خاطرات یک خبرنگار از حج (10)
عجب صبری خدا دارد...

حضرت فاطمه زهرا (س)، دخت پیامبر گرامی اسلام (ص)، همسر امام علی (ع)، مادر امام حسن و امام حسین(ع) و کسی که سوره کوثر و آیاتی بسیار در فضیلت او نازل شده، همچنان در بخش هایی از جهان اسلام مظلوم و ناشناخته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، حضرت فاطمه - سلام الله علیها - که از ایشان به عنوان «الگوی زن مسلمان» و «سرور زنان دو عالم» نام برده می شود، چنانکه می دانیم در عمر کوتاه خویش با مصائب بسیار مواجه شد، به گونه ای که هنگام شهادت در 18 سالگی به امام علی(ع) وصیت کرد مخالفانش در نماز گزاردن بر پیکر آن حضرت و مراسم دفن او شرکت نکنند. همچنین، از حضرت علی(ع) خواست شبانه وی را دفن کند و حتی، محل قبر او مخفی بماند.
خانم «حمیده حقانی» عضو کاروان ۴۰۰۰۵ بجنورد استان خراسان شمالی و خبرنگار افتخاری حج 1402 خاطره ای را از حج امسال برای پایگاه اطلاع رسانی حج ارسال کرده است که نشان می دهد فاطمه (س) همچنان مظلوم است.
امروز کنار من سه تا خانوم از اندونزی بودند.
لباس هایشان پر بود از مارک فاطمه زهرا،
ذوق زده گفتم لابد شیعه هستند.
اصلا این روزها می گردم پی شیعیان علی،
پی آدم هایی که در برابر خدا دست هایشان بسته نباشد.
به زور خودم را تا بعد از نماز نگه داشتم.
دست به سجاده کشیدم،
از خانم فاطمه زهرا کمک خواستم.
«بیوتی فول، بیوتی فول» (به انگلیسی یعنی زیبا) کردم.
تسیبح صورتی دستم بود.
گفتم این به سجاده شما می آید.
تسبیح را به او هدیه دادم.
اسمش میاه بود.
من هم گفتم حمیده ام.
معلم هستم و دو تا بچه دارم.
او هم گفت: معلمم.
خیلی برایم جالب است.
اینجا هر کس را دیدم و با او ارتباط گرفتم معلم بود.
شاید به دلیل حس ارتباطی خوبی هست که داریم.
گفتم روی سجاده ات چی نوشته است؟!
گفت: فاطمه زهرا.
گفتم کیه؟
گفت: یه برند محصولات حجاب (در اندونزی) است.
دلم داشت پاره می شد.
گفتم دختر رسول الله هست.
سوره کوثر را خواندم.
این سوره برای خانوم (فاطمه زهرا) هست.
اصلا انگار با یک گنگ حرف می زدم.
گفت: نمیدانم.
تیر خلاص را زدم.
گفتم همسر امام علی، امام اول ما شیعیان و خلیفه چهارم همه مسلمانان است.
انگار از مریخ آمده بودم!
به گمانم، اصلا نمی شناخت.
یا شاید، من نتوانستم منظورم را بفهمانم.
بغض نمی گذاشت ادامه بدهم...
دوستم مرا صدا کرد.
گفت: «پاشو بریم. الان شلوغ میشه»
(خانم اندونزیایی) گفت: بیا با هم عکس بگیریم.
به زور لبخند زدم.
بعد از خداحافظی تا خود اتوبوس ها برای مظلومیت حضرت زهرا اشک ریختم.
عجب صبری خدا دارد....