حج یادآور روز رستاخیز است

حج با اعمال و مناسک گوناگون و تأثیرات شگرف خود، یک پیوند و ارتباط درونی بین دنیا و آخرت است و انسان را آماده پذیرش و فهم رستاخیز و حشر و نشر در قیامت می کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، حج گزاری که با وداع از خانواده و گذر از شهرها و کشورها و بیابان ها شروع به این سفر معنوی می کند، گویا در حال رفتن به جهان آخرت است. با پوشیدن لباس سپید احرام و پیوستن به جمع سپید پوشان یکتاپرست و انجام اعمال و مناسک گوناگون، گویا در صحنه محشر حاضر شده و در حال گذر از مواقف حساب و کتاب و نزدیکی به ساحت ربوبی است.
با یادآوری این انگاره، حج گزار ارتباط و آشنایی مفید با روز قیامت و نحوه رستاخیز انسانها پیدا می کند.
پیشوای عارفان امام صادق علیه السلام در پایان سفارش های عرفانی خود به حج گزاران می فرماید:
«و لا شرع نبیّه صلی الله علیه و آله فی خلال المناسک علی ترتیب ما شرعه للاستعداد و الإشارة إلی الموت و القبر و البعث و القیامة و فصل بیان السبق من دخول الجنّة أهلها و دخول النار أهلها بمشاهدة مناسک الحجّ من أوّلها إلی آخرها لأولی الألباب و أولی النهی.»
«هر عملی را که خدای بزرگ واجب گردانید و هر سنتی که پیامبر صلی الله علیه و آله وضع کرد؛ چه حلال، چه حرام و چه مناسک ـ به منظور آمادگی برای مرگ، عالم برزخ و قیامت است؛ بدین ترتیب و با وضع این مراسم، عرصه قیامت را پیش از به بهشت رفتن بهشتیان و به آتش در آمدن دوزخیان، فراهم آورد.»
سفر کعبه نمودار ره آخرت است |
گرچه رمز رهش از صورت دنیا شنوند |
جان معنی است به اسم صوری داده برون |
خاصگان معنی و عامان همه اسما شنوند |
صاحب کتاب «ادب الدنیا و الدین» می نویسد: «در واجب ساختن حج، یادآوری از روز رستاخیز است؛ چون در آن، جدا شدن از مال و خاندان مطرح است و افراد عزیز و ذلیل، در برابر ذات حق، به خضوع می ایستند و فرمانبردار و کهنه کار در ترسیدن از خدا و میل و رغبت بدو مجتمع و یکسانند و باز ایستادن گنهکاران از ارتکاب گناه و پشیمانی اهل گناه بر کارهای گذشته خود، از آثار وجوب حج است.»
ابو حامد غزّالی نیز نوشته است:«از اسرار حج این است که این سفر، مانند سفرِ آخرت پایه گذاری شده و مشابه آن است و کسی که به این مسافرت می رود، باید در هر یک از اعمال آن، یکی از امور آخرت را به یاد آورد و به وسیله آن، عبرتی بگیرد و بر بینش قلبی خویش بیفزاید. باید در آغاز سفر و هنگامی که با کسان و نزدیکان تودیع می کند، حالت سکرات مرگ را به خاطر بیاورد و در وقت جدایی و دور شدن از زادگاه، خارج شدن از دنیا و در وقت سوار شدن بر مرکب، سوار شدن بر تابوت را در نظر خود مجسّم کند و هنگامی که پوشش احرام را بر تن خود می پیچد، به یاد وقتی باشد که کفن بر تنش می پیچند و چون بیابان می پیماید تا به میقات برسد، به فکر وقتی باشد که از دنیا خارج می شود و در انتظار میقات خواهد بود و ترسی که در راه از راهزنان دارد، باید او را وادار کند که به فکر ترس از منکر و نکیر باشد... وقتی که لبّیک می گوید، روز رستاخیز را به خاطر بیاورد که دعوت مأموران خدا را اجابت می کند.»