میعاد با ابراهیم

از ویژگی‌های حج این است که آن طرح عظیم الهی را، که ابراهیم آغازگرش بود و حضرت محمد(ص) به تکمیل و احیای آن پرداخت، به نمایش می‌گذارد.

از ویژگی‌های حج این است که آن طرح عظیم الهی را، که ابراهیم آغازگرش بود و حضرت محمد(ص) به تکمیل و احیای آن پرداخت، به نمایش می‌گذارد. مناسک حج مراحل این طرح الهی‌اند که حج گزار به صورت نمادین تکرار می‌کند: در هجرت از وطن، آهنگ زیارت کعبه، طواف بیت الله، نماز در پشت مقام ابراهیم، سعی صفا و مروه، آهنگ عرفات و مشعر و منا، رمی جمرات و قربانی... و به طور خلاصه: تمام آنچه در عمره و حج می‌گذرد، تذکار سنت و ملّت ابراهیم و خاندانش بازنگری می‌شود. چرا چنین است؟ دلیل آن روشن است؛ در دنیای شرک و خرافه و فضای حاکمیت جهل و جور و فجور که هزاران سال افکار و عقاید بشری را در بند اسارت داشت و سایه شوم خود را بر گیتی گسترانیده بود، تنها ابراهیم(ع) و خاندانش در راه تحقّق بخشیدن به پیام آسمانی توحید، پذیرای آن فداکاری بزرگ شدند و نخستین قربانیان این طرح الهی بودند.به گفته یکی از نویسندگان: «خلاصه این طرح این بود که حدود پنج هزار سال شرک بر اندیشه بشر حاکم شده و در تمام رگ‌های حیاتش ریشه دوانیده بود و از نسلی به نسلی منتقل می‌شد، در نتیجه این تسلسل فکری که طی قرن‌های طولانی بر محور شرک دور می‌زد، نسل‌های بعدی، اندیشه شرک را از نسل‌های پیشین به ارث می‌بردند و با آن می‌زیستند و به دیگر نسل‌ها منتقل می‌کردند و به همین دلیل بود که ندای ابراهیم(ع) بر آن محیط تأثیر نداشت. این‌جا بود که خداوند برای پی‌ریزی نسل جدیدی از انسان‌ها، که از عوامل مؤثر محیط شرک دور و از آن تسلسل فکری در امان باشند، طرحی پی افکند. برای این منظور سرزمین خشک و تفتیده حجاز را، که در فضایی بسته و دور از محیط شرک حاکم بر جهان آن روز قرار داشت، برگزید.


نخستین انسان شایسته برای پی‌ریزی نسل جدید در این منطقه بیابانی، باید کسی باشد که برای پرداختن چنین بهای سنگینی، در راه آن هدف الهی آمادگی داشته باشد و او جز ابراهیم(ع) نیست. او از وطن و سرزمین خود عراق، به امر خداوند رهسپار حجاز شد و با اسکان همسر و کودک خردسال در این سرزمین سوخته و فاقد آب و گیاه به فداکاری بزرگی دست زد. به علاوه، رؤیایی که ابراهیم(ع) درباره ذبح فرزندش اسماعیل(ع) دید و در میدان عمل، در یک نمایش باشکوه از عشق و ایمان و عرفان، به تعبیرش پرداخت و تا آن‌جا پیش رفت که کارد بر گلوی فرزند دلبندش نهاد، اینها تفسیری بر این حقیقت است که ابراهیم خلیل‌الله(ع) با دستیاری فرزند و همسرش، برای چنین فداکاری بزرگ به تمام معنا مهیا شده بودند، تا نسلی جدید از انسان‌های موحد را در آن منطقه دورافتاده، حجاز قدیم، پی افکنند.1 راز اینکه تاریخ حیات معنوی ابراهیم و خاندانش در حج مرور می‌شود، در این است که او معمار کعبه و بنیانگذار حج بود و حج میعاد با ابراهیم(ع) و تداوم بخش خط توحید است که گفت: «إنی ذاهبٌ إلی ربّی سیهدین».2 و حج حلقه اتصال نبوت‌ها و کانون جمع موحّدان و اساس وحدت جهان‌شمول اسلام است. بعثت پیامبر خدا(ص) پاسخی بود به دعای ابراهیم(ع) که گفت: «بار خدایا! در میان آنها، از ایشان پیامبری برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد و آنها را تزکیه کند، که تویی پیروزمند و فرزانه «ربّنا وابعثْ فیهم رسولاً مِنهم یتلو علیهِمْ آیاتِکَ وَیُعلِّمُهُمُ الکتابَ وَالحِکْمَةَ وَیُزَکّیهِمْ إنّک أنتَ العزیزُ الحَکیمُ».3 سپس می‌فرماید: «و کیست از ملت و آیین ابراهیم(ع) روی برتابد، مگر کسی که نادان و سبکسر باشد و ما او (ابراهیم) را در دنیا برگزیدیم و هم او در آخرت از صالحان باشد؛ و مَنْ یَرغَبُ عن ملّةِ إبراهیمَ إلاّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَد اصطفیناهُ فی الدّنیا و انّه فی الآخرة لمن الصّالِحین».4



از این آیات و آیات دیگر این باب استفاده می‌شود: تنها آیینی که در ادامه آیین حنیف ابراهیم(ع) است، همانا اسلام است و نه آیین دیگر. علاوه بر این، شجره خانوادگی است. آرمان نهایی ابراهیم(ع) در نسل اسماعیل تحقق یافت و از این دودمان پاک و سلاله طیّب، حضرت ختمی مرتبت(ص) ظهور نمود. و گرچه همه فرزندان اسماعیل(ع) پاسدار میراث معنوی اسلاف خویش نبودند، اما خط توحید و آیین حنیف به طور کلی محو نشد و کم و بیش ادامه یافت. در جزیرة العرب گروهی بودند به نام «حنفا»5 که از یهودیت و نصرانیت و نیز از عقاید مشرکین و بت پرستان روی گردان شده و به خدای یگانه مؤمن بودند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «اعراب همواره بهره‌ای از حنیفیت داشتند. آنان صله رحم می‌کردند. مهمان نواز بودند و به حج خانه خدا می‌آمدند. می‌گفتند از مال یتیم بترسید که مال یتیم وزر و وبال است. از برخی محرّمات، به دلیل بیم مجازات، خودداری می‌کردند». «إنّ العَرَبَ لم یزالوا علی شیء مِنَ الحنیفیّةِ...».6 در این میان خاندان پیامبر(ص) پدر و مادر و اجداد گرامی آن حضرت ویژگی خاصی داشتند. آنها موحد و خداپرست بودند و خرافه شرک دامنشان را نیالود. بنا به گفته طبرسی در مجمع البیان و علاّمه مجلسی در بحارالأنوار، این از مسلّمات عقاید امامیه است که تمام آنها تا آدم(ع) مسلمان و بلکه از صدّیقین یا پیامبران مرسل و اوصیای معصومین بوده‌اند و روایات در این مورد به حد تواتر می‌رسد.7


طبرسی این روایت را از قول پیامبر خدا(ص) آورده است: «خداوند همواره مرا از صلب مردان پاک به رحم زنان پاک منتقل نمود تا در این عصر ظاهر کرد و به آلودگی جاهلیّت آلوده نساخت؛ لم یزلْ ینقلنی اللهُ من أصلابِ الطّاهرین اِلی أرحامِ المطهّراتِ حتّی أخرجنی فی عالمِکُم هذا لم یدنّسْنی بِدَنَس الجاهلیةِ».8 یکی از چهره‌های معروف در میان نیاکان رسول الله(ص)، حضرت عبدالمطلب است. امام صادق(ع) از وی به عنوان یک «امت» یاد کرده است: «روز قیامت عبدالمطلب به عنوان یک امت برانگیخته می‌شود، در حالی که سیمایش به پیامبران و پادشاهان شباهت دارد؛ زرارة عن الصادق(ع): یُحْشَرُ عبدُالمطلّبِ یومَ القیامةِ اُمّةً واحدةً علیها سیماءُ الأنبیاءِ و المُلوکِ»9 همچنین بنا به نقل صدوق در وصایای پیامبر(ص) به علی(ع) آمده است: «ای علی! عبدالمطلب در جاهلیت به پنج سنت عمل کرد که خداوند آن را در اسلام تشریع کرد:


1.همسر مردان را بر فرزندانشان حرام نمود که قرآن نیز در این باره می‌گوید: و لا تَنکِحوا ما نکحَ آباؤکم مِنَ النِّساءِ.10


2. گنجی یافت و خمس آن را داد که قرآن نیز می‌گوید: واعلموا أنّما غَنِمْتم مِن شیء فأنّ لله خُمُسَهُ...11


3.چاه زمزم را برای سقایت حاج مقرر نمود که در اسلام نیز استمرار یافت.


4. دیه قتل را صد شتر قرار داد که در اسلام نیز تأیید شد.


5. طواف نزد قریش عدد معینی نداشت و عبدالمطلب آن را هفت شوط قرار داد که در اسلام نیز چنین است.12


بر اساس همین نقل عبدالمطلب با تیرهای قمار قرعه نزد، بت‌ها را پرستش نکرد، گوشت حیوانی را که برای بت‌ها قربانی می‌شد نمی‌خورد و می‌گفت من بر آیین پدرم ابراهیم(ع) هستم؛ إنّ عَبدَالمطلّبِ کان لا یَستقْسِمُ بالأزلامِ و لا یعبدُ الأصنامَ و لا یأکلُ ما یُذبحُ علی النُّصُبِ و یقولُ أنا عَلی دینِ أبی إبراهیمَ».13


اصبغ بن‌نباته از علی(ع) نقل می‌کند که فرمود: «به خدا سوگند پدرم عبدالله و جدّم عبدالمطلب و هاشم و عبدمناف هرگز بت نپرستیدند. سؤال شد: چه چیز را عبادت می‌کردند؟ فرمود: به سوی کعبه و بر دین ابراهیم نماز می‌خواندند و به این آیین پایبند بودند؛ و اللهِ ما عَبَدَ أبی و لا جدی عبدُالمطلبِ و لا هاشمٌ و لا عبدُ مناف صَنَماً قَط. قیل: فما کانوا یعبدون؟ قال: کانوا یُصلّونَ إلی البیتِ علی دینِ إبراهیم متمسّکینَ بِه».14


مقصد اصلی در این‌جا آن نیست که بحث از آیین نیاکان رسول‌خدا کنیم، چنانکه در صدد تشریح وقایع مربوط به فرزندان ابراهیم(ع) در خطه حجاز نیز نیستیم. بلکه سخن از آیینی است که ابراهیم(ع) پی افکند و رشته ارتباطی که رسالت خاتم النبیین را به ابراهیم(ع) پیوند می‌زند و هویت تاریخی امت اسلامی را تشکیل می‌دهد.


پی‌نوشت‌ها:


1. وحیدالدین خان، حقیقة الحج، ص28 تا ص29.


2. صافات، آیه 99.


3.بقره، آیه 129.


4.بقره، آیه130.


5. و الحنیف عند العرب مَنْ کان عَلی دین ابراهیم، مجمع البحرین ، ماده «حنف».


6.بحار الانوار، ج15، ص172 از کافی.


7. همان، ص117؛ مجمع البیان، ج4 ،ص322.


8.همان.


9.بحارالانوار، ج15، ص157 از کافی.


10. نساء، آیه 22.


11.انفال، آیه 41.


12. الحج فی الکتاب و السنه، ص108 از خصال صدوق.


13.بحارالانوار، ج15، ص144 از کمال الدین.


14. در خصوص شرع پیامبر(ص) قبل از بعثت، بنگرید: بحارالانوار، ج15، ص271 به بعد.


میعاد با ابراهیم - سید محمد ضیاء آبادی