حجه الوداع (3)
با کاروان پیامبر (ص)

«حجةالوداع» یا «حج وداع»، بر اساس روایات اسلامی، اولین و آخرین حضور پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) در مراسم حج و نخستین حج کامل بود که در ذی الحجه سال دهم هجرت انجام شد، اما در این حج چه گذشت؟ و کاروان ایشان چه مسیری را و با چه شرایطی پیمود؟
حجت الاسلام والمسلمین «حمید احمدی» پژوهشگر حوزه حج و زیارت و رییس کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد اربعین حسینی (ع) در بخش های اول و دوم سلسله یادداشت های خود در باره حجه الوداع که شانزدهم و نوزدهم خرداد در پایگاه اطلاع رسانی حج منتشر شد، نحوه اعلام و آماده شدن مسلمانان در سفر حج پیامبر گرامی اسلام و رویدادهای مسیر کاروان حج پیامبر (ص) را روایت کرد و اکنون با استناد به منابع تاریخی، جزییات بیشتری را از مسیر حرکت کاروان بیان می کند.
●رود خروشان
خبر حرکت پیامبر از مدینه، مسلمانان ساکن در اطراف مسیر مدینه به مکه را برای پیوستن به کاروان بزرگ به جنب و جوش واداشته است.
به تدریج با نزدیک شدن کاروان، انبوه جمعیت در خروجی مناطق و قبائل با مرکب و پیاده به انتظار میایستند. جمعی همراه با خانواده و گروهی به تنهایی، برخی با همسران و برخی نیز با فرزندان خود آمده اند تا همراه پیامبر خدا راهی مکه شوند و گروهی هم برای دیدار حضرت آمده اند.
این جمعیت انبوه به تدریج در مسیر به کاروان ملحق میشوند و هر روز و لحظه بر انبوه و شکوه جمعیت افزوده میشود.
کاروان حج پیامبر(ص) چون رودی خروشان، دشت ها و درهها و تپهها را پشت سر میگذارد و منظره زیبا و با ابهتی را میآفریند تا قدرت و شکوه ایمان را به نمایش بگذارد.
پیامبر خدا بر بلندایی درنگ میکند. نگاهش را به این رود خروشان جمعیت میدوزد و با مشاهده این منظره زیبای قطار شتران و حجاج، میفرماید: « گامی بر نمیدارند مگر آنکه برای آنان حسنهای نوشته میشود و گامی بر زمین نمیگذارند مگر آنکه گناهی از آنان محو میشود. آنگاه که اعمال حجشان تمام شود، به آنان گفته میشود: بنایی که ساختید، منهدم نکنید. در باره گذشته آسوده خاطر باشید؛ اما نسبت به آینده به نیکی بپردازید."(1)
●اهتمام به اقامه نماز جماعت
فرصت کم و محدودیت زمانی سبب شده است تا پیامبر خدا کمتر به استراحت بپردازد. او کاروان را با سرعت مناسب به پیش میراند و به استراحتهای کوتاه بسنده میکند.
کاروان نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا را در یک وقت و بدون فاصله و به جماعت اقامه میکنند.
مکانهایی که پیامبر در آن نماز به جای میآورد، نشان گذاری میشود. بعدها در همین محلها مساجدی بنا می شود. بر اساس گزارشهای تاریخی، ۲۸ مسجد در این مسیر به همین مناسبت بنا شده است. (2)
● آموزش عملی مناسک
حضرت رسول (ص) در حال احرام زیر سایه نمیروند؛ در حال سواره هم از سایبان استفاده نمیکنند. آفتاب بر حضرت میتابد و و گاه از شدت تابش آفتاب با دست خود، سایهای بر سر میسازد، اما وقتی توقف میکند از خیمه یا سایه دیوار استفاده میکند.(3)
پیامبر خدا در مسیر، سوار بر مرکب از کاروان مراقبت میکند و در بین جمعیت در تردد است تا اگر کسی سوالی داشت، بپرسد.
ایشان همچنین مراقبت میکند تا خللی بر اعمال و مناسک شان وارد نشود و همه زائران، آداب و احکام شرعی را به درستی انجام دهند. گاه نیز نکاتی را جهت تعلیم بیان میفرماید.
● حفظ نشاط و آرامش
پیامبرخدا در راه مردی را مشاهده میکند که از شدت ضعف با تکیه بر دو پسرش به زحمت در حال گام برداشتن است. پیامبر میپرسد: چرا اینگونه؟!
می گویند: پدر نذر کرده است پیاده به حج برود.
رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: خدا نیاز ندارد که او خود را عذاب دهد. از طرف من به او امر کنید که سوار مرکب شود تا آرامش یابد.(4)
● نذر سکوت
به پیامبر خبر می دهند که زنی همراه جمعیت است که سکوت اختیار کرده و هیچ سخن نمیگوید.
پیامبر به زینب احمسیه فرمودند: به او بگو، حرف بزند. چرا که اگر کسی سخن نگوید و حرف نزند، حجش درست نیست.(5)
●مسیر حرکت کاروان
حسب گزارش سیره نویسان، اصحاب حدیث و مورخان، مسیری که پیامبر و کاروان بزرگ حج ، پس از خروج از مدینه طی میکنند، چنین بوده است:
● شنبه آغاز سفر!
همانطور که در آداب سفر به ویژه سفر حج و زیارت آوردهاند که شنبه سفر را آغاز کنید. پیامبر خدا نیز روز شنبه با لباس همیشگی و عادیاش از مدینه خارج می شود. بعد از پیمودن ۹ کیلومتر به ذوالحلیفه (6) می رسد. هنگام ظهر، نماز را در کنار درختی به قصر اقامه کرده و در همین محل، دو قطعه پارچه که از جنس پنبه بود، می پوشد و محرم می شود.
سالها بعد در همین مکان مسجدی به نام مسجد شجره بنا گردید.(7)
بعد از حرکت از "ذوالحلیفه" وقتی به "بیدا" می رسد، توقف می کند تا همه به او ملحق شوند. بعد از الحاق همه با ذکر تلییه، دستور حرکت می دهد.
در مسیر هم جمعی از مردم از طوائف مختلف به تدریج به کاروان ملحق میشوند.
● روز یکشنبه
کاروان صبح روز یکشنبه در"روحاء" توقف کوتاهی دارند و نماز صبح را در اینجا اقامه میکنند (8) . شب هم در "شرف السیاله" نماز مغرب و عشا را اقامه میکنند.
● روز دوشنبه
نماز صبح روز دوشنبه را در "عرقالظبیه" میخوانند.(9) هنگام عبور از بلندیهای منطقه، ذکر "یاذالمعارج" را میگویند و جمعیت هم آن را تکرار میکنند(10).
● مراقبت و ملاطفت با همسران
در نزدیکی روحاء، شتر "بانو صفیه"همسر پیامبر زانو میزند و از راه رفتن باز میماند. پیامبر کاروان را متوقف میسازند.(11) خود را به بانو میرسانند. او را سخت نگران و اندوهگین میبینند. بانو وقتی چشمش به پیامبر افتاد، به گریه میافتد و اشک در صورتش جاری می شود.
پیامبر او را دلداری میدهد و با دستان خود اشکهایش را پاک میکند اما گریه بانو شدت میگیرد.
پیامبر او را دعوت به آرامش میکند.
نزد "بانو زینب بنت جحش" از دیگر همسرانش میرود که شتران بیشتری همراه دارد. از او درخواست میکند که شتری به بانو صفیه عاریه بدهد. او هم میپذیرد و شتری در اختیار بانو صفیه میگذارد.(12)
بعد از رفع مشکل، از آنجا حرکت و به "رویثه" میرسند و آنجا توقف میکنند.(13) بعد به مُنصَرَف (غزاله) میروند، نماز ظهر و عصر را در این محل میخوانند.(14)
از منصرف به مُتعشّی می رسند. نماز مغرب و عشا را در این محل می خوانند و شام را همین محل صرف میکنند.(15) شب به حرکتشان ادامه میدهند.
● روز سهشنبه
صبح روز سه شنبه به "اثایه" میرسند و در این محل برای نماز صبح توقف میکنند .
● مراقبت از آهو
پیامبر(ص) در این محل در گوشهای آهویی را میبیند که زیر سایه درختی خوابیده است.
شخصی را مامور میکند تا نزدیک آهو بایستد، نگهبانی بدهد و مراقبت نماید تا کسی از جمیعت زایران، متعرض حیوان نشود.(16)
بعد از اقامه نماز برای استراحت روانه وادی "ابیات"میشوند.(17)
●گم شدن شتر آذوقه
شتر بارکشی که آذوقه پیامبر خدا و خانوادهاش را حمل میکرد، در منزل عرج از قافله ، جدا و ناپدید شده بود، در این محل پیدا میشود.
پیش از این، خبر گم شدن شتر بار پیامبر میان مردم پیچیده و قبایل اطراف مسیر و کاروان از قبائل و افراد و برخی خانوادهها تلاش میکنند به میزان وسعشان برای جبران آن، غذا و آذوقه برای حضرت تهیه و هدیه کنند. از جمله قبیله "آل نَضلَه" است که پیش از پیدا شدن بار شتر، کاسه غذایی از خرما، روغن و قاووت، برای حضرت آوردند.
پیامبر آن را میپذیرند و میفرمایند: چه غذای پاکیزهای است!(18)
صفوان بن مُعطّل وقتی خبر را دریافت کرد، آذوقه و شتری فراهم میکند و خود، آنها را به پیامبر میرساند و به حضرت هدیه میکند. همچنین سعد بن عُبّاده و پسرش قیس بن سعد، شتری با بار آذوقه مهیا میکنند و برای پیامبر میآورند.
هنگامی که آنها به خیمه حضرت می رسند، شتر آذوقه پیدا شده بود.
سعد گفت: یا رسول الله! به ما خبر رسیده بود که شتر آذوقه شما گم شده و این شتر را به جای آن آوردیم.
رسول خدا پاسخ می دهد: خداوند شتر آذوقه ما را برگرداند. خداوند به شما برکت بدهد، اینک شتر آذوقه خود را ببرید.(19)
● روز چهارشنبه و تکرار تلبیه
کاروان از ابیات به منطقه "الحیالجمل" و از آنجا ادامه مسیر میدهند تا روز چهارشنبه به "سقیاء" میرسند. در اینجا پیامبرخدا صدا به تلبیه( اللهم لبیک، لبیک...) بلند میکند و میفرماید که جمیعت هم آن را تکرار کنند.(20)
ادامه دارد....
● منابع
۱-دعائم الاسلام، ج۱،ص۲۹۴
۲-وفاءالوفاء، ج۳، ص۱۰۰۷و ۱۲۰۱ و البدایه و النهایه، ج۵،ص۱۴۳-۱۴۴
۳-وسائل الشیعه ، ج۹، ص۱۵۱
۴ - همان، ج۸، ص ۶۱
۵-الاصابه، ج۸، ص۱۷۰
۶- تهذیبالاحکام، ج۵، ص۵۹و المغازی، ج۲،ص۱۰۹
۷- ذوالحلیفه به آبار علی هم شهرت دارد چون امام علی (ع) بعد از رحلت پیامبر در آنجا چاه هایی حفر کرد که آب آن آشامیدنی بود.و مردم منطقه از آن برای شرب استفاده میکردند.
۸-ابن کثیر،السیره النبویه، ج۸،ص۴۶۴
۹- المغازی،ج۲، ص۱۰۹۲
۱۰-عللالشرایع، ص۴۱۹
۱۱- اسدالغابه،ج۶،ص۱
۱۲-اسدالغابه،ج۶، ص۱۷۲، مسند احمد،ج۱،ص۲۵۴
۱۳-المغازی، ج۲، ص۱۰۹۶
۱۴-الطبقاتالکبری، ج۸، ص۲۶۴
۱۵-المعجمالکبری، ج۳
۱۶- سنن نسائی، ج۵، ص۱۸۳
۱۷-المغازی، ج۲، ص۱۰۹۲
۱۸-سننابیداود،ص۲۸۳
۱۹- همان. ص۱۹۴
۲۰-وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۹۴