لحظه‌های معنوی ورود فاطمه و صابر به مسجد الحرام

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، فاطمه و صابر در کنار هم، با عطر خوشبوی نیت‌های پاک و قلب‌هایی پر از شوق، به سمت دروازه‌های مسجد الحرام حرکت می‌کنند. در حالی که اولین قدم‌هایشان را به سوی خانه خدا می‌گذارند، همچون فرشته‌هایی با شوق و طهارت، از سرزمین وحی به دروازه‌های بهشت وارد می‌شوند.

چشمان فاطمه پر از اشک‌های شادی است، اشک‌هایی که به دلیل این لحظه‌ی مقدس در دلش جاری می‌شود. او به یاد می‌آورد که چقدر برای رسیدن به این سفر معنوی دعا کرده بود. صابر با نگاه مشتاقش دست فاطمه را محکم‌تر می‌فشارد و در دل خود زمزمه می‌کند: «خداوند، برکت این سفر را بر زندگی‌مان بگستران.»

جایی که به آن رسیده‌اند، هیچ کلامی نمی‌تواند توصیف گر آن احساس عمیق باشد. قدم‌هایشان در سکوتی مقدس می‌خورد، و با هر گامی که به جلو برمی‌دارند، قلب‌هایشان بیشتر از همیشه به هم نزدیک می‌شود.

لحظه‌ای از خود بی‌خود می‌شوند. در میان این همه جمعیت، در این مکان مقدس، همه چیز به هم می‌ریزد؛ فقط خودشان و درگاه خداوند هستند. یک لحظه زندگی‌شان به طرز عجیبی معنا پیدا می‌کند، لحظه‌ای که در آن احساس می‌کنند، این سفر نه تنها برای زیارت خانه خداست، بلکه فرصتی است برای نزدیکی بیشتر به هم و به خداوند.

در دل این سفر، یاد مراسم عقد شب نیمه شعبان در بعثه می‌افتند. شبی پر از نور و برکت، که در آن در برابر خداوند پیمان بستند که با هم در مسیر حلال و در راه خدا قدم بردارند. امروز، در کنار خانه خدا، نذر خود را محقق می‌بینند.

مسجد الحرام برایشان معنای دیگری پیدا کرده است. این مکان نه تنها برای زیارت است، بلکه برای آنان یادآور محبت، همدلی و عشق پاکانه‌ای است که در کنار هم دارند. صابر و فاطمه با دل‌هایشان از خداوند می‌خواهند که این محبت را در زندگی مشترک‌شان حفظ کند و همواره از برکات این سفر معنوی بهره‌مند شوند.

و آنها در کنار هم، در دقایق سرشار از سکوت و دعا، می‌دانند که این سفر آغاز یک مسیر جدید در زندگی‌شان است؛ مسیری که در آن هر گام به سوی خداوند، به سوی هم، و به سوی یک زندگی مشترک پربرکت است.

"اللهم اجعلنا من زوارک فی دارک، و اجعل محبتنا فی قلب یکدیگر تا ابد."