است و کسی است که کار تبیین قرآن به او واگذار شده است: (وَأَنزَلْنَا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ)[6] راز این مسئله نیز چندان پوشیده نیست؛ زیرا ‌قرآن، بسیاری از آموزه‌ها را به اجمال تبیین کرده است و در چنین مواردی، روایات حلقه فهم آیات است. بنابراین ضرورت مراجعه به احادیث، گستره وسیعی دارد و اکثر حوزه‌ها را شامل می‌شود. ازاین‌رو مفسر، در بسیاری از
آیات قرآن نمی‌تواند خود را از روایات بی‌نیاز بداند. پس مدعای ابن تیمیه، با مبانی و اصول پذیرفته شده نزد اندیشمندان اسلام، در تضاد و تناقض است.


اگر آنچه را ابن تیمیه گفته است، بپذیریم، باید همه روایاتی را که در تفسیر آیات قرآن از سوی پیامبر(ص) به ما رسیده است، کنار بگذاریم و محتوا و پیام این آیه را که می‌فرماید: (وَأَنزَلْنَا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَیّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ[7] نادیده بگیریم.


نتیجه‌گیری


از مطالب، تحلیل‌ها و بررسی‌هایی که تاکنون انجام شد، نتایج زیر به دست می‌آید:


1. آیه «اکمال» بعد از واقعه غدیر و درباره نصب امام علی7 نازل شده است.


2. در منابع معتبر اهل سنت روایات صحیح‌السند وجود دارد که می‌گویند آیه اکمال مربوط به امامت امام علی7 است که از آن میان، روایت ابونعیم اصفهانی و خطیب بغدادی، از نظر سندی، آن ‌هم از نگاه علمای درجه اول رجالی و حدیثی اهل سنت، بررسی شد و صحت و اعتبار همه راویان آنها به اثبات رسید.


3. روایاتی که بر نزول آیه در عرفه دلالت دارند، متعارض‌اند. بر فرض هم که بپذیریم آیه در روز عرفه نازل شده است، با نزول آن در واقعه غدیر تنافی ندارد؛ زیرا به گفته اندیشمندان علوم قرآنی، آیات زیادی وجود دارد که به دلیل اهمیت آنها، دو بار بر پیامبر(ص) نازل شده‌اند.


 



[1]. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج7، ص54.


[2]. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج5، ص292.« جمله {الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...) ناظر است بر کمال یافتن دین خدا در تشریع، و تمامیت یافتن ولایت و نعمت با نصب «اولى‌الامر». پس حاصل معناى آیه مورد بحث این شد: «امروز - که همان روزى است که کفار از دین شما مأیوس شدند- مجموع معارف دینیه‏اى را که به شما نازل کردیم، با حکم ولایت کامل کردیم و نعمت
خود را، که همان نعمت ولایت، یعنى اداره امور دین و تدبیر الهى آن است، بر
شما تمام نمودیم؛ چون این تدبیر تا پیش از امروز، با ولایت خدا و رسول صورت !


" مى‏گرفت و معلوم است که ولایت خدا و رسول، تا روزى مى‏تواند ادامه داشته باشد که رسول در قید حیات باشد و وحى خدا همچنان بر وى نازل شود و اما بعد از درگذشت رسول و انقطاع وحى، دیگر رسولى بین مردم نیست تا از دین خدا حمایت نموده و دشمنان را از آن دفع کند. پس بر خدا واجب است که براى ادامه تدبیر خودش، کسى را نصب کند و آن کس، همان ولى امر بعد از رسول، و قیّم بر امور دین و امت او و مصداق جمله {وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ) است. پس ولایت، که مشروع واحدى است، تا قبل از امروز ناقص بود و به حد تمام نرسیده بود. امروز با نصب ولى امر، بعد از رسول تمام شد و وقتى دین خدا در تشریعش به حد کمال رسید و نعمت ولایت تمام شد {رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً)" من اسلام را بدان جهت که دینى از ادیان توحید است، براى شما پسندیدم. در این دین غیر از خدا کسى پرستیده نمى‏شود و با در نظر گرفتن اینکه طاعت همان عبادت است، قهراً غیر از او کسى اطاعت نمى‏شود. آرى، تنها خدا و کسى که خدا فرموده باشد، یعنى رسول و اولى‌الامر، اطاعت مى‏شود. پس آیه شریفه خبر مى‏دهد از اینکه مؤمنین امروز دیگر خوف سابق را ندارند و دین سابقشان به امنیت مبدل شده و خداى تعالى براى مؤمنین دین را پسندیده، که متدین به دین اسلام شوند...».


[3]. ر.ک: حاکم نیشابوری، المستدرک، ج3، ص360.


[4]. جوادی آملی، نسیم اندیشه، دفتر دوم، ص77.


[5]. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج7، ص55.


[6]. و بر تو نیز «قرآن» را نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است بر آنها روشن ‌سازی (نحل: 44).


[7]. نحل: 44.


| شناسه مطلب: 114461




شبهات امام علی (ع)



نظرات کاربران