مدینه را ترک می‌کنم،

اما دلم هنوز آنجاست…

حسین سعدالدین، دانش‌آموز پایه یازدهم انسانی از دبیرستان علامه امینی سمنان، در هتل ثلاثه، در آستانه وداع با مدینه نشسته است. نگاهش هنوز به گنبد سبز پیامبر (ص) دوخته شده و دلش نمی‌خواهد این لحظات معنوی به پایان برسد. او از حس و حال حضور در مسجدالنبی، لحظات ناب دعا و زیارت، و حال و هوای دلتنگی در لحظه ترک مدینه و حرکت به سمت مسجد شجره می‌گوید.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج،چمدان‌ها بسته شده، زائران یکی پس از دیگری سوار اتوبوس‌ها می‌شوند. اما حسین سعدالدین هنوز در گوشه‌ای از هتل ثلاثه ایستاده و نگاهش پر از حسرت است که کلمات از توصیف آن ناتوان‌اند.


"مدینه را ترک می‌کنم، اما نمی‌دانم چگونه از این شهر دل بکنم. اینجا چیزی فراتر از یک شهر است؛ اینجا خانه آرامش است، پناهگاهی که در آن بغض‌ها بی‌اختیار می‌شکنند و دل، سبک می‌شود. چطور ممکن است از کنار پیامبر (ص) بروی و دلتنگ نشوی؟"


او از لحظات پرشوری که در این شهر تجربه کرده، با چشمانی خیس روایت می‌کند:


"اولین بار که به حرم پیامبر (ص) رفتم، دستم را به سینه گذاشتم و به آرامی سلام دادم. همان لحظه، قلبم تندتر زد، گویی پاسخ سلامم را شنیدم. اینجا همه چیز فرق دارد؛ دعاها مستقیم به آسمان می‌رسند، اشک‌ها زودتر از همیشه جاری می‌شوند و آدم حس می‌کند که در میان هزاران زائر، پیامبر (ص) نگاهش را به او دوخته است."


حسین در سکوت، دستش را روی قلبش می‌گذارد و نفس عمیقی می‌کشد. وقت حرکت است. اما دلش هنوز در کنار ضریح، در کنار ستون‌های سپید مسجدالنبی، و در سایه‌های گرم مدینه جا مانده است.


"ای کاش می‌توانستم بیشتر بمانم، بیشتر بنشینم، بیشتر با پیامبر حرف بزنم… اما حالا باید بروم، با چشمانی اشک‌آلود، با دلی که هنوز گره به این خاک دارد."


او در مسیر مسجد شجره، آرام آرام لباس احرام را بر تن می‌کند. لحظه احرام فرا رسیده، لحظه‌ای که باید تعلقات دنیایی را کنار گذاشت و تنها به سمت خدا رفت. با چشمانی بسته و قلبی لرزان، لب‌هایش زمزمه می‌کند:


"لبیک اللهم لبیک… خدایا، دل کندن از مدینه سخت است، اما به امید دیدار تو، قدم در این راه می‌گذارم."


اتوبوس به راه می‌افتد، مدینه در پس پنجره‌ها محو می‌شود، اما خاطرات این سفر، تا همیشه در دل حسین خواهد ماند.


عمره دانش‌آموزی؛ آغاز سفری که پایان ندارد…


وداع با مدینه، برای هر زائری سخت است، اما در دل همین دلتنگی، امیدی نهفته است؛ امید به آنکه در طواف کعبه، ندای عاشقانه‌اش را پاسخی خواهد بود.


| شناسه مطلب: 126408




عمره دانش‎آموزی