"با یک پا، دل از عشق خدا پرواز میکند"
در لحظهای پر از سکوت، چشمان مرد بنگلادشی که با عصا و پای قطعشده در برابر کعبه ایستاده، بر روی قلبش سنگینی میکند. دل او با خدا سخن میگوید و کلماتش در فضای مقدس مسجد الحرام گم میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، مرد بنگلادشی دلش آرام نمیگیرد، اما چشمانش همچنان به خانه خدا مینگرند. او در دل خود به خداوند میگوید:
"ای معبود من، من با یک پا آمدهام، اما دل و روحم پر از عشق و ارادت است. شاید پاهایم دیگر مرا به جایی نبرند، اما دل من هر روز به سوی تو پرواز میکند. شاید آنچه از دست دادهام، تنها جسمم بوده باشد، اما هیچ چیزی نمیتواند ایمان و عشق من را از تو بگیرد."
او سرش را بالا میگیرد، تا شاید در آن لحظه گمشده در میان انبوه جمعیت، خداوند صدای دلش را بشنود. سکوتی در درونش است، سکوتی که با هیچ کلامی نمیتوان بیانش کرد. دلش از شکوه و عظمت حضور خدا در کعبه میلرزد.
"خداوندا، من تو را میبینم با قلبی که جز محبت نمیشناسد. با یک پا آمدهام، اما با دو پای قلبم، در مسیر تو قدم میزنم."
چشمانش پر از اشک است، اما اشکهایش نمیریزند. آنها در دلش فرو میروند، به عمق سکوت و عبادت، و در گوشه گوشه دلش، خداوند را میجوید.
"ای خدای بزرگ، شاید جسم من ناقص شده باشد، اما روحم همچنان کامل است، چرا که در هر قدمی که برمیدارم، در راه تو هستم."
او به خداوند میگوید که "در این دنیای فانی، هیچ چیزی ارزشمندتر از عشق تو نیست." و دلش با تمام وجود در میان آن فضای مقدس به خدا تکیه میکند، چرا که میداند، در اینجا هیچ نقصی نیست، جز در دلهای ناتوان.
"من با یک پا آمدهام، اما در دل خداوند هستم. اینجا، نزد تو همهچیز ممکن است."
این دلنوشته الهامبخش لحظههای معنوی و عارفانه برای همه کسانی است که از هر نقص و محدودیتی گذشتهاند و دلشان در پی کمال است.