بئر مَعُونه (2)

بئر مَعُونه (2): از چاه‌های نزدیک مدینه، مکان شهادت گروهی از اصحاب پیامبر(ص) بئر معونه از چاه‌های جنوب شرقی مدینه به سوی منطقه نجد[1] است که میان کوه‌های اُبلَی در سکونتگاه قبیله بنی‌سُلیم قرار دارد.[2] این چاه در فاصله چهار منزلی م

بئر مَعُونه (2): از چاه‌هاي نزديك مدينه، مكان شهادت گروهي از اصحاب پيامبر(ص)

بئر معونه از چاه‌هاي جنوب شرقي مدينه به سوي منطقه نجد[1] است كه ميان كوه‌هاي اُبلَي در سكونتگاه قبيله بني‌سُليم قرار دارد.[2] اين چاه در فاصله چهار منزلي مدينه[3] و در وادي معونه جاي دارد.[4]

چاه معونه را متعلق به بني‌سُليم[5] يا بني‌عامر بن صَعصعه مي‌دانند.[6] ابن اسحق[7] اين چاه را ميان حَره بني‌سليم در فاصله حدود 60 كيلومتري جنوب مدينه[8] و زمين‌هاي بني‌عامر و نزديك‌تر به زمين‌هاي بني‌سليم دانسته و واقدي آن را در زمين‌هاي بني‌سليم و بني‌كِلاب از تيره‌هاي بني‌عامر شمرده است.[9] اين چاه بخشي از آب خود را از بارندگي‌ها و سيل‌هاي حجاز كه از سوي وادي طائف به اُرحضيه و سپس قَرقرة الكَدر مي‌ريزد، تأمين مي‌نمايد.[10]

چاه معونه به سبب آن كه به سال چهارم ق. شاهد شهادت برخي صحابه پيامبر بود، مشهور شد. بر پايه گزارش‌هاي تاريخي، در صفر اين سال به دنبال درخواست ابوبراء بن مالك، رئيس قبيله بني‌عامر بن صعصه،[11] پيامبر(ص) 40[12] يا70[13] تن از مبلغان خود را كه همگي از جوانان انصار بودند و به قاري شهرت داشتند،[14] با هدايت مُنذر بن عمرو انصاري براي دعوت قبيله او به اسلام، به سوي آن‌ها فرستاد.[15] اما اين گروه كنار چاه معونه مورد حمله عامر بن طفيل، از بزرگان بني‌عامر و رقيب ابوبراء و متحدان او از قبيله بني‌سليم، قرار گرفتند و شهيد شدند.[16] پيامبر هنگامي كه گزارش شهادت آن‌ها را شنيد، بسيار اندوهگين شد[17] و قاتلانشان را تا 30[18] يا
40 روز[19] در قنوت نماز خود نفرين كرد. از اين درگيري در منابع تاريخي با عنوان سريه بئر معونه ياد شده است. (← بئر معونه، سريه)

منابع

الاستيعاب: ابن عبدالبر (م.463ق.)، به كوشش البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ اسد الغابه: ابن اثير (م.630ق.)، بيروت، دار الكتاب العربي؛ الاعلاق النفيسه: ابن رسته (م. قرن3ق.)، بيروت، دار صادر، 1892م؛ الاماكن: محمد بن موسي حازمي (م.584ق.)؛ البلدان: اليعقوبي (م.292ق.)، به كوشش صناوي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1422ق؛ تاريخ خليفه: خليفة بن خياط (م.240ق.)، به كوشش زكار، بيروت، دار الفكر، 1414ق؛ تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك): الطبري (م.310ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، اعلمي، 1403ق؛ تاريخ مدينة دمشق: ابن عساكر (م.571ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ تاريخ معالم المدينة المنوره: احمد ياسين الخياري (م.1960م.)، عربستان، عامه، 1419ق؛ الثقات: ابن حبان (م.354ق.)، الكتب الثقافيه، 1393ق؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلي، ترجمه: آيتي، مشعر، 1375ش؛ دلائل النبوه: البيهقي (م.458ق.)، به كوشش عبدالمعطي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق؛ الرحلة الورثيلانيه: حسين بن محمد ورثيلاني (م.1779م.)، قاهره، مكتبة الثقافة الدينيه، 1429ق؛ الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحميري (م.900ق.)، به كوشش احسان عباس، بيروت، مكتبة لبنان، 1984م؛ سبل الهدي: محمد بن يوسف الصالحي (م.942ق.)، به كوشش عادل احمد و علي محمد، بيروت، دار الكتب العلميه، 1414ق؛ السنن الكبري: البيهقي (م.458ق.)، بيروت، دار الفكر؛ السيرة النبويه: ابن هشام (م.213/218ق.)، به كوشش محمد محيي الدين، مصر، مكتبة محمد علي صبيح، 1383ق؛ صحيح ابن حبان: علي بن بلبان الفارسي (م.739ق.)، به كوشش الارنؤوط، الرساله، 1414ق؛ الطبقات الكبري: ابن سعد (م.230ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق؛ الكامل في التاريخ: ابن اثير (م.630ق.)، بيروت، دار صادر، 1385ق؛ المحبّر: ابن حبيب (م.245ق.)، به كوشش ايلزه ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديده؛ مراصد الاطلاع: صفي الدين عبدالمؤمن بغدادي (م.739ق.)، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ مسند احمد: احمد بن حنبل (م.241ق.)، بيروت، دار صادر؛ المصنّف: عبدالرزاق الصنعاني (م.211ق.)، به كوشش حبيب الرحمن، المجلس العلمي؛ المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، بيروت، دار القلم، 1411ق؛ معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ المغازي: الواقدي (م.207ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، 1409ق.

سيد علي خيرخواه علوي

 
[1]. المعالم الاثيره، ص276؛ نك: الاماكن، ص214؛ معجم البلدان، ج1، ص78.

[2]. الاماكن، ص214؛ معجم البلدان، ج1، ص78؛ مراصد الاطلاع، ج1، ص18.

[3]. حجاز در صدر اسلام، ص115.

[4]. تاريخ معالم المدينه، ص279.

[5]. الاماكن، ص214؛ تاريخ دمشق، ج26، ص102-103.

[6]. اسد الغابه، ج1، ص192؛ الروض المعطار، ص555؛ سبل الهدي، ج4، ص332.

[7]. السيرة النبويه، ج3، ص678.

[8]. الاعلاق النفيسه، ص312؛ البلدان، ص151.

[9]. المغازي، ج1، ص347.

[10]. الرحلة الورثيلانيه، ج2، ص608.

[11]. المغازي، ج1، ص346-347؛ تاريخ خليفه، ص44-45.

[12]. الاستيعاب، ج4، ص1450؛ الثقات، ج1، ص238؛ اسد الغابه، ج3، ص94.

[13]. الطبقات، ج2، ص40؛ مسند احمد، ج3، ص210؛ تاريخ طبري، ج2، ص220.

[14]. المغازي، ج1، ص347؛ الطبقات، ج2، ص40؛ صحيح ابن حبان، ج16، ص253.

[15]. المحبر، ص118؛ الطبقات، ج2، ص40؛ تاريخ طبري، ج2، ص220.

[16]. السيرة النبويه، ج3، ص679-680؛ المغازي، ج1، ص352.

[17]. المصنف، ج5، ص383-384.

[18]. السنن الكبري، ج2، ص199؛ دلائل النبوه، ج3، ص347-348؛ المصنف، ج5، ص384.

[19]. الاستيعاب، ج2، ص797؛ مسند احمد، ج3، ص210؛ تاريخ دمشق، ج9، ص327.


| شناسه مطلب: 12064