دلنوشته/ قصه باران و هاجرهای ایرانی + فیلم
دعا و آرزو همواره خوب بوده است و چه خوبتر که در سرزمین «منا» که سرزمین آرزوهاست برای استجابت دعاها زیر بارانِ ناگهانی دعا کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی حج، باران چیزی جز قطرههای آب نیست؛ اما باریدن آن بر سر انسان اهل عشق،کم از بارش شیرینترین از رویا و خواب نیست به ویژه اگر این قطرهها به ذکر و دعا در سرزمین منا گره بخورد.
آن وقت است که «هاجر» درون تمام زنان در سرزمین آرزوها بیدار میشود و دستهای عطش کرده نیازشان به سوی قبله عشق به آسمان پیوند میخورد و اگرچه باران به جسم آنها بارید ولی روح آنها را شست و این غریب ترین حادثه در گرم ترین روزها در جوار خانه خدا بود.
این بانوان که سال ها برای کودکانشان قصه باران و هاجر را خواندهاند خوب فهمیدهاند که لحظهای درنگ جایز نیست و باید از صمیم قلب بدانند برای استجابت دعا هایشان در سرزمین آرزوها در گریستن نباید چیزی از آسمان ابری کم داشته باشند.
دلنوشته از محمدرضا بختیاری