زیارت در حج| نخلستان‌های ینبوع؛ یادگار آبادگری و درددل‌های علی (ع)

به مدینه می‌روی، بدون رفتن به ینبوع و زیارت نخلستانهایش به خانه برنگرد؛که ینبوع یک سینه راز دارد از علی(ع)؛ چاه به چاه گریه دارد از علی(ع)؛که ینبوع روزها و شب‌های بسیار دل به دل غریب مولا داد و هم‌راز و هم‌گریه‌اش بود. ینبوع آباد شد و مولا پیر...

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی حج، مدینه وجب به وجب جای زیارت است و زیارتگاه. برخی مزار امامان و اصحاب و یاران و بعضی یادمانی از اتفاقات و خاطرات تلخ و شیرین صدر اسلام.


زائرِ مدینه که شدید، حتی یک نقطه از آن زمین بهشتی را برای زیارت از قلم نیندازید، که پشت هر زمین و زیارتگاهی، دریایی از حکایت و خاطره و گفتنی‌ها و ناگفتنی‌های شگرف و هوشبر و شنیدنی آرمیده است. 


این بار دست به دست‌مان دهید و با ما به ینبع ( ینبوع) سفر کنید؛ جایی در راه مدینه به مکه؛ یک دره که آب فراوان دارد و آبادی‌ها و نخل‌های پربار که نامش را از زیادیِ آب و نخل و خرما گرفته است.  


اما آب و چاه و چشمه و نخل فراوان و آبادی‌های آباد ما را به این وادی نکشانده است و کششی دیگر دارد این سرزمین. عشق می‌بارد از آن، مهر می‌ورزد از ینبوع؛ مهر و عشقی که به یک نام گره خورده است؛ به نام «علی»؛ تمامی عشق... 


آنطور که در اسناد تاریخ صدر اسلام آمده، زمانی که پیامبر (ص) غنائم جنگی را میان مجاهدان تقسیم می‌کرد. ینبوع سهم علی (ع) شد. ینبوع اما وقتی ینبوع شد که مولاعلی (ع) در تمام سال‌های سخت سکوت و گوشه‌نشینی که به ناحق در حق او روا شده بود، به کار و کشاورزی در ینبوع پناه برد و با ایجاد حلقه‌های چاه متعدد، برکت به آن زمینِ خدا بخشید و  نخلستانی پرنخل و پربار و پربرکت آفرید.  ینبوع سپس آباد شد و پرآب. اما مالک ینبوع علی(ع) بود؛ اویی که دنیا برایش از لنگه کفشی پاره و وصله‌دار بی‌ارزش‌تر بود، برای همین چاه می‌کَند و وجب به وجب زمین‌های بایر را آبیاری می‌کرد و نخلستان به نخلستان آبادی می‌آوَرد و نخل به نخل خرماها را میان یتیمان و فقیران قسمت می‌کرد. 


ینبوع و نخلستان‌هایش برای 2555 روز یار و غمخوار علی(ع) بود و تنها گوش برای شنیدن نجواها و درددل‌های جانسوزش. حق ولایت علی (ع) که ودیعه آسمانی بود و امانت پیامبر(ص) برای هدایت مردم پس از دوران رسالت، 25 سال از او دریغ شده بود و علی تمام این سال‌ها غریبانه کار کرد و کار کرد و ... عرق ریخت و سرزمین مسلمان‌ها را آباد کرد و وقتی سینه‌اش از زمین و زمان می‌گرفت، نخل‌های سربلند سایه‌سار و تکیه‌گاهش بود و چاه‌های ینبوع هم‌صحبتش. هرچند نه فقط ینبوع، که جا به جای مدینه شهر نخلستان‌های علی(ع) بود و سرزمین چاه‌های حفر شده به دست علی(ع)؛ چاه‌هایی که به عشق علی پرآب شدند و اقیانوسی جاری در زیر زمین، که هنوز مدینه را سیراب می‌کنند و هنوز مدینه آب شربش را مدیون دستان علی است...


آن نخلستان‌ها و چاه‌ها و آب‌های فراوانی که به برکت دستان ولایی علی(ع) از زمین ینبوع جوشید، همچنان هستند؛ هستند با دریایی از درد دل‌ها و رازهایی که در سینه چاه‌های ینبوع برای روز قیامت پنهان شده است.  


به دیدار ینبوع که بروید، اگر با گوش جانتان گوش به نخلستان دهید، صدای مولا را می‌شنوید؛ حتی شاید زمزمه نجواهایش را هنگام نماز ظهر که با خستگی دست از کار می‌کشید و قامت می‌بست، یا وقتی در سیاهی شب جز او و ماه و چاه کسی در نخلستان نبود ...


راستی اگر زائر ینبوع و نخلستانهایش شدید، حواستان باشد که در آن وادی غریب، چند نفر از امامزادگان هم آرمیده‌اند؛ سادات جلیل‌القدری چون عمربن علی مشهور به عمر الاطرف، آخرین فرزند علی (ع) که فردی بسیار باتقوا و دارای فضیلت بود و برخی از اولادش در مصر، هند و ایران به مقامات بزرگ علمی و سیاسی رسیده‌اند همچون قاسم بن محمد حاکم علوی طبرستان. همچنین علی اصغر؛ کوچکترین فرزند امام سجاد (ع)، احمدبن‌عون؛ فرزند محمد حنفیه و تعدادی از نوادگان امام حسن مجتبی (ع)...


| شناسه مطلب: 127947