«زهیر» یکی از شهدای کاروان امام حسین(ع)

درادامه شخصیت‌شناسی حادثه عاشورا در کربلا سخنران بعثه مقام معظم رهبری در جمع زائران اباعبدالله الحسین(ع) به شخصیت زهیر از از شهدای کاروان امام حسین(ع) اشاره کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج ، حجت الاسلام والمسلمین اویسی در جمع زائران حسینی در حرم حضرت سیدالشهداء(ع)، با بیان اینکه کاروان اباعبدالله الحسین (ع) از زمان حرکت به سوی کربلا در اوایل ماه ذی‌الحجه با ریزش‌ها و رویش‌هایی مواجه بود؛ اظهار داشت: اولین شرط همراهی با کاروان و دستیابی به لقای الهی، دوری از تعلقات دنیوی و گذشتن از جان بود آنجا که امام حسین(ع) در آغازین لحظات حرکت کاروان فرمود: مَنْ‌ کَانَ‌ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا- هرکس قصد دارد نفس خویش را در راه ما قربانی کند و آماده ملاقات با خداست، با ما حرکت کند.


سخنران بعثه مقام معظم رهبری گفت: دراین باره جمعى از بنى فزاره و بجیله گفتند: ما با زهیر بن قین از سفر مکه باز مى‌‌گشتیم که با حسین(ع) هم‌مسیر و همراه شدیم و از این قضیه ناراحت بودیم زیرا با امام زنان همراه بودند، هر زمان امام اراده اسکان کردن داشت، ما کنار مى‌‌گرفتیم. روزى امام در ناحیه‌‌اى فرود آمد که ما نیز ناچار با امام در همان مکان فرود آمدیمدر حال خوردن غذا بودیم که فرستاده حسین آمد و بر ما سلام کرد؛ بعد به زهیر بن قین گفت: امام تو را فرا خوانده، هر یک از ما غذاى در دست را انداختیم و کاملاً بى‌‌حرکت ماندیم.


سخنران بعثه مقام معظم رهبری در کربلا افزود: همسر زهیر- دیلم دخت عمرو به وى گفت: سبحان اللَّه، عجبا، آیا فرزند رسول اللَّه تو را فرا خوانده و تو اجابت نمی‌کنی؟! چه مى‌‌شد مى‌‌رفتى و سخن امام را گوش می‌کردی. زهیر به دیدار سیدالشهداء(ع) رفت، اما کسی نفهمید که در ملاقات او با حضرت چه گذشت. زهیر به کلی زیرورو شد و جمله‌ای به زبان آورد که در تاریخ ماندگار است.


حجت‌الاسلام اویسی در ادامه به آن جمله تاریخی زهیر بین قین اشاره کرد و گفت: این یار اباعبدالله (ع) در کربلا می‌گوید: اگر بهشت و جهنمی در کار نباشد و من بین عمر دائمی در دنیا و شهادت در رکاب شما مخیر باشم، فنا در کنار شما را انتخاب می‌کنم.


وی خاطرنشان کرد: زهیر به همسرش گفت: تو نیز مطلّقه‌‌اى، زیرا نمى‌‌خواهم در زندگى با من جز خیر و رفاه ببینى. من تصمیم گرفته‌‌ام در خدمت امام باشم و جان و تنم را فدایش کنم، بعد هم مالش را به او عطا و با یکى از عموزادگانش وى را روانه اهلش کرد. زن به گاه وداع با شوهر برخاست و گریست و گفت: خدا خیرت دهد، خواسته‌‌ام از تو این است که مرا نزد جد حسین در قیامت به یاد آورى. بعد به یارانش گفت: هر که خواهد با من باشد باشد و الّا این آخرین دیدار ماست.


در ادامه این مراسم مداحان اهل بیت (ع) مجید طیبی و امیرکرامتی با ذکر مصائب اهل بیت (ع) به نوحه خوانی و مرثیه سرایی پرداختند.